سناریوهای مختلف خامنه‌ای برای سرکوب مردم در صورت حمله نظامی‌آمریکا؛ ضرورت آمادگی ذهنی مردم و نقش رهبری دوران گذار

دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ برابر با ۰۷ آپریل ۲۰۲۵


حنیف حیدرنژاد- خامنه‌ای در ۱۱ فروردین ۱۴۰۴ در سخنرانی عید فطر در رابطه با احتمال حمله از سوی آمریکا به جمهوری اسلامی و احتمال اعتراض مردم به دنبال آن گفت: «تهدید می‌کنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمی‌دهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ی متقابلِ محکم خواهند خورد. و اگر به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، مثل بعضی از سال‌های قبل که راه انداختند، جواب‌شان را خود ملّت ایران خواهند داد، همچنان که در گذشته دادند.»

خامنه‌ای با این سخنان نشان داد که او از این نگران است که در صورت حمله احتمالی از سوی آمریکا، یا شاید هم از سوی آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی‌ و اهداف نظامی، مردم به جان آمده ایران از فرصت استفاده کرده و به خیابان ها ریخته و ضربه نهائی را به رژیم وارد کنند.

همه شواهد در رسانه‌های اجتماعی نیز از خشم و کینه و تنفر مردم از این رژیم حکایت کرده و این موضوع که مردم منتظر فرصت مناسب هستند تا در زمان مناسب به خیابان ها بریزند، آشکار است. اما اینکه «زمان مناسب» کی فرا می‌رسد و چگونه مردم برای این نبرد آخر سازماندهی خواهند شد نامشخص است.

سخنان خامنه‌ای و همچنین برخی شواهد از جمله حرف‌های مقامات ارشد نظام و خبرهایی درباره تحرکات تدارکاتی و امنیتی و نظامی نشان می‌دهد که او و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی احتمال به خیابان ریختن مردم و اعتراضات گسترده را بسیار جدی گرفته‌اند. در این میان پرسش مهم این است: سناریوهای محتمل رژیم برای مقابله با مردم چه خواهد بود؟

به باور من در صورت شکل گرفتن اعتراضات مردمی‌ و آمدن آنها به خیابان، آرایش نظامی‌ سپاه پاسداران برای سرکوب مردم الزاما مانند دفعات پیش نخواهد بود. روش، تاکتیک و ابزار سرکوبِ مردم توسط رژیم در دی‌ماه ۹۶، آبان ۹۸ و سال ۱۴۰۱ با هم یکسان نبود. هربار رژیم به گونه‌ای متفاوت سرکوب کرد. در دی‌ماه ۹۶ استفاده وسیع از دسته‌های موتورسواران مسلح، در آبان ۹۸ علاوه بر دسته‌های موتورسوار، شلیک مستقیم در ابعاد وسیع به سر و سینه‌ی معترضان در تهران و شهرستان‌ها، استفاده از هلیکوپتر در شیراز و کردستان، استفاده از نفربر و مسلسل نیمه‌سنگینِ دوشکا در خوزستان مشاهده شد. در جریان خیزش ۴۰۱ علاوه بر روش‌های به کار گرفته شده قبلی، از ماشین های آبپاش قوی، استفاده از تفنگ‌های ساچمه‌ای و شلیک مستقیم از فاصله نزدیک به چشم، حمله با دسته‌های کوچک موتورسوار و لباس‌شخصی‌ها به محله‌ها یا دانشگاه‌ها، استفاده از هلیکوپتر در استان کردستان و محاصره برخی شهرهای این استان  با نیروهای پیاده و نیمه‌زرهی نیز مشاهده شد.

