آمارهای کنکور ۱۴۰۲ نشان از افزایش بیعدالتی آموزشی در کشور دارد و اکثر رتبههای برتر کنکور به دانشآموزانی از خانوادههای ثروتمند اختصاص یافته که از امکانات آموزشی مناسب از جمله تحصیل گران در مدارس به اصطلاح «غیرانتفاعی» برخوردار بودهاند.
بر اساس آمارها در کنکور ۱۴۰۲ بیش از ۸۰ درصد رتبههای برتر زیر ۳ هزار به سه دهک بالای درآمدی اختصاص دارد. این در حالیست که ۸۵ درصد دانشآموزان در مدارس دولتی درس میخوانند اما فقط ۲/۵ درصد از رتبههای بالای کنکور را به خود اختصاص دادهاند.
پیشتر در گزارشهای مرتبط با آمارهای پذیرفتهشدگان کنکور نیز مشخص بود که در سالهای گذشته همواره دانشآموزانی از خانوادههای پردرآمد رتبههای بالاتری در کنکور سراسری کسب میکنند.
بر اساس گزارش دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۹۹، ۵۵ درصد ورودیهای دانشگاه صنعتی «شریف» (آریامهر) در رشتههای مهندسی از دهک درآمدی دهم جامعه یعنی بالاترین سطح درآمدی جامعه (ماهانه مثبت ۱۰۰ میلیون تومان) بودهاند.
همچنین آمار دیگری نشان میدهد با وجود اینکه اکثر دانشآموزان ایران در مدارس دولتی تحصیل میکنند اما این مدارس سهمی بسیار جزیی در میان پذیرفتهشدگان رتبههای کمتر از سه هزار در کنکور سراسری دارند.
آمارهای آموزش و پرورش سطح پوشش مدارس دولتی در سراسر کشور را حدود ۸۵ درصد عنوان کرده است؛ یعنی ۸۵ درصد یا به عبارت دیگر دو سوم دانشآموزان در مدارس دولتی درس میخوانند و ۱۵ درصد دیگر در مدارس پولی تحصیل میکنند. مدارس پولی شامل مدارس استعدادهای درخشان با ۲ درصد، مدارس غیرانتفاعی خاص با ۱۲ درصد و مدارس نمونه دولتی با یک درصد است.
از میان مدارس پولی کشور نیز سهم مدارس استعدادهای درخشان یا سمپاد در رتبههای برتر کنکور از سایرین بیشتر است. در کنکور ۱۴۰۱، ۲۹ رتبه برتر از ۴۰ رتبه در مدارس سمپاد درس خواندهاند. در سال ۱۴۰۰ نیز ۲۰ نفر از ۴۰ رتبه برتر و در سال ۹۹، حدود ۷۰ درصد رتبههای برتر از همین مدارس بودند. آماری که در سال ۹۸ نیز تکرار شده بود. سهم مدارس غیردولتی و نمونه دولتی در میان رتبه بالاهای کنکور جمعا ۳۰ درصد بوده است.
این ارقام نشان میدهد که ۸۵ درصد دانشآموزان کشور که در مدارس دولتی تحصیل میکنند تنها سهم ۲/۵ درصدی در رتبههای برتر کنکور را دارند اما ۱۵ درصد دانشآموزان مدارس پولی ۹۷/۵ درصد رتبههای برتر را به خود اختصاص میدهند.
این شرایط نشان از کیفیت پایین آموزشی در مدارس دولتی، و همچنین گسترش بیعدالتی آموزشی در کشور دارد بطوری که میزان درآمد خانوار بر قبولی و کسب رتبههای برتر کنکور از سوی دانشآموزان نقش مستقیم دارد.
