عبدالرحمن الراشد (الشرق الاوسط) – دوازده سال پیش تیم باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا با جمهوری اسلامی در ایران مذاکراتی پنهانی را به مدت دو سال آغاز کردند و در نهایت به آنچه «برجام» شناخته شد، دست یافتند؛ توافقی که به مدت سه سال اجرا شد. سپس دونالد ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود با شجاعتی بیسابقه آن را پاره کرد، با اینکه این توافق در سازمان ملل مورد تأیید قرار گرفته بود. پس از او، جو بایدن به ریاست جمهوری رسید اما تصمیم گرفت توافق را از سر نگیرد و آن را به تاریخ بسپارد. به این ترتیب توافقی که با عنوان صلح ارائه شد، نتیجهاش به بحرانها و درگیریهایی بسی بیش از دست یافتن به آن انجامید!

امروز آمریکاییها و جمهوری اسلامی بار دیگر در شرایطی سرنوشتساز به میز مذاکره بازمیگردند. اما مذاکرات جدید مسقط چه تفاوتی با مذاکرات سال ۲۰۱۵ دارد؟
ترامپ اعلام کرده بود که برای وی گزینه اول مذاکره است و در صورت شکست، گزینه دوم جنگ خواهد بود. به نظر من، هر دو طرف خواهان راه حل سیاسی هستند، هرچند که زبان تهدید و سلاح همچنان شنیده میشود.
اما درباره چه نوع راه حلی صحبت میشود؟ «راه حل مذاکرهای» مفهومی گسترده دارد. اوباما توانست توافقی به دست آورد که رژیم ایران را ظاهرا وادار کرد اورانیوم غنیشده را کنار بگذارد و آن را به روسیه منتقل کند. اما مسئله هستهای فقط یک برگ مذاکره برای جمهوری اسلامی بود تا بتواند به فعالیتهای نظامی منطقهای و بینالمللیاش ادامه دهد. اوباما عمداً طرفین درگیر به ویژه کشورهای خلیج فارس و اسرائیل را از مذاکرات کنار گذاشت و نگرانیهای منطقهای را نادیده گرفت. رژیم ایران اما این توافق را مجوزی برای گسترش نفوذ خود در عراق، سوریه، لبنان، یمن و غزه میدانست و بیش از صد میلیارد دلار دارایی آزاد شدهای را که آمریکا اجازه استفاده از آن را داد، صرف فعالیتهای نظامی و بیثباتکننده خود در منطقه کرد.
در مذاکرات جدید در پایتخت عمان نیز اگرچه چهرههای تازهای حضور دارند، اما مسائل اصلی همانهایی هستند که در مارس ۲۰۱۵ نیز مطرح بودند: توقف برنامه هستهای نظامی رژیم ایران، پایان حمایت و تأمین مالی شبهنظامیان در منطقه، و خودداری از دخالت در امور داخلی دیگر کشورها. اوباما اما فقط به موضوع هستهای بسنده کرد.
آیا کشورهای منطقه میتوانند به ترامپ اعتماد داشته باشند؟
تا این لحظه موضع ترامپ شفافتر و قاطعتر از اوباماست که در برابر رهبر جمهوری اسلامی کوتاه آمد و از تهدید معروف خود علیه رژیم بشار اسد به علت استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه عقبنشینی کرد.
ترامپ صحنه سیاسی را پیش از مذاکرات مسقط آماده کرده است. نیروهای بیشتری به منطقه فرستاده، عملیات نابودی تواناییهای حوثیها در یمن را آغاز کرده، استیو ویتکاف نمایندهاش را مأمور تماس با تهران کرده، پیامی مستقیم برای رهبر جمهوری اسلامی فرستاده، تحریمهای جدیدی بر صادرات نفت ایران اعمال کرده، با نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در کاخ سفید دیدار داشته و از گزینه نظامی صحبت کرده است.
این مجموعه اقدامات برای تقویت موقعیت وی در مذاکره صورت گرفته است.
جمهوری اسلامی اما با اینکه در شرایط خوبی نیست، اما واکنشهایی نشان داده است. رهبر رژیم موضعی سخت اتخاذ کرده و تصمیمگیری را به دولت سپرده است. تهران نیز از طریق مقالهای از وزیر خارجه در واشنگتن پست، پاسخ ترامپ را داده است. در میدان نیز به نظر میرسد حزبالله همکاری خود را در اجرای توافق با اسرائیل کاهش داده و حوثیها دعوت واشنگتن برای توقف حملات دریایی را نپذیرفتهاند، با اینکه حدود یک ماه پیش هدف حمله قرار گرفتند. این موارد شاید برای تقویت موضع تهران در مذاکره باشند.
در این میان، مهمترین نکته در پیام ترامپ به خامنهای، تا آنجایی که اعلام شده، این است که او تمایل خود را به مذاکره اعلام کرده، اما شرط کرده تنها دو ماه برای رسیدن به توافق فرصت هست و احتمال تمدید آن را تنها در صورت مثبت بودن آغاز مذاکرات داده است. سپس تهدید کرده که در صورت عدم توافق، تأسیسات هستهای ایران هدف قرار خواهند گرفت و همچنین تصریح کرده که «اسرائیل این مأموریت را انجام خواهد داد». وی تمام اینها را در حالی بیان کرد که کنار نتانیاهو نشسته بود.
این صحنه کاملاً با فضای آشتیجویانه مذاکرات اوباما تفاوت دارد. ترامپ با سابقهای از بیپروا بودن در مواجهه با نیمی از جهان به میز مذاکره میآید. تیم وی در حالی وارد مذاکرات میشود که رژیم ایران در بدترین وضعیت قرار دارد به ویژه پس از آنکه اسرائیل بازوهای نیابتی رژیم مانند حزبالله، حماس و نظام اسد را نابود کرده است.
اگر ترامپ بر خواستههایش پافشاری کند و تیم او بتواند تاکتیکهای فریبکارانه نمایندگان جمهوری اسلامی را مهار کند، احتمال دستیابی به توافقی «خوب» و بیسابقه با رژیم ایران وجود دارد. توازن قدرت به نفع اسرائیل تغییر کرده، زیرا حکومت ایران «نیروهای نیابتی» خود را از دست داده؛ همان برگ برندهای که پیشتر با آن جهان را تهدید میکرد و به عنوان ابزار فشار در مذاکرات به کار میبرد. افزون بر این، ترامپ اجرای وعدهاش مبنی بر جلوگیری از فروش نفت ایران را آغاز کرده و رژیم ایران در وضعیت مالی دشوارتری قرار خواهد گرفت مگر آنکه با ترامپ به توافق برسد.
به این ترتیب به نظر میرسد که گزینههای جمهوری اسلامی محدود شده و این احتمال وجود دارد که سرانجام شاهد صلحی در منطقه باشیم؛ صلحی که میتواند از مسقط آغاز شده و در قالب توافقات منطقهای ادامه پیدا کند.
*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن