انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس
تا کس نکند رنجه به در کوفتننت مشت
نصرت واحدی – موسی پیامبر با لوحی که از کوه سینائی با خود آورد قبیحترین عمل را «کشتن انسان» شمرد. عملی که همه ادیان، فلاسفه، جامعهشناسان و مورخین آن را مؤکدأ تأیید کردهاند.
این نظر هزاران سال بعد در کلام هومانیسم جلوه یافت که خود جهانشمول است، جهانی است، همه را مکلّف به خود میکند.
چنین تکلیفی را مارتین بوبر در کتاب خود با دوآلیسم «من و تو» برای یک زندگی اجتماعی لازم دانست.
اما علم و هنر امروزی که در آن به ویژه قوم یهود سهم بسزائی دارد جان را که در هر تنی میتواند تظاهر کند عنصری یکتا در جهان معرفی میکند که میتواند کلام را به حرکت و حرکت را به کلام درآورد.
پس این جلال و عزت نمیتواند مورد تعرض و تجاوز قرار بگیرد. یعنی:
هیچکس و هیچ گروه و هیچ دولتی حق کشتن انسان را ندارد. ما نمیتوانیم کشتنی را مجاز و آن دیگری را محکوم کنیم. هیچ جنگی هم به خودی خود ناحق و یا برحق نیست. این داوری یک داوری شیطانی است.
پس از جنگ بینالمللی دوّم تنها برخورد اسرائیل و فلسطینیها نیست که کشته و تخریب بسیار برجای گذاشته است. بلکه حدود ۱۵۰ جنگ محلی با بیش از ۱۰۰ میلیون کشته نیز رخ داده است. مسئول این کشتارها کیست؟
سازمان ملل متحد برای اینگونه داوریها شکل گرفته است. اما این سازمانی که مات بمبهای اتمی است تنها یک دبیر با شخصیت دارد که متأسفانه او نیز به وسیله نماینده دولت اسرائیل یک پول سیاه شده است. چرا؟! زیرا امروز در دنیائی که همه جا سخن از سکولار بودن جامعه است، امروز که جهان به شرق دیکتاتور عقبمانده و غرب دمکرات مدرن پلاریزه شده است، قطبهائی که هریک منافعی در جهت استثمار و استعمار دنیا دارند، زمینه هر تعامل و گفت و شنودی از بین رفته است. در چنین وضعیتی ناگهان با ترور و ضدترور «واقعیات» دنیا از دایره «اعتبار» بیرون افتاده است.
این بیاعتباری را غالب رسانههای گروهی جهان، سیاستپیشهها و احزاب میخواهند با دوآلیسم «یهود– ضدیهود» توجیه کنند. توجیهی که با توجه به جنگهای محلی پیشین و تخریب شهرهای مردمانی که هیچ پناهی نداشته و ندارند خودش سرچشمه ضدیهود است.
در این بیقانونی و در این بیاعتباری تخریب شهر غزه با بمبهای مارپیچی و کشتار بیانصافانه مردمی که نمیتوانند از خود دفاع کنند چون متناسب با علّت نیست یک جنایت است. به این دلیل سازمان ملل متحد و همه سران کشورهای جهان در این مورد مسئولاند. به ویژه اینان توجه ندارند که این بیاعتباری واقعیات، پایه هر دولتی را نیز متزلزل میسازد که بنیاد آن اعتبار است.
عقل حکم میکند خرابههای شهر غزه ترمیم نگردند بلکه به صورت مخروبه باقی بمانند تا مانند ایوان مدائن برای نسل آینده آینه عبرت بشود. تا بدانند زور و خشونت مسئلهای را حل نمیکند بلکه این دوستی و مروت است که ناجی انسان گمراه است. ما مردم روی زمین همه طالب صلح هستیم. پس صلح خواستی جهانی است. پس سازمان ملل متحد است که با چنین تکلیفی زائیده شده است موظف به تحقق آنست.
*پروفسور دکتر نصرت واحدی فریدی فیزیکدن و استاد سابق ریاضی و فیزیک در دانشگاه صنعتی آریامهر («شریف»)، دانشگاه تهران و دانشگاه مونیخ دارای کتاب و مقالات فراوان در زمینهی فلسفه و سیاست بر اساس پژوهشهای ریاضی و فیزیک است.