گفتگو با الهه امانی در مورد همایش «اقدام مشترک تشکل‌های مستقل زنان»

- الهه امانی استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و کنشگر حقوق زنان: «حضور و فعالیت فشرده من در جامعه‌ی ایرانی از موقعی شدت گرفت که رومینا اشرفی توسط پدرش با داس کشته شد. این رویداد به شدت من و دیگر فعالین زنان را تکان داد و این سئوال را پیش کشید که چرا ما در قرن بیست و یکم هنوز شاهد چنین رویدادهای فجیعی هستیم. به خودم گفتم من که با نهادهای بین‌المللی و نهادهای ملی در آمریکا برای حقوق زنان و مسائل مربوطه‌ی دیگر بسیار وقت می‌گذرانم  و دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی برگزار می‌کنم، بگذار بخت خودم را در جامعه‌ی ایرانی و جنبش زنان ایران نیز به آزمون بگذارم.»
- «یک ضرب‌المثل آفریقایی می‌گوید: «اگر می‌خواهی تُند بروی، تنها برو. ولی اگر راه درازی در پیش داری باید با یک گروه حرکت کنی.» من این ضرب‌المثل را نمودی از آن می‌بینم که ما ایرانی‌ها  برای رسیدن به دموکراسی، آزادی، عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی راه درازی در پیش داریم. از این نظر همگرایی، همسازی و همراهی و تمام «هم‌»های دیگری که در زبان فارسی داریم ، باید مورد نظر ما باشد.»

جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۳


اولین همایش حضوری «اقدام مشترک تشکل‌های مستقل زنان» بعد ازپاندمی‌ کرونا با شرکت نمایندگان سازمان‌های مختلف زنان ایرانی از کالیفرنیا و دیگر ایالت‌های آمریکا و چند نماینده از سازمان زنان ایرانی در اروپا در تاریخ ۱۶ و ۱۷ سپتامبر در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا برگزارشد. موضوع اصلی این همایش «بررسی جنبش انقلابی زن زندگی آزادی، دستاوردها و چالش‌ها» بود. در این همایش سه میزگرد برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع برگزار شد.

در رابطه با این همایش گفتگویی داشتیم با الهه امانی استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و کنشگر حقوق زنان. الهه امانی علاوه بر مسئولیت‌های اداری در دانشگاه کالیفرنیا در بخش مطالعات زنان تدریس می‌کند. او چندی پیش دوره‌ی تخصصی در زمینه تنش‌زدایی نیز گذرانده و می‌گوید بسیار علاقمند است در این مورد، چه در جنبش زنان، چه در نهادهای مدنی و چه در اپوزیسیون ایرانی در کار فرهنگ‌سازی نقش بازی کند. خود وی عضو هیچ سازمان سیاسی نیست.

الهه امانی

-خانم امانی، لطفا در مورد همکاری و همگرایی بین ۲۴ سازمان تحت عنوان «اقدام مشترک تشکل‌های مستقل زنان»  لطفاً توضیح دهید.

-بگذارید از این شروع کنم که از حدود بیست سال پیش  پرسشی ذهن مرا بسیار به خود مشغول کرده بود و آن اینکه دلیل پراکندگی موجود چه در جنبش سیاسی ایران و چه در سازمان‌های مدنی و حتی در جنبش زنان، چیست. برای همین هم من  در دانشگاه «پرپرداین» یک دوره‌‌ی مدیریتی تحت عنوان حل تنش‌ها و متحول کردن تنش‌ها را گذراندم  تا به پرسش چرا ما ایرانیان نمی‌توانیم کار مثبت گروهی داشته باشیم، جواب دهم. به دنبال گذراندن این دوره، بیش از دو دهه با چند نهاد مانند Mediators Beyond Borders  و نیز National Association of Community Mediation که در مدیریت آنهم حضور دارم همکاری داشتم. بعد از این مقدمه می‌پردازم به پرسش شما درباره همکاری بین ۲۴ سازمان زنان ایرانی در سطح جهانی.

حضور و فعالیت فشرده من در جامعه‌ی ایرانی از موقعی شدت گرفت که رومینا اشرفی توسط پدرش با داس کشته شد. این رویداد به شدت من و دیگر فعالین زنان را تکان داد و این سئوال را پیش کشید که چرا ما در قرن بیست و یکم هنوز شاهد چنین رویدادهای فجیعی هستیم. به خودم گفتم من که با نهادهای بین‌المللی و نهادهای ملی در آمریکا برای حقوق زنان و مسائل مربوطه‌ی دیگر بسیار وقت می‌گذرانم  و دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی برگزار می‌کنم، بگذار بخت خودم را در جامعه‌ی ایرانی و جنبش زنان ایران نیز به آزمون بگذارم. با تلفن با مسئولین تشکل‌های زنان یعنی آنهایی می‌شناختم تماس گرفتم و یا دیگرانی که  به دلیل مطالبی که از من خوانده بودند و یا از شرکت در همایش‌ها شناختی از من داشتند، با من تماس گرفتند.  ما فعالین حقوق زنان به هر حال همدیگر را می‌شناسیم زیرا در این عرصه تازه‌وارد نیستیم و بیش از ۴۰ سال است که در این حوزه‌ فعالیت مداوم داشته‌ایم.

نمی‌توانم بگویم که کار ساده‌ای بود بلکه وقت زیادی  از من گرفت ولی در حدود ۲۴ تشکل زنان دور همدیگر جمع شدیم و من تمام آموخته‌هایم را در زمینه‌ی کار گروهی موفق و کار گروهی افقی و کار گروهی‌ای که قصد رسیدن به همگرایی و تفاهم و توافق دارد به اشتراک گذاشتم. توجه کنید که در اینجا نه افراد بلکه تشکل‌ها جمع شده بودند. این شبکه حدود ۳ سال پیش شکل گرفت. از تشکل ICWIN که مخفف   Iranian Circle for Intercultural Network (محفل ایرانی برای شبکه بینافرهنگی) گرفته در جنوب کالیفرنیا که خودم مدیریت آن را بر عهده داشته و همکاری نزدیک با آن دارم تا سازمان‌های دیگر در آمریکا و اروپا در این مجموعه شرکت دارند. در ضمن، من در این مجموعه فقط یک تسهیل کننده و تشکل‌دهنده هستم و خودم رای نمی‌دهم و ICWIN نماینده‌ی خودش را در همایش اخیر و گردهمایی‌های دیگر دارد.

به دنبال این تلاش اولیه ما تصمیم گرفتیم با یک نماینده از هر سازمان هر هفته دور هم جمع بشویم.  حرف من با این ۲۴ تشکل آن بود که ما نه حزب  نه گروه و نه سازمان سیاسی هستیم. گفتیم بیایم و در کنارهم با حفط هویت سازمانی و گروهی بایستیم تا صدای رساتری برای زنان و دختران ایران باشیم. این مربوط به سه سال پیش است. با پیشنهاد من قرار شد در ۸ مارس و  در ۲۵ نوامبر، که روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است، با‌ هم برنامه داشته باشیم. اولین برنامه ما در ۲۵ نوامبر برگزار شد زیرا بعد از قتل رومینا اشرفی این اولین تاریخ نزدیک به آن فاجعه بود.  شیوه‌ی کار ما آن بود که هر تشکل راجع به خشونت علیه زنان در هر بخشی از آن که  فکر می‌کند مهم است و باید باید برجسته شود کار کند و یک ویدئوکلیپ درست کرده و بفرستد.

همایش اخیر بر چه  موضوعاتی متمرکز بود؟

-ابتدای این حرکت مشترک و همگرایی بین ۲۴ سازمان باید بگویم در فضایی بود که هنوز اعتماد متقابل زیادی در روابط بین آنها وجود نداشت و ایجاد اعتماد هم کار چندان ساده‌ای نبود. ولی به تدریج اعتماد متقابل بیشتر شد و علاوه بر ۸ مارس و ۲۵ نوامبر ما چندین بیانیه‌ی مشترک در مورد وقایع مختلف ایران از  اعدام گرفته تا آزار و اذیت زنان و حجاب اجباری منتشر کرده‌ایم. یک جلسه در فضای مجازی در دوره‌ی پاندمی‌ کرونا برگزار کردیم که در آنجا دوستان پیشنهاد کردند یک همایش حضوری هم برگزار کنیم. از آنجا که تعداد زیادی از این تشکل‌ها در کالیفرنیا هستند و چون لس‌آنجلس هم مرکز بزرگترین جامعه ایرانی خارج از کشور است و به‌خصوص اینکه ما با محافل دانشگاهی اینجا ارتباط دلریم، از جمله خودم در دانشگاه لانگ بیچ ۱۱ سال است تدریس می‌کنم و ۲۰ سال هم در دانشگاه فلورتن در اورنج کانتی در جنوب کالیفرنیا کار کرده‌ام، سالن دانشگاه لانگ بیچ را گرفتیم و همایش در تاریخ ۱۶ و ۱۷ سپتامبر در آنجا برگزار شد.

