شاخص «شدت انرژی کشور» که منعکس کننده وضعیت بهرهوری انرژی است، یکی از بدترینها در جهان است. غلامحسین حسن تاش کارشناس ارشد حوزه انرژی و عضو سابق هیأت علمی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی در گفتگو با وبسایت «جماران» با اعلام این مطلب افزود: «نمیتوان روی همکاری با روسها حساب باز کرد.»
وی گفت «قبلا هم تفاهمنامههای زیادی در زمینه انرژی بین دو کشور امضاء شده که تقریبا به هیچ نتیجهای نرسیده است. جریانی در کشور وجود دارد که اصرار دارند با روسیه در برخی زمینههای انرژی، همکاری انجام شود و هرچند وقت یکبار فشار میآورند و مقامات هم ناچار اقدامات و مذاکراتی انجام میدهند، ولی هیچ جهت روشنی ندارد.»
وی در ادامه توضیح داد: « مثلا سال ۹۲ یا ۹۳ وزیر وقت نفت اعلام کرد که با روسیه تفاهم شده که روزانه ۵۰۰هزار بشکه نفت از ایران برداشت کند و بخشی از وجه آن را به صورت نقد و بخشی را به صورت تهاتر کالا به ایران بدهند. حتی وزیر در ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ در بازگشت از اجلاس اوپک در مصاحبهای اعلام کرد که از یک هفته دیگر صادرات ۵۰۰هزار بشکه نفت به روسیه آغاز خواهد شد ولی عملا هیچ اتفاقی نیفتاد.»
به گفته این کارشناس حوزه انرژی همین مسئله در اوایل کار دولت جدید و قبل از حمله نظامی روسیه به اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه مطرح شده بود. در ابتدا مطرح شده بود یک میلیون بشکه در روز که بعدا به ۵۰۰ هزار بشکه و بعد هم به ۱۰۰ هزار بشکه تقلیل پیدا کرد که ظاهرا قرار بود از مهرماه ۱۴۰۰ انجام شود. ولی باز هم اتفاقی نیفتاد!
به گفته حسن تاش، در تیرماه ۱۳۹۷ علیاکبر ولایتی مشاور عالی علی خامنهای پس از سفر به روسیه در مصاحبهای اعلام کرد که روسیه آمادگی سرمایهگذاری ۵۰ میلیارد دلاری در حوزه نفت و گاز ایران را دارد. در دیماه ۱۴۰۰ جواد اوجی وزیر نفت به دنبال سفر به روسیه با اشاره به اینکه در زمینه مشارکت در توسعه میدانهای نفتی و گازی، احداث پتروپالایشگاه، انتقال فناوری و تجهیزات فناورانه که به شدت مورد نیاز صنعت نفت است، توافقهای بسیار خوبی انجام شد و اسناد مهمی به امضا رسیده، تصریح کرد که مردم ایران به زودی اثرات این توافقها را در حوزه انرژی خواهند دید! اما هیچ خبری نشد.
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره به اینکه البته چند شرکت کمتر شناخته شده روسی تا کنون برای توسعه چند میدان نفتی کوچک قراردادهایی منعقد کردهاند که عملکرد چندان مطلوبی هم نداشتهاند تاکید کرد: «از سوی دیگر در حالی که با اُفت تولید مواجه هستیم، مصرف هم در حال افزایش است و بعضا گازرسانیهای بیرویه و بدون منطق اقتصادی انجام میشود که مسئولین خیلی هم به آن افتخار میکنند و نتیجه همه اینها، میشود ناترازی!»
به گفته حسن تاش، حتی اگر منابع مالی و تکنولوژی مورد نیاز هم در اختیار باشد اولویت با توسعه میادین جدید گازی نیست بلکه اولویت با ارتقاء بهرهوری است. وی میگوید: «به عنوان نمونه شما ببینید از سال ۹۲ قرار بوده ۲۰میلیون بخاری گازی که بازدهی حرارتی متوسط ۳۵ تا حداکثر ۴۰ درصد دارند با بخاریهایی که راندمان بالای ۹۰ درصد دارند جایگزین شوند؛ حالا بررسی کنید ببینید که این هدف ظرف ۱۰ سال چقدر تحقق پیدا کرده؛ به نظر میرسد حتی ۵ درصد هم تحقق پیدا نکرده باشد!»
