طارق الحمید (الشرق الاوسط) – از زمان بازگشت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به کاخ سفید، افشاگریها درباره رژیم ایران و پرونده هستهایاش یک لحظه متوقف نشده؛ چه آنچه خود رئیس جمهور علنی مطرح میکند و چه آنچه از سوی دولت او یا اسرائیلیها منتشر میشود، یا حتی افشاگریهای لابیهای رژیم ایران در واشنگتن، که خود داستانی جداگانه دارد.
با برگزاری دومین گفتگو که روز شنبه ۱۹ آوریل در رم انجام شد، این افشاگریها شدت بیشتری گرفته است؛ از جمله آنچه از سوی خود تهران یا وابستگانش در منطقه (چه موافق و چه مخالف) منتشر میشود.
همه اینها باعث شده تا داستانهای رسانهای درباره جمهوری اسلامی برای دنبالکنندگان اخبار، همچون چرخش یک هلیکوپتر به نظر برسد که تشخیص جهت حرکت آن دشوار است. آیا پرونده اتمی ایران به سوی گشایش دیپلماتیک میرود یا بهسوی یک جنگ ناگزیر؟
فراوانی این افشاگریها، به ویژه آنهایی که از سوی آمریکا و اسرائیل منتشر میشود، چنانکه برخی میپندارند، به این معنا نیست که بین متحدان آمریکایی و اسرائیلی اختلافی وجود دارد، بلکه به نظر من اینها پیامهایی یکپارچه با مضمونی واحدند و بسیار شبیه به فضایی هستند که پیش از جنگ آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳ شکل گرفت.
در آن زمان، نخستین کسی که این افشاگریها و تناقضها در اظهارات را در یک خطای محاسباتی، اشتباه تفسیر کرد، صدام حسین بود. فراموش نمیکنم که سعود الفیصل (از اعضای خاندان سلطنتی آل سعود که از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۵ که درگذشت، وزیر خارجه عربستان بود) پیش از حمله گفته بود: «راه حل آمریکایی یعنی بریدن سر رژیم عراق، و راه حل فرانسوی یعنی فشردن گلویش تا بمیرد.»
در آن روز من مسئول دفتر روزنامه الشرق الاوسط در جده بودم. خبر مربوط به اظهارات او را نوشتم و در صفحه اول چاپ شد و جنجال بپا کرد. یکی از مسئولان خبرگزاری فرانسه در منطقه با من تماس گرفت و گفت: «آیا از صحت این خبر مطمئنی؟ این یعنی جنگ حتمی است.»
به او گفتم: این همان چیزی است که نقل کردهام، من طرفی در ماجرا نیستم که بخواهم تأیید یا تکذیب کنم. و همانطور که میدانیم، رویدادها پیش رفت و جنگ آغاز شد. امروز این افشاگریها مرا کاملاً به یاد همان مرحله میاندازد. نه اینکه بگویم ما در آستانهی جنگی برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هستیم، بلکه احتمالا جنگی متفاوت در پیش است.
من اختلافی در مواضع متحدان علیه رژیم ایران نمیبینم، و به نظر میرسد خود تهران نیز این را درک کرده است. گواه آن نیز با وجود تمام اظهارنظرهای متناقض از سوی خود مقامات جمهوری اسلامی ایران و لحن تند ایالات متحده و اسرائیل، مشارکتاش در دومین گفتگو است.
قطعاً تهران تهدیدها را جدی گرفته و قطعاً افشاگریها نشانهای از عقبنشینی در برابر حکومت ایران نیست، بلکه مباحثه درباره چگونگی توقف برنامهی هستهای آن است.
ترامپ به صورت علنی میگوید که راه حل دیپلماتیک را ترجیح میدهد، ولی احتمال جنگ را هم رد نمیکند.
در این میان، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل موضعاش را در قبال جمهوری اسلامی پنهان نمیکند. او خواستار جنگ است، با پشتیبانی آمریکا، و از حدود هفت سال پیش تا کنون، حتی لحظهای دست از هدف قرار دادن تأسیسات ایران برنداشته، چه از طریق خرابکاری یا عملیات اطلاعاتی و چه هدف قرار دادن افرادی که روی برنامه اتمی کار میکنند.
از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تا کنون، نتانیاهو همه «بازوها»ی منطقهای جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است. حماس و حزبالله را از معادله به عنوان بازیگران تأثیرگذار خارج کرده و اکنون آمریکا در یمن بهدنبال نابودی حوثیهاست.
همه اینها نشان میدهد که هرگونه رویارویی نظامی آینده، به جغرافیای ایران محدود خواهد شد، به همین دلیل رژیم ایران تهدیدها را جدی گرفته و خود را با خبرهایی که افشا میشوند مشغول نکرده است. دیگران هم نباید سرگرم این افشاگریها شوند، چرا که احتمال رویارویی نظامی اکنون بیش از هر زمان دیگری به واقعیت نزدیک است.
*منبع: روزنامه الشرق الاوسط
*نویسنده: طارق الحمید
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن