جلسه رونمایی از کتاب «پادشاهان نفت» اثر آندرو اسکات کوپر با ترجمه داریوش افشار چندی پیش در دانشگاه «سواس» (دانشگاه مطالعات شرقی و آفریقایی) برگزار شد. در این جلسه ابتدا کتایون شاهنده مدیر انجمن ایرانی «سواس» پس از خوشامدگویی به حاضران افزود که این دانشگاه سنت طولانی در همکاری با سازمانها و افراد ایرانی برای معرفی فرهنگ و هنر ایران در بریتانیا دارد. او گفت با حمایت شماست که ما میتوانیم پویایی فعالیتمان را حفظ کنیم و میراث فرهنگیمان را تداوم بخشیم و تقویت کنیم.
وی سپس اولین سخنران جلسه دکتر نامدار بقایی یزدی از «خانه مشروطه» را که سرمایهگذار چاپ و پخش این کتاب است معرفی کرد.
بقایی یزدی سخنان خود را با این پرسش آغاز کرد که چرا «خانه مشروطه» ناشر این کتاب شد؟ وی توضیح داد که «خانه مشروطه بیش از یک سال پیش در لندن با گرد آمدن شماری از دوستان طرفدار مشروطه پادشاهی تاسیس شد. الگوی ما همان خانه مشروطه در تبریز، رشت و اصفهان و شهرهای دیگردر دوره جنبش مشروطه است. خانه مشروطه برای مشروطهخواهانی که تحت تعقیب، آزار و اذیت استبداد بودند مأوا و مأمنی برای پناه گرفتن بود. این خانهها در چندین شهر، از جمله تبریز و رشت، در دوره جمهوری اسلامی هم به صورت موزه نگهداری شدهاند.»
دکتر بقایی ادامه داد «با توجه به اختلاف نظرها و جداییهایی که بین نیروهای مشروطه پادشاهی وجود دارد ما فکر کردیم نهادی را طبق قوانین بریتانیا به ثبت برسانیم که به فعالیتهای فرهنگی و حقوق بشری بپردازد. به لطف دوستان جوان و آقای داریوش افشار، که عضو هیئت مرکزی خانه مشروطه هستند، ما در نظر داریم به مسائل تاریخی از جمله و بهخصوص قانون اساسی مشروطه که امروزه بسیار در مورد آن صحبت میشود، بپردازیم. از جمله ببینیم که چه اشکالات، عیوب و ایرادهایی در آن هست و آیا در ایران آزاد آینده این قانون میتواند جوابگوی مسائل کشور باشد یا اینکه باید تغییراتی، از جمله خارج کردن نظارت پنج روحانی شیعه، در آن بدهیم تا یک قانون سکولار شود.»
وی سپس در مورد «کتاب پادشاهان نفت» گفت: «این کتاب به مسائل بسیار مهمی میپردازد که آقای داریوش افشار توضیح خواهند داد. کتاب اول این نویسنده یعنی «سقوط بهشت» که توسط کیهان لندن و با ترجمه دکتر رضا تقی زاده منتشر شده و انتشارات ساتراپ آن را بچاپ رسانده، البته کتاب مهمی است. ولی کتاب «پادشاهان نفت» به موضوع مهم نفت و جریانات دهه هفتاد میلادی میپردازد که به شلوغیها و نهایتاً به انقلاب اسلامی ۵۷ منجر شد.»
بقایی یزدی افزود که در پشت کتاب دیباچهای هم به قلم دکتر پرویز مینا که تنها بازمانده هیئت عامل شرکت نفت ملی ایران هستند، در مورد اهمیت این کتاب چاپ شده است.
وی در پایان سخنانش گفت که «ما در دوره گذار بعد از جمهوری اسلامی به قانون احتیاج داریم و بدون قانون نمیشود. قانون اساسی مشروطه میتواند این قانون گذار باشد تا اینکه قانون اساسی نوینی توسط مجلس موسسان برای دوره تاریخی جدید تدوین به رای مردم گذاشته شود.» او گفت «جوانان به ما بپیوندند و پیشنهاد دهند تا کتابهای تحقیقی و تاریخی مفید دیگری منتشر کنیم.»
