مهران خسروانی – ایران امروز در یکی از حساسترین و پرتنشترین مقاطع تاریخی خود قرار دارد. بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کنار سرکوبهای گسترده، جامعه را به نقطهای رسانده که خواست تغییر، در سطوح مختلف مردم و گروههای سیاسی به فریاد مشترک بدل شده است. در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: آیا نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف میتوانند برای هدفی بزرگتر، یعنی گذار از جمهوری اسلامی، به تفاهم برسند؟
پاسخ به این پرسش، ما را به لزوم شکلگیری جبههای مشترک از تمام نیروهای خواهان تغییر میرساند؛ جبههای که چپ و راست، سوسیالیست و کاپیتالیست، سنتگرا و مدرنگرا، همه در آن جایی برای همکاری پیدا کنند.
دشمن مشترک، انگیزهی مشترک
جمهوری اسلامی با عملکرد چند دههای خود، از سرکوب آزادیها گرفته تا ناکارآمدی اقتصادی و منزوی ساختن ایران در عرصهی جهانی، منافع و آرمانهای گروههای مختلف را به چالش کشیده است. در چنین بستری، تمرکز بر دشمن مشترک، میتواند پایهای برای گفتگو و همکاری میان نیروهایی با دیدگاههای متفاوت باشد.
اشتراکات فراتر از اختلافات
با وجود تفاوتهای بنیادین میان چپ و راست، اصولی مانند آزادی بیان، حاکمیت قانون، برگزاری انتخابات آزاد و حقوق بشر، به عنوان ارزشهای مشترک قابل شناساییاند. برقراری نظامی دموکراتیک و سکولار، میتواند چارچوبی باشد که در آن، همه نیروها برای آیندهای بهتر همکاری کنند، بدون آنکه از هویت فکری خود صرف نظر کنند.
تجربهی تاریخی، امکانپذیر بودن اتحاد را نشان میدهد
تاریخ معاصر ایران نشان داده که اتحاد میان نیروهای متفاوت امکانپذیر است. از انقلاب مشروطه تا نهضت ملی شدن نفت، گروههایی با دیدگاههای مختلف، برای هدفی مشترک همصدا شدند. حتی در دوران پهلوی، برخی اصلاحات مانند اصلاحات ارضی، توسعه آموزش و صنعتیسازی، از نظر چپها نیز جنبههایی مترقی داشتند. این تجربهها نشان میدهد که پیشرفت اجتماعی و همگرایی سیاسی، لزوماً وابسته به یک قالب ایدئولوژیک واحد نیست.
عبور از کینهها؛ پیششرط اتحاد واقعی
یکی از موانع عمده در مسیر اتحاد، کینهها و بیاعتمادیهای تاریخی است. نیروهای مختلف، تجربههایی تلخ از رقابتها، سرکوبها و خیانتهای گذشته دارند. اما برای ساختن آیندهای متفاوت، باید از گذشته عبور کرد؛ نه با فراموشی، بلکه با پذیرش، گفتگو، درک متقابل و بخشش. اتحاد پایدار بدون عبور از این زخمها ممکن نخواهد بود.
عدم غلبه بر کینهها، خطرات متعددی در پی دارد:
• ایجاد و تداوم شکاف و تفرقه
• کاهش تأثیر مبارزات
• گسترش بیاعتمادی
• تضعیف روحیهی جمعی
• تکرار اشتباهات تاریخی در دوران پس از جمهوری اسلامی
جبههای برای آینده
تشکیل یک جبههی مشترک، متنوع و انعطافپذیر، ضرورتی حیاتی است. این جبهه نباید در پی حذف و یا انکار تفاوتها باشد، بلکه باید بتواند آنها را در جهت هدفی بزرگتر، گذار از جمهوری اسلامی و ساختن ایرانی آزاد، آباد و دموکراتیک، سامان دهد.
تنها با مدارا، گفتگو و همکاری میتوان به جامعهای دست یافت که در آن، تفاوتها منبع غنا و نه منبع بحران باشند. آیندهی ایران در گرو توان ما برای عبور از گذشته و ساختن بنایی نو، مشترک و انسانی است.