صنعت نفت و گاز ایران به عنوان یکی از شاهراههای درآمد کشور نتوانسته برنامههای توسعهای و جذب سرمایهگذاری را پیش ببرد و عقبافتادگی در توسعه این صنعت طی سالهای گذشته تأمین و توزیع گاز برای مصرف داخلی را هم با مشکلات جدی روبرو کرده است.
با اینهمه علی خامنهای در پیام خود به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۲ مدعی شد که در بخشهایی از اقتصاد از جمله «گاز» طی سال گذشته کارهای خوبی صورت گرفته است. آمارهای واقعی اما از هیچ کار و اتفاق مثبت در صنعت نفت و گاز خبر نمیدهند و تشدید کمبود گاز در سال گذشته و سال جدید خورشیدی خلاف ادعاهای رهبر جمهوری اسلامی را نشان میدهد.
برخلاف ادعای علی خامنهای نه تنها دولت نتوانست در سال ۱۴۰۱ در صنعت نفت و گاز، حتی در حد رفع بحران تأمین گاز مورد نیاز کشور، اقدام مثبتی انجام دهد بلکه تصویر پیش روی صنعت گاز ایران در سال جدید خورشیدی نیز بسیار نگرانکننده است.
اگرچه جواد اوجی وزیر نفت خبرهایی از جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران به رسانهها اعلام کرد اما مجموع آنچه این مقام مسئول درباره آنها تبلیغ کرده امضا یا مذاکره برای ۱۰۰ میلیارد دلار تفاهمنامه همکاری بوده است؛ نه قرارداد قطعی امضا شده و نه پروژهای آغاز شده است. بخشی از خبرهای مربوط به صنعت نفت و گاز هم مرتبط با قرارداد «ایرانفروشی» همکاری ۲۵ ساله ایران و چین است که با اجرای آن امتیازهایی از جمله تخفیفات ویژه به چین داده میشود!
جواد اوجی وزیر نفت دولت سیزدهم در همان آغاز کار این دولت گفته بود ایران نیاز مبرم به ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز دارد تا واردکننده انرژی نشود. کارشناسان نیز تأکید کردهاند که با توجه به عقبماندگی شدید این صنعت از جذب سرمایهگذاری و توسعه، در صورتی که به سرعت جذب سرمایهگذاری واقعی صورت نگیرد ایران به عنوان دومین دارنده منابع طبیعی گاز جهان، به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد.
بیش از یک سال و نیم از اعلام عدد ۲۵۰ میلیارد دلار به عنوان رقم مورد نیاز برای سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز میگذرد اما طی این مدت، آنچه علی خامنهای «کار خوب» خوانده تنها امضای حدود ۱۰۰ میلیارد دلار تفاهمنامه همکاری به ویژه با دو کشوریست که بیشترین سوء استفاده را از منابع ایران به دلیل ضعف و ناکارآمدی جمهوری اسلامی میکنند. در کنار ایرانفروشی به چین کمونیست، بزرگترین تفاهمنامه امضا شده با ارزش ۴۰ میلیارد دلار با گازپروم روسیه بوده است اما هیچ یک از تفاهمنامهها وارد مرحله اجرا نشده و اساساً مشخص نیست چه زمانی به قرارداد قطعی تبدیل میشوند. به بیان دیگر هیچ سرمایهگذاری واقعی در صنعت نفت و گاز ایران صورت نگرفته است!
از سوی دیگر ایران در نبود یک سرمایهگذاری مستمر و جذب تکنولوژی در صنعت نفت و گاز در زمینه تولید و تأمین و توزیع داخلی انرژی نیز سالهاست با بحران روبروست. دومین کشور دارنده منابع گاز طبیعی جهان در پاییز و زمستان قادر نیست گاز مصرفی بخشهای صنعت و خانگی را تأمین کند. برای قطع نشدن گاز بخش خانگی، گاز در بخش صنعت قطع میشود. قطع گاز در نیروگاههای تولید برق، سبب جایگزینی مازوت یا نفت کوره در نیروگاهها میشود که آلودگی شدید هوا را در پی دارد. از سوی دیگر قطع گاز صنایع خسارتهای اقتصادی زیادی را به کارخانهها وارد کرده و همچنین تولید را به شدت کاهش میدهد و سبب بیکاری شماری از کارگران میشود.