سپس داریوش افشار مترجم کتاب و سخنران بعدی توسط کتایون شاهنده بطور مختصر معرفی شد. وی توضیح داد که سخنران در مورد چالشهایی که در ترجمه این کتاب با آنها روبرو شده صحبت خواهد کرد و نیز در مورد محتوای کتاب توضیحاتی خواهد داد.
داریوش افشار ابتدا گفت که او از نظر شغلی یک مترجم نیست و زندگیاش از راه ترجمه نمیگذرد اما مطالب بسیاری را که فکر کرده برای جامعه روشنکفری ایران مفید است در مقاطع مختلف ترجمه کرده و در اختیار مردم عادی گذاشته است. برای کیهان لندن هم او چندین کار ترجمه انجام داده است.
او گفت بطور تصادفی در سال ۲۰۱۳-۲۰۱۴، کتاب «پادشاهان نفت» را دیده و در برخورد اول هدفاش آن بوده که تنها فرازهایی از کتاب را که برای نخبگان، جامعه روشنفکری و بطور کلی جامعه ایرانی مفید است، ترجمه کند تا پاسخهایی برای آن رمز یا چیزی که او «کودتای معکوس ۱۹۷۹» مینامد بیابد. به مرور که پیش میرفته و یادادشت میکرده متوجه شده چیزی در حدود سه چهارم کتاب باید ترجمه شود. در آنجا با دکتر اسکات کوپر تماس گرفته و اجازه ترجمه کل کتاب را از او گرفته است زیرا این کتاب به ویژه برای کسانی که میخواهند بفهمند که در سال ۵۷ به راستی چی اتفاقی افتاد، جوابها و نکات قابل تأملی دارد.
سخنران در مورد انگیزه ترجمه کل کتاب و در اختیار فارسیزبانان قرار دادن آن گفت که تحلیلهای زیادی در مورد ریشههای رویداد ۵۷ وجود دارد که او از آنها آگاه هست: «ولی وقتی کتاب اسکات کوپر را خواندم دیدم که دلایل اساسی و بنیادین این رویداد را به خوبی توضیح داده است. برای من بسیار جالب بود که از نقطه نظر نفت و درآمدی که برای ایران تامین میکرد به این رویداد برخورد شده است. میدانیم که بخش اعظمی از درآمد سرشار نفت ایران تحت هدایت و رهبری شاه فقید صرف سازندگی و آبادانی کشور و نیز فعالیتهای مدنی، که به سود جامعه ایران بود، میشد. آرزوی رساندن ایران به دروازههای تمدن بزرگ ایجاب میکرد و باعث شد که سرعت این فرآیند سازندگی هم بسیار بالا برود. نفت موتور محرک تمام پروژههای عمرانی و نظامی بود که برای پدافند کشور لازم است. شاه به کشورهای غربی میگفت که شما دست ما را در تعیین قیمت این کالای ارزشمندی که ما داریم باز نمیگذارید و بطور مداوم به ما اعتراض میکنید اما خودتان در تعیین قیمت کالاها و محصولاتی که ما باید از شما بخریم بیمحابا و قاطعانه عمل میکنید و قیمتها را به دلخواه بالا میبرید.»
داریوش افشار سپس افزود: «باید در نظر داشته باشیم که جوامع غربی، بهخصوص اروپا در اواخر دهه شصت و آوایل دهه ۷۰ میلادی، دچار رکود شدید اقتصادی شدند. غربیها این رکود را به افزایش ناگهانی قیمت نفت به ابتکار شاه فقید و توسط سازمان اوپک نسبت میدادند در حالی که واقعیت آنست که این خصوصیت سیستم اقتصادی حاکم است که بطور سیکلی وارد رکود و بحران میشود و این پدیده امروزه هم اتفاق میافتد. شاه فقید میخواست موازنهای بین قیمت نفت و قیمت کالاهای واردتی ایجاد کند. در شرایطی که اوضاع اقتصادی در غرب و به ویژه در کشورهای جنوب اروپا خراب بود، تقاضای افزایش قیمت نفت توسط شاه فقید، رکود را تشدید میکرد. در کشورهایی نظیر اسپانیا، پرتغال و ایتالیا احزاب کمونیست در حال قدرت گرفتن بودند. هنری کیسینجر در آن زمان گفته بود که باید کاری کنیم که احزاب سوسیالیست و کمونیست در کشورهای اروپایی به قدرت نرسند. بحران اقتصادی و بحران انرژی به آمریکا هم رسیده بود. چنین بود جّو جهان در آن زمان و شاه فقید در آن دوره نمیخواست که زیر حرف زور برود بلکه میخواست از منافع ملت خود با قدرت دفاع کند.»
