آمارهای ارائه شده از سوی مراکز حکومتی در ایران از جمله مرکز آمار ایران بیانگر افزایش شاخص فلاکت در کشور است. افزایش شاخص فلاکت نیز بیانگر افزایش فشارهای معیشتی بر خانوارها، افزایش فقر و گسترش ناهنجاریها و آسیبهایی چون حاشیهنشینی، سوء تغذیه و محرومیت است.
بررسی آخرین آمار شاخص فلاکت در ایران نشان میدهد این شاخص در زمستان سال گذشته به بالای ۴۰ واحد رسیده است.
شاخص فلاکت به عنوان یک معیار ترکیبی، وضعیت اقتصادی و رفاهی خانوارها از طریق جمع نرخ بیکاری و نرخ تورم به دست میآید.
این شاخص بطور ویژه برای سنجش فشارهای اقتصادی بر زندگی روزمره افراد جامعه استفاده میشود و افزایش آن نشاندهنده شرایط نامطلوب اقتصادی و اجتماعی است.
وبسایت «اکو ایران» نیز در گزارشی روند شاخص فلاکت طی ۱۲ سال گذشته در ایران را بررسی کرده و نوشته بررسی روند شاخص فلاکت در ایران از سال ۹۲ تا کنون نشان میدهد شاخص فلاکت در ایران ۴ قله اصلی را به ثبت رسانده است.
بر اساس این گزارش، اولین قله این شاخص در تابستان سال ۱۳۹۲ بوده که به سطح ۴۷/۶ واحد رسیده است. علت ایجاد این قله شروع تحریمهای ایران بوده است. شاخص فلاکت پس از این تاریخ به مرور کاهش پیدا کرد تا اینکه در تابستان سال ۱۳۹۶ به کمترین سطح خود در این مدت رسیده است. شاخص فلاکت در این تاریخ معادل ۱۹/۲ واحد بوده است.
پس از این تاریخ به مرور شاخص فلاکت افزایش پیدا کرده و در تابستان ۱۳۹۸ به قله دوم یعنی ۵۳/۲ واحد رسیده است. قله سوم شاخص فلاکت ۲ سال بعد در تابستان سال ۱۴۰۰ رخ داده که این شاخص به اوج خود یعنی ۵۵.۹ واحد رسیده است.
در نهایت تقریبا پس از دو سال قله چهارم شاخص فلاکت در این مدت ایجاد شده است. چهارمین قله در بهار سال ۱۴۰۲ بوده است. شاخص فلاکت در این قله بیشترین سطح در ۱۲ سال اخیر بوده است. طبق آمارها شاخص فلاکت در بهار سال گذشته معادل ۵۶/۷ واحد بوده است.
پس از این قله به مرور شاخص فلاکت کاهش پیدا کرد بطوری که این شاخص در پاییز سال گذشته به کمترین سطح خود از بهار سال ۹۸ رسید (بدون در نظر گرفتن دو فصل ابتدایی سال ۹۹). آخرین آمارهای منتشر شده توسط مرکز آمار ایران نشان میدهد این شاخص در زمستان ۱۴۰۳ افزایش یافته و به سطح ۴۰/۳ واحد رسیده است.
بررسی تورم سالانه و نرخ بیکاری در زمستان و مقایسه آن پاییز حاکی از آن است که تورم سالانه در این فصل ثابت بوده اما نرخ بیکاری در زمستان ۱۴۰۳ نسبت به پاییز افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل شاخص فلاکت در زمستان نسبت به پاییز با افزایش مواجه شده است. همچنین مقایسه این شاخص در زمستان سالهای مختلف نشان میدهد شاخص فلاکت در زمستان ۱۴۰۳ کمترین سطح خود را از زمستان سال ۱۳۹۶ تا کنون تجربه کرده است.
افزایش جمعیت زیر خط فقر، تغییر سبک زندگی شهروندان از تغذیه تا سفر، بروز و گسترش پدیدههایی چون حاشیهنشینی، همگی نشان از افزایش فلاکت و محرومیت در ایران دارد.