ما با  توافق و همگرایی به این نتیجه رسیدیم که به صداهای بیشتر و متفاوتی پژواک بدهیم که کمتر در رسانه‌های ایرانی بازتاب پیدا می‌کنند. بنابراین، تصمیم گرفتیم به جوانان فرصت بیشتری برای صحبت بدهیم. در عین حال،  نمی‌خواستیم که یک همایش اکادمیک صرف و خشک و خالی برگزار کنیم و فقط سخنرانی داشته  باشیم  بلکه می‌خواستیم که فرصتی برای تأمل و تبادل نظر و فضا برای ایجاد و تقویت حس پیوند باهمستانی (اجتماعی) به وجود آید. برای همین هم فقط سه میزگرد درباره‌ی ابعاد مختلف  موضوع اصلی این همایش یعنی «جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، دستاوردها و چالش‌ها» داشتیم و در کنار آن نمایشگاه‌ها نقاشی داشتیم که بسیار مورد استقبال جامعه آمریکایی هم قرار گرفت. اینها شامل نمایشگاه چهل‌تکه‌ی زن، زندگی آزادی و نیز یک نمایشگاه دربرگیرنده‌ی آثار نقاشی پنج نقاش زن ایرانی ساکن کالیفرنیا بود که از اقلیت‌های قومی‌ ایران هم از جمله آشوری و ارمنی در میان آنها بودند. یعنی ما تنوع قومی‌ را نیز در این نمایشگاه داشتیم. برنامه‌های هنری شعر و رقص و آواز هم اجرا شد.

-آیا از تشکل‌های زنان ایرانی در اروپا هم در  این همایش شرکت‌کننده‌ داشتید؟

-بله تعداد اندکی بودند چون تشکل‌هایی که در اروپا هستند زیاد نمی‌توانستند در همایش لس آنجلس شرکت کنند. ولی از ایالت‌های دیگر آمریکا شرکت‌کننده کم نبود که در کمیته برگزاری هم شرکت داشتند از جمله از تگزاس. کار گروهی بین ما هم با همدلی و همبستگی بسیار انجام شد. این با توجه به اینکه در اپوزیسیون ایرانی فضایی حاکم است که سنگ روی سنگ  بند نمی‌شود موفقیت بزرگی بود. می‌دانید حتی جنبش زنان هم تنش‌های خودش را دارد. اینکه ما با همگرایی و توافق مجموعاً ۲۴ سازمان توانستیم یک همایش برگزار کنیم برای من که نقش میانجی را دارم و برای تنش‌زدایی فعالیت می‌کنم خیلی دلگرم‌کننده است.

-همایش فقط به زبان فارسی بود یا به زبان انگلیسی هم مطالبی عنوان شد؟

-همایش فقط به زبان فارسی بود. برای ما تنوع صداها و دادن فرصت به جوانان مهم بود. ما جوانانی داشتیم که سخنرانی‌های بی‌نظیری کردند، از جمله یک خانم بلوچ بنام الهه اجباری و خانم رضوانه محمدی از فعالین ال‌جی‌بی‌تی‌کیو که چند سالی است که در اروپا اقامت دارد. پژوهشگرانی هم شرکت داشتند مانند خانم شهلا طالبی که از پژوهشگران خوب ماست که در ایران هم در زندان بوده. خانم آیدا میرزایی دکترای اقتصاد به صورت مجازی در همایش شرکت کرد. به هر حال همایش ترکیبی بود از صداهای مختلف و عمدتاً جوان در مورد مسائل مختلف جامعه‌ی ایران. یکی از سخنرانی‌هایی که  بسیار پسندیدم سخنرانی آیدا نیکو  راجع به هم‌پوشانی بین جنبش زنان و زن، زندگی، آزادی با جنبش کارگران بود. به راستی سخنرانی پُرباری بود.

یک ضرب‌المثل آفریقایی می‌گوید: «اگر می‌خواهی تُند بروی، تنها برو. ولی اگر راه درازی در پیش داری باید با یک گروه حرکت کنی.» من این ضرب‌المثل را نمودی از آن می‌بینم که ما ایرانی‌ها  برای رسیدن به دموکراسی، آزادی، عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی راه درازی در پیش داریم. از این نظر همگرایی، همسازی و همراهی و تمام «هم‌»های دیگری که در زبان فارسی داریم ، باید مورد نظر ما باشد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=331867