وی ادامه داد: «البته نیکسون به شاه ایران گفته بود که میتواند قیمت نفت را بالا ببرد. ولی رویداد واترگیت باعث استعفای نیکسون و آمدن جانشینانی شد که نظر چندان مثبتی در مورد شاه فقید نداشتند. در این میان عربستان با توجه به رقابت تاریخیاش با ایران و دیدگاههای زکی یمانی وزیر نفت عربستان سعودی، چندان رغبتی به بالا رفتن قیمت نفت نداشت. عربستان خواست از فرصت پیشآمده استفاده کند و ضربهای به رقیب تاریخی خود وارد کند. یعنی یک تبانی علیه ایران و شاه فقید صورت گرفت. هرچند که ایران موفق شد قیمت نفت را بالا ببرد ولی دیری نگذشت که زکی یمانی عملاً در اوپک زیر این تصمیم را خالی کرد. پایین آمدن قیمت نفت ضربه مهلکی به برنامههای عمرانی ایران وارد کرد و ایران با کمبود بودجه روبرو شد. کمبود درآمد باعث نارضایتی مردم و تورم بالا شد. تمام اینها مزیدی بر علت شد و شلوغیها شروع شد.»
در اینجا داریوش افشار مسئلهای که ذهن او را به شدت به خود مشغول داشته ولی در کتاب نیامده است مطرح کرد. او به برآمد نیروهای چپ در کشورهای اروپایی در آن برهه که ناشی از رکود اقتصادی متناوب بود ولی اقدامات شاه فقید ایران هم نقشی در تشدید این وضعیت داشت، اشاره کرد و افزود که با وجود این برایش عجیب است که چرا نیروهای چپ ایران بجای وفاداری به انترناسیونالیسم و حمایت از نیروهای چپ غربی، در عمل با نیروهای مذهبی و امپریالیسم در سقوط شاه نقش بازی کردند.
در پایان این سخنرانی داریوش افشار تاکید کرد که مترجم زمانی میتواند موفق باشد که به فرهنگ و زبان دو ملت کاملاً مسلط باشد. او اشاره کرد که ترجمه این کتاب به صورت غیرقانونی و بدون مجوز نویسنده با عبور از صافی وزارت ارشاد اسلامی در ایران منتشر شده، ولی ترجمهای با غرض و پُر از عیب و ایراد است.
بعد از سخنان داریوش افشار، احمد وحدت خواه مدیر «انتشارات ساتراپ» ناشر این کتاب، پشت میکروفن قرار گرفت و گفت که تحصیلاتش در زمینه مطالعات رسانهای و روزنامهنگاری است و ۲۰ سال پیش مقالهای در وبسایت «گویا» منتشر کرده با این مضمون که تمام جنگهای خاورمیانه از نفت ناشی میشوند.
وحدتخواه گفت که در طول ۳۲ سال «انتشارات ساتراپ» ۱۲۰ عنوان کتاب منتشر کرده است. او افزود که در میان این تعداد کتاب، دو کتاب، یکی همین «پادشاهان نفت» و دیگری «سقوط بهشت» است که با قاطعیت میتواند بگوید بر اساس پژوهش و به صورت علمی نوشته شدهاند. گویا اسکات کوپر برای نوشتن این کتاب ۷ سال بین زلاندنو و ایران در رفت وآمد بوده و حتی مدتی را هم در محافل مذهبی گذرانده است. وحدتخواه گفت که «انتشارات ساتراپ» افتخار میکند که این دو کتاب را منتشر کرده است. وی تاکید کرد: «ما ایرانیان درک مشترک از تاریخمان و از جمله تاریخ معاصرمان نداریم. پژوهش علمی بهخصوص در مورد تاریخ معاصر ایران جلوی بسیاری از درگیریها و اختلافات و اتلاف انرژیها را خواهد گرفت. باید دست به کار شد و این کمبود را رفع نمود.»