اینبار اما موضوع کاملا متفاوت است. در صورت حمله احتمالی از سوی آمریکا، یا شاید هم از سوی آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی‌ و اهداف نظامی، خامنه‌ای و سپاه پاسداران خوب می‌دانند که ضربه‌پذیری آنها بسیار بالاست و روحیه مردم نیز قویتر شده و احتمال آنکه مردم از خود دفاع کرده و حتی به دفاع مسلحانه از خود بپردازند بالا خواهد بود. در چنین وضعیتی، روش و تاکتیک‌های گذشته برای سرکوب یا مهار مردم معترض جواب نخواهد داد. از همین رو رژیم می‌تواند خود را برای سناریوهای دیگری آماده کرده باشد، از جمله:

– اعلام حکومت نظامی چه بطور رسمی‌ یا غیر رسمی‌ و استقرار تانک و نفربرهای زرهی در ورودی شهرها یا میادین اصلی و در مقابل مراکز حساس حکومتی و دولتی و مراکز رادیوتلویزیون. از این طریق رژیم می‌خواهد ترس و وحشت ایجاد کرده و آمادگی بالاتری برای سرکوب داشته و از هرگونه غافلگیری جلوگیری کند.

– اعزام نیروهای ارتش به خارج از پادگان‌ها- نه الزاما به داخل شهرها- برای آنکه در یکجا متمرکز  نباشند و احتمال اقدامات نظامی‌ احتمالی ارتش علیه سپاه یا ملحق شدن آنها به مردم را بگیرد.

– احتمال استفاده از بخش‌هائی از نیروهای ارتش که نسبت به وفاداری آنها به رژیم مطمئن باشد نیز در داخل شهرها، به ویژه در تهران و شهرهای بزرگ منتفی نیست.

– استقرار تک‌تیراندازان در ساختمان‌های بلند در مراکز شهرها یا نزدیک مراکز حساس و استفاده از تیربار سبک یا نیمه‌سنگین ( نمونه زاهدان).

– آمادگی برای استفاده از هلیکوپتر و مسلسل‌های سبک و نیمه‌سنگینِ نصب شده بر وسایل نقلیه نظامی‌ و تشدید گشت و افزایش ماشین‌های گشت در شهرها.

اگر خامنه‌ای و سپاه پاسداران بقای خود را در خطر ببینند، از تجربه سوریه در سرکوب مردم در سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ استفاده کرده و از همان آغاز با حداکثر قساوت و جنایت به سرکوب آشکار دست خواهند زد تا مانع از سقوط و سرنگونی خود شوند.

چه می‌توان کرد؟

در صورت توسل رژیم به روش‌های فوق، مقابله مردمِ غیرمسلح و آموزش‌ندیده با نیروهای سرکوبگر بسیار سخت و خونین خواهد شد. به باور من مهمترین کارهائی که می‌توان از پیش انجام داد عبارتند از:

– لازم و ضروریست که به مردم از پیش در مورد تاکتیک‌ها و سناریوهای مختلف رژیم که در بالا تشریح شد، هشدار داده شده تا آمادگی ذهنی برای وضعیت‌های مختلف را داشته و غافلگیر نشوند. غافلگیری مردم می‌تواند موجب قفل شدن آنها و انفعال مطلق شود.

– در صورت وقوع جنگ و حمله آمریکا و اسرائیل، اگر علاوه بر تاسیسات اتمی‌ و تاسیسات مهم نظامی‌ سپاه در خارج از شهرها، مراکز سپاه و ساختار فرماندهی و ارتباطات آن در داخل شهرهای بزرگ نیز مورد حمله قرار بگیرند، این می‌تواند به از هم پاشیدگی سلسه مراتب فرماندهی منجر شده و اراده سرکوب نیروهای رژیم به شدت کاهش پیدا می‌کند. هرقدر این مرحله طولانی شود روحیه نیروهای رژیم ضعیف‌تر شده و احتمال مقاومت آنها در برابر مردم کمتر خواهد شد.