افزایش فلاکت از سوی اقتصاددانان و جامعهشناسان نیز مورد تأکید قرار میگیرد. فرشاد مؤمنی اقتصاددان و استاد دانشگاه گفته «روند قهقرایی از دهه ۱۳۸۰ ابعاد جدیدی پیدا کرده و سقوطها در دهه ۱۳۹۰ اصلا برایتان قابل تصور نیست اما چون نظام تصمیمگیریهای اساسی خود را به این دلخوش کرده که از این ستون به آن ستون فرج است، اینها را نادیده میگیرد.»
این اقتصاددان افزوده «درآمد سرانه ایرانیان در دهه ۱۳۹۰ حدود ۳۴ درصد سقوط نشان میدهد. طنزهای تلخی هم در این میانه وجود دارد که نشان میدهد این نظام رانتی کوتهنگرانه، چگونه همه چیز را از معنا انداخته است.»
فرشاد مؤمنی گفته «برای نمونه طرف با شعار اینکه من آمدهام پول نفت را بر سر سفرههای مردم بیاورم روی کار آمده است، قیمت نان در فاصله ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۱ حدود ۳۲ برابر و شاخص فلاکت در این دوره دو برابر شده است.»
سمیه توحیدلو جامعهشناس اقتصادی به تازگی در گفتگو با وبسایت «امتداد» گفته که «در شرایطی قرار داریم که بدبینی و ناامیدی در جامعه قوت گرفته است. وضعیت اقتصادی مردم روزبهروز بدتر میشود و از طرف دیگر، شکاف اقتصادی و افزایش ضریب جینی عاملی برای ناراضیتر شدن شهروندان است.»
این جامعهشناس اقتصادی افزوده «امروز همبستگی عمودی یعنی اعتماد میان مردم و ساختار مدیریت کشور را از دست دادهایم و درباره همبستگی افقی هم باید گفت که همبستگی درونگروهی در جامعه زیاد و همبستگی بینگروهی کم شده است.»
شهرام فرضی جامعه شناس سیاسی نیز به «امتداد» گفته که «شرایط فعلی کشور مشابه روزهای نزدیک به جنگ ایران و عراق است. این شباهت به دلیل بحرانهای اقتصادی و سیاسی است که در آن زمان وجود داشت. امروز هم این همگونی به ویژه در بخش اقتصادی مشاهده میشود که شاخصهایی مانند نرخ بالای تورم، کاهش قدرت خرید مردم، کمبود و ناترازی انرژی، اعتراضها و درخواست برای اصلاح امور و… از جمله مصادیق این شباهتها هستند.»
شهرام فرضی افزوده «در سطح حکمرانی برای تحمل فشارهای موجود و جلب اعتماد عمومی نیازمند اصلاحات ساختاری بهویژه در حوزههای اقتصادی و اجتماعی هستیم. مواردی مانند شفافیت درباره محل هزینهکرد بودجه عمومی به افزایش اعتماد عمومی منجر میشود. لازم است گفتمان سیاست داخلی کشور هم منعطفتر شده و امکان گفتگوی ملی از طریق فعالیت احزاب متنوع و مشارکت مدنی مردم فراهم شود. همچنین سیاست خارجی باید بهگونهای تنظیم شود که هدف اصلی آن توسعه و بهبود زندگی مردم باشد.»
مرتضی افقه، اقتصاددان، نیز با اشاره به مذاکراتی که از هفته گذشته میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آغاز شده گفته «اگر این دور از مذاکرات ایران و آمریکا به شکست منجر شود، تحریمها برداشته نشود، برای مشکل FATF چارهای اندیشیده نشود و تنش در منطقه با اسراییل، آمریکا یا اروپا حل نشود، نه تنها اقتصاد و کشور دچار مشکل جدی و بحران میشود بلکه اعتماد مردم بیش از گذشته سلب خواهد شد.»
مرتضی افقه همچنین به نارضایتی برخی از شهروندان از ریزش دستوری قیمتها در بازار ارز و طلا همزمان با آغاز مذاکرات اشاره کرده و گفته «از روز شنبه تعداد افراد زیادی با من تماس گرفتند و گفتند قبلا با نرخهای بالاتر مقدار زیادی طلا و ارز خریدیم و با این کاهش قیمت ضرر کردهایم. یعنی این بیثباتیهای اقتصادی دارد به مردم ضربه میزند و به باورم جامعه از آستانه صبرش عبور کرده است و بیش از این تحمل تلاطم را ندارد.»