از سوی دیگر رتبههای برتر کنکور بیشترین سهم مهاجرت را نیز به خود اختصاص میدهند. در همین رابطه دادههای گزارش سیاستی «اندیشکده هاتف» نهاد پژوهشی تأسیس شده در سال ۹۷، نشان میدهد که از میان ۱۰ رتبه برتر سال ۸۰ رشته ریاضی و فیزیک، فقط دو نفر از آنها در ایران ماندهاند. در میان رتبههای برتر سال ۸۱ هم سه نفر ساکن ایران هستند و در میان رتبههای برتر کنکور ۸۲ و ۸۳ تنها یک نفر از هر سال ساکن ایران است. ورودی برتر سالهای ۸۴ و ۸۵ و ۸۶ نیز اکثرا مهاجرت کرده و در مجوع هفت نفر در ایران ماندهاند.
از رتبههای برتر ورودی سال ۸۷ و ۸۸ دانشگاه، هیچکس ساکن ایران نیست. از میان رتبه برترهای سال ۸۹ و ۹۰ هم فقط یک نفر از هر سال در ایران مانده و به ترتیب در سال ۹۱ و ۹۲ دو نفر، ۹۳ یک نفر، ۹۴ چهار نفر و ۹۵ سه نفر در ایران ماندهاند.
«اندیشکده هاتف» در بخش دیگری از این گزارش تأکید کرده که بین ۵۶ تا ۸۷ درصد از فعالان استارتاپها، پزشکان و پرستاران، اساتید، محققان و پژوهشگران و دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی تمایل خود به مهاجرت را تا حد «زیاد» یا «بسیار زیاد» حاصل از شرایط عمومی کشور میدانند.
بر اساس این گزارش «هرچند قیمت ارز و همهگیری کرونا در سالهای اخیر باعث کاهش نسبی مهاجرتها شده است ولی تمایل به مهاجرت از کشور و نارضایتی ایجادشده در پی آن، نشاندهنده وخامت اوضاع در بین گروههای تحصیلکرده و نیروی کار ماهر در کشور است.»
در بخش پایانی این گزارش آمده که هرچه امید به آینده بیشتر باشد، میزان مهاجرت کمتر میشود: «امید به آینده جوانان در رابطه با شغل آیندهشان، میزان درآمد آنها، توانایی تشکیل زندگی، ازدواج، خرید مسکن و… تاثیر گذارند و سرانجام امنیت (فیزیکی، روانی و اقتصادی) افراد در کشور نیز در فرار مغزها بیتاثیر نیست. افراد معمولا جذب کشورهایی میشوند که از لحاظ جذابیت و امید به آیندهروشن، اطمینان بیشتری داشته باشد.»
خبرگزاری «رکنا» نیز گزارشی ویدئویی از رتبههای برتر کنکور ۱۴۰۲ منتشر کرده که نشان میدهد اکثریت رتبههای برتر با تشویق خانواده به دنبال مهاجرت هستند.
این خبرگزاری در توصیف فضای گردهمایی رتبههای برتر نوشته است که «معدود افرادی بودند که دوست داشتند در ایران بمانند و زندگی شان را بسازند؛ ولی بسیاری فقط میخواستند بروند برای اینکه اینجا؛ در سرزمین مادریشان، نمیتوانند یک شغل با حقوق کافی داشته باشند، که اینجا پارتی بازی مهمتر از استعداد است، برای اینکه اینجا وضعیت اجتماعی، آن طور که نسل جوان میخواهد بهبود نمییابد.»
روزنامه «هممیهن» نیز در گزارشی نوشته است که بررسیها نشان میدهد که از میان رتبههای یک تا ۱۰ رشته ریاضی و فیزیک در سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹، تعداد ۱۱۴ نفر، دیگر در ایران حضور ندارند.
مرکز رصدخانه مهاجرت ایران نیز در سالنامه ۱۴۰۲ خود تأکید کرده بود که شرایط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در کنار نوع حکمرانی دلیل مهاجرت گسترده ایرانیان است.
کاهش ۲۴ درصدی متقاضیان کنکور نسبت به سال گذشته؛ ناامیدی، مشکلات اقتصادی و مهاجرت تحصیلی
آمار شرکتکنندگان در کنکور امسال نشان میدهد که شمار متقاضیان در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ با کاهش ۲۴ درصدی و به عبارت دیگر با کاهش ۳۶۹ هزار و ۷۸۶ نفری داوطلبان همراه بوده است.