– در صورتی که رهبران سیاسی رژیم، به ویژه خامنه‌ای مورد حمله قرار گرفته و از صحنه حذف شوند، این می‌تواند یک ضربه روانی مهم به کل نظام محسوب شده و نه تنها سلسله مراتب فرماندهی و تصمیم‌گیری نیروهای مسلح آسیب جدی می‌بیند، بلکه روحیه نیروهای سرکوبگر مستقر در شهرها برای سرکوب مردم نیز به حداقل می‌رسد. از طرف دیگر روحیه مردم بسیار تقویت خواهد شد. شاید چنین زمانی مناسبترین زمان برای ورود مردم به خیابان‌ها باشد. تاکید می‌شود تصمیم‌گیری در مورد این موضوع که زمان آمدن مردم به خیابان‌ها چه زمانی خواهد بود، امری بسیار دشوار است و فقط توسط خود مردم در داخل کشور تشخیص داده خواهد شد.

اهمیت اصل غافلگیری

در شرایطی که رژیم تا دندان مسلح و مصمم به سرکوبِ خونین و عریان است، مردم غیرمسلح و آموزش‌ندیده باید منتظر لحظه مناسب بمانند. تشخیص زمان مناسب و غافلگیر کردن رژیم و نیروهای رنگارنگِ سرکوبگرش، تعیین‌کننده‌ترین موضوع است. وگرنه خونِ شهروندان بسیاری ریخته خواهد شد و معلوم نیست که نتیجه نهائی چه خواهد بود. در چنین شرایطی رژیم اینترنت را بطور کامل قطع خواهد کرد و ارتباط مردم با دنیای خارج و حتی ارتباط مردم با هم در داخل کشور بسیار سخت خواهد شد. مهم آن است که مردم به اَشکال مختلف همبستگی‌شان را با همدیگر نشان داده و از اقدامات نسنجیده و هیجانی خودداری کرده و منتظر زمان مناسب باشند.

وظیفه رهبری دوران گذار

اگرچه رضا پهلوی بارها تاکید کرده که با حمله نظامی‌ به ایران مخالف است، اما در صورت حمله به تاسیسات اتمی‌ و مراکز نظامی‌ در ایران و وقوع وضعیتی که در بالا تشریح شد، او وظیفه دارد به عنوان رهبر دوران گذار از هم اکنون تیمی‌ از کارشناسان را برای بررسی و پیش‌بینی اوضاع و سناریوهای مختلف گردآوری کند.

یکی از کارهای مهم که رضا پهلوی می‌تواند از طریق شبکه هواداران خود دنبال کند، ایجاد هسته های خُفته در نقاط مختلف در داخل کشور است. این هسته‌ها باید بتوانند در شرایط جنگِ احتمالی که در بالا تشریح شد، توان آن را داشته باشند که در آن زمان ارتباط اینترنتی داخل و خارج کشور را برقرار کرده و اخبار را به خارج کشور منتقل کنند و رهنمودهای عملی رضا پهلوی را در هر مرحله به روش های مختلف در داخل کشور انتشار داده و مردم را در آن مورد آگاه و باخبر سازند. این کار نیاز به سازماندهی و تشکیلات مخفی داشته و چگونگی آن کار ساده‌ای نیست، اما با ابتکار و تدارکات قبلی می‌توان آن را عملی کرد.

در صورت وقوع حمله‌های هوائی- موشکی آمریکا و اسرائیل به نقاطی در ایران می‌توان انتظار داشت که برای چندین روز تا چندین هفته وضعیت فوق العاده نظامی‌ برقرار شود. هرچه زودتر خامنه‌ای از صحنه حذف شود این مدت کوتاه‌تر خواهد شد. همانقدر که این حملات می‌تواند شانسی برای مردم ایران بوده که در زمان مناسب ضربه نهائی را به رژیم بزنند، اما می‌تواند در صورت اقدامات نسنجیده و هیجانی، منجر به کشتار وسیع مردم، جنگ داخلی یا ایجاد یک حکومت نظامی‌ گردد. در چنین شرایطی هوشیاری و آمادگی ذهنی مردم و همبستگی آنها و نیز تصمیمات هوشمندانه رهبری دوران گذار، رضا پهلوی، می‌تواند شانس موفقیت مردم را هرچه بیشتر بالا برده و امکان خونریزی، ویرانی و هرج و مرج را به حداقل برساند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۰ / معدل امتیاز: ۴٫۹

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=374008