یونس قانونی – آیا نوجوانان ما قدرت و درک اجتماعی خود را در ارتباطات اجتماعی از دست دادهاند؟
در دنیای امروز، نوجوانان بیش از هر زمان دیگری تحت فشارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارند. ارتباطات اجتماعی آنها به طرز قابل توجهی تغییر کرده و با نفوذ شبکههای اجتماعی، مرز میان تفاهم واقعی و مجازی کمرنگتر شده است. این تغییرات به همراه سرخوردگیهای اجتماعی و اقتصادی، باعث افزایش خشونت کلامی، رفتاری و انزوا در میان نوجوانان شده است. از سوی دیگر، آزادیهای فردی آنان سلب شده و قدرت انتخاب از آنها گرفته شده است، که این امر بر شدت خشم و نارضایتی آنان افزوده است.
مقصر کیست؟
مسئله خشم نوجوانان، چندعاملی است و نمیتوان تنها یک مقصر مشخص را برای آن تعیین کرد. در این میان، عوامل مختلفی مانند:
سیستم آموزشی که بجای تقویت تفکر انتقادی و مهارتهای اجتماعی، اغلب نوجوانان را به حفظیات بیهدف سوق میدهد.
خانواده که در بسیاری موارد به دلیل مشکلات اقتصادی یا فرهنگی، نقش حمایتی خود را از دست داده و نوجوان را با احساس ناامنی مواجه میکند.
قانون و سیاستهای اجتماعی که بیعدالتی، تبعیض و نابرابری را در جامعه نهادینه کرده و موجب افزایش سرخوردگی نسل جدید میشود.
رسانهها و شبکههای اجتماعی که با ارائه تصویرهای ناسازگار از موفقیت و خوشبختی، حس ناکامی و خشم را در نوجوانان تقویت میکنند.
محدودیتهای اجتماعی که امکان تجربه، کشف هویت و تصمیمگیریهای فردی را از نوجوانان گرفته و آنها را در یک چارچوب سختگیرانه قرار داده است.
روانشناسان چه میگویند؟
بر اساس نظریات روانشناسی اجتماعی و روانکاوی، خشم یکی از واکنشهای طبیعی به ناعدالتی، بیتوجهی و سرکوب نیازهای فردی است. روانشناسان معتقدند که نوجوانان امروزی در یک شرایط پرتلاطم رشد میکنند که باعث افزایش استرس، اضطراب و در نهایت بروز خشونت در رفتار آنها میشود.
نوجوانان چه میخواهند؟
احساس هویت و استقلال: آنها نیاز دارند که هویت خود را پیدا کنند و در این مسیر، حمایت و راهنمایی منطقی دریافت کنند.
عدالت اجتماعی: احساس بیعدالتی یکی از بزرگترین عوامل ایجاد خشم در نوجوانان است. آنها خواهان یک سیستم عادلانه در خانواده، مدرسه و جامعه هستند.
شنیده شدن و درک شدن: نوجوانان احساس میکنند که صدای آنها شنیده نمیشود. آنها به فضایی نیاز دارند که بتوانند بدون ترس از سرکوب، دغدغههای خود را بیان کنند.
حق انتخاب و آزادی فردی: آنها خواهان این هستند که در تصمیمگیریهای شخصی و مسیر زندگی خود دخیل باشند و از فشارهای تحمیلی رهایی یابند.
مروری بر روانشناسی اخلاق و تأثیر آن در جامعه
روانشناسی اخلاق تأکید میکند که ارزشها و اصول اخلاقی نقش کلیدی در شکلگیری رفتارهای اجتماعی ایفا میکنند. اگر در جامعهای اصول اخلاقی نادیده گرفته شوند یا دوگانه باشند، نوجوانان دچار بحران اخلاقی میشوند و این خود به افزایش خشم و نارضایتی آنها دامن میزند.
سیستم آموزشی و نقش آن در شکل دادنِ شخصیت نوجوانان
سیستم آموزشی فعلی در ایران کنونی بیشتر بر حفظیات تمرکز دارد تا رشد فکری و خلاقیت. عدم ارائه مهارتهای زندگی، گفتگو و حل مسئله در مدارس، نوجوانان را از درک متقابل و مدیریت احساسات بازمیدارد و به خشم آنها میافزاید. از سوی دیگر، مدارس و نهادهای آموزشی اغلب بر کنترل و محدود ساختن رفتار نوجوانان تأکید دارند، بجای اینکه فضایی برای ابراز عقاید و تفکرات آنها فراهم کنند.
نقش خانواده، قانون و سیاست در مسیر شکلگیری خشم نوجوانان
نقش خانواده در تربیت فرزندان انکارناپذیر است، اما وقتی خانواده خود تحت فشارهای شدید اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار دارد، توانایی انتقال ارزشهای مثبت را از دست میدهد. از سوی دیگر، سیاستهای دولتی و قوانین ناعادلانه نیز میتوانند باعث بروز نارضایتی و احساس طرد در میان نوجوانان شوند. حذف آزادیهای فردی و اعمال فشارهای اجتماعی نیز از دیگر عواملی است که موجب افزایش احساس ناکامی در این نسل میشود.
علت اصلی چیست؟
خشم نوجوانان امروز ایران نتیجه مستقیم نابرابریهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. ترکیب این عوامل باعث افزایش سرخوردگی، انزوا و خشونت در میان نسل جوان شده است. سلب آزادیهای فردی و محدودیتهای اجتماعی نیز به این نارضایتی دامن زده و بحران هویتی در میان نوجوانان ایجاد کرده است. برای حل این معضل، نیاز به اصلاح و تغییرات عمیق در سیستم آموزشی، سیاستهای اجتماعی و فرهنگی، و ایجاد فضایی برای گفتگوی باز و بیپرده میان نسلها است.
نتیجهگیری
نوجوانان امروز نیاز به توجه، حمایت و اصلاحات بنیادی در جامعه دارند. اگر میخواهیم آیندهای بهتر برای نسلهای بعدی بسازیم، باید ابتدا مشکلات ریشهای آنها را بشناسیم و برای حل آنها گامهای اساسی برداریم.
*یونس قانونی آسیبشناس اجتماعی