روزنامه «فرهیختگان» درباره غیبت یک چهارم از کنکوریها برای شرکت در این آزمون نوشته که «به نظر میرسد چالش بیکاری فارغالتحصیلان که طی سالهای اخیر به یکی از مشکلات جدی کشور تبدیل شده، حالا خود را با بیرغبتی داوطلبان برای تحصیل در مقطع کارشناسی نشان میدهد. به عبارت دیگر بخشی از دانشآموزان ترجیح میدهند بعد از پایان دوران متوسطه، یا در مقطع کاردانی تحصیل کنند و یا به دنبال فراگرفتن مهارت و فنی که بتواند مسیر حضورشان در بازار کار را تسهیل کند، بروند.»
یکی دیگر از نکات مورد توجه در کنکور سالهای گذشته این بوده که از سال ۹۸ تا کنون درصد قابل توجهی از متقاضیات پس از قبولی در آزمون و مشخص شدن رتبه، انتخاب رشته نکرده و از تحصیل در دانشگاههای کشور منصرف شدند.
در سال ۹۸ از میان یک میلیون و ۱۱۸ هزار داوطلب تنها ۴۵۳ هزار یا ۴۰ درصد داوطلبان انتخاب رشته کردند. همچنین در کنکور سال بعد یعنی ۱۳۹۹، از بین یک میلیون و ۳۹۱ هزار داوطلب تنها ۳۳ درصد آنها انتخاب رشته کردند. در سال ۱۴۰۰ نیز ۴۷ درصد یا ۵۲۳ هزار نفر از داوطلبان و در سال ۱۴۰۱ تنها ۳۹ درصد داوطلبان به انتخاب رشته پرداختند.
نتایج یک نظرسنجی: تصمیم ۸۰ درصد از شرکتکنندگان برای مهاجرت از ایران
به نظر میرسد جدا از مشکلات اقتصادی و عدم امیدواری به اشتغال پس از تحصیل در دانشگاه، یکی دیگر از مسائل اثرگذار بر کاهش شمار متقاضیان کنکور و همچنین عدم انتخاب رشته پذیرفتهشدگان، تمایل دانشآموزان و دیپلمهها به مهاجرت تحصیلی است.
گزارشهای دیگر از کاهش سن مهاجرت تحصیلی در میان ایرانیان به سن مدرسه حکایت دارد. روزنامه «اعتماد» روز چهارشنبه ۱۷ خرداد از کاهش سن مهاجرت به دانشآموزان ایرانی خبر داده و نوشته بود که علت مهاجرت دانشآموزان «ناامیدی» دانشآموزان از آینده خود در ایران است.
پیشتر الهام یاوری رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان اعلام کرد: «۷۰ درصد دانشآموزان مدارس سمپاد به خارج کشور مهاجرت میکنند و تنها ۳۰ درصد آنان در داخل کشور میمانند.»
این در حالیست که سن مهاجرت تحصیلی تا دانشآموزان کاهش یافته که یکی از مهمترین دلایل آن افزایش نجومی شهریههای مدارس در ایران است. در همین رابطه یک آموزگار پیشتر در گفتگو با روزنامه «اعتماد» به یک نمونه از مهاجرت دانشآموزان اشاره کرد و افزود: «دختری کلاس نهم است و حدود ۶۲۰ میلیون تومان برای ثبتنام او در مدرسهای وابسته به دانشگاهی در تورنتوی کانادا پرداخت کردهاند.»
او یکی دیگر از دلایل مهاجرت دانشآموزان را قانون «لزوم پرداخت مبالغ میلیونی برای آزاد کردن مدرک دوره لیسانس و فوق لیسانس» دانست و گفت: «خانوادهها فکر میکنند مبالغی که باید در آینده برای آزاد کردن مدرک پرداخت کنند، زودتر در سنین دانشآموزی برای اعزام فرزندانشان و تحصیل در کشورهای دیگر هزینه کنند تا از این شرایط رها شوند.»