بازنشستگان در ایران درآمدهای کمتر از رقم خط فقر دریافت میکنند و دستمزد آنها به ویژه اگر مستأجر باشند یا فرزندان دانشجو داشته و یا اگر بیمار باشند برای تأمین هزینههای ضروری زندگی کافی نیست. گزارشها نشان میدهد بخش قابل توجهی از بازنشستگان به دلیل محدودیتهای شدید مالی احساسی آمیخته از شرم و ناکامی دارند و ناچار به اشتغال دوباره هستند.
خبرگزاری «ایلنا» در گزارشی از وضعیت بازنشستگان در ایران نوشته نیروی کار در ایران بعد از رسیدن به سنِ بازنشستگی- دورهای که قرار است دورانِ فراغت از کار باشد- مجبورند به سراغ کار دیگر بروند تا با دریافتِ مجموع مستمری و حقوقِ آن کار دوم، مخارج روزمرهی خود را تأمین کنند.
این گزارش افزوده اوضاع بازنشستگان در ایران وخیم است. برای این جملهی کوتاه میتوان ساعتها از زندگیِ تلخشان نوشت. نیروی کار در ایران بعد از رسیدن به سنِ بازنشستگی -دورهای که قرار است دورانِ فراغت از کار باشد- مجبورند به سراغ کار دیگر بروند تا با دریافتِ مجموع مستمری و حقوقِ آن کار دوم، مخارج روزمرهی خود را تأمین کنند.
بسیاری از بازنشستگان با آغاز دوره بازنشستگی، دورهی سختتری را آغاز میکنند؛ کار در دورهی پیری در کنارِ مشکلاتِ معیشتیِ سنگین و هزینههایی مانند درمان که با بالا رفتنِ سن بیشتر میشود، هم فشارِ جانی و هم روانیِ سنگینی به آنها تحمیل میکند.
بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی کمترین رقم دریافتی را نسبت به دیگر بازنشستگان دارند. دستمزدهایی که در بسیاری موارد حتی کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ماه است. این در حالیست که بر اساس محاسبات کارشناسان رقم خط فقر در ابتدای امسال برای یک خانوار چهار نفره ۴۰ میلیون تومان در ماه برآورد شده بود. به بیان دیگر اگر یک خانواده درآمدی کمتر از ۴۰ میلیون تومان داشته باشد، زیر خط فقر قرار دارد.
از سوی دیگر بازنشستگان به علت داشتن فرزندانی دانشجو، و یا در سن ازدواج، و همچنین داشتن نوه و داماد و عروس، هزینههایشان بیشتر است. از سوی دیگر بسیاری از آنها دارای بیماریهایی هستند که باید بطور پیوسته تحت نظر پزشک بوده و دارو مصرف کنند؛ بیمههای درمانی نیز پوشش مناسبی از هزینه دارو و درمان را ندارند و هزینه زیادی از جیب بازنشستگان برای درمان پرداخت میشود.
ارزش درآمدها نیز طی سالهای گذشته کاهش پیدا کرده است. در همین رابطه محمدرضا قربانی فعال حقوق بازنشستگان گفته «بازنشستهای که در سال ۱۳۸۴ حدود ۳۰۰ هزار تومان مستمری دریافت میکرد و با این مستمری ۷۷ کیلو گوشت و یا سه سکه بهار آزادی خریداری میکرد و امروز با مستمری ۱۰ میلیون تومانی ۱۰ کیلو گوشت و یا یک ربع سکه نیز نمیتواند بخرد، کاملاً به این موضوع آگاه است که چه بلایی بر سرش آمده است.»
این فعال حقوق بازنشستگان افزوده «حداقل بگیران در آن سالها علاوه بر درمان رایگان، به راحتی در سال دوبار با همان مستمری به سفر مشهد میرفتند. اما امروز درمان و معیشت با این حقوقها تامین نمیشود.»
بازنشستگان دولتی در اغلب موارد درآمدی بالاتر از بازنشستگان تأمین اجتماعی دارند اما بخش اندکی از آنها که در پستهای مدیریتی هستند درآمدی به میزان رقم خط فقر یا بالاتر دارند و دریافتی اکثر این بازنشستگان نیز همچنان کمتر از رقم خط فقر است.
سالهاست قرار است قانون همسانسازی حقوق بازنشستگان درآمد آنها را افزایش دهد اما این قانون نیز به دلیل نبود منابع کافی از سوی صندوقهای بازنشستگی اجرایی نمیشود.
برای نمونه بازنشستگان تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی در شرایطی کمترین دریافتی بازنشستگی در میان بازنشستگان کشور را دارند که حدود دو دهه است در انتظار اجرای قانون همسانسازی هستند.
سازمان تأمین اجتماعی به علت نبود منابع این قانون را اجرایی نکرده و جالب آنکه بزرگترین بدهکار سازمان تأمین اجتماعی هم دولت است!
محمدرضا قربانی فعال حقوق بازنشستگان با اشاره به ضرورت اجرای هر چه سریعتر قانون همسانسازی گفته «در این متناسبسازی ابتدا باید حداقل بگیر به خط فقر یا سبد حداقل معیشت برسانند و سپس درباره اینکه متناسبسازی انجام شده یا خیر، صحبت کنند. دولت به عنوان اصلیترین نهادی که ثروت صندوق تأمین اجتماعی را به جیب زده و بابت تعهدات بیمهای خود از جیب بازنشستگان خرج کرده است، مهمترین بدهکاری است که باید بحران این صندوق را از خزانه خود تأمین کند.»
یک بازنشسته سازمان آتشنشانی در گفتگو با خبرگزاری «ایلنا» گفته فقط ماهانه ۸ میلیون و ۱۵۰هزار تومان حقوق بازنشستگی دریافت میکند و ناچار شده از شهرستان به تهران بیاید و به عنوان نیروی «تمیزکار» دوباره مشغول به کار شود تا هزینههای زندگی خودش و خانوادهاش را پوشش دهد.
این بازنشسته ۳۰ سال به عنوان نیروی عملیاتی آتشنشانی کار کرده و آنطور که خودش میگوید فکر نمیکرده روزی از شرحِ وضعیتِ زندگیِ خود خجالت بکشد. یک بیمه شدهی صندوق کشوری که حالا در دوران بازنشستگی کار خدماتی میکند و برخی شبهایش را در پارکها روز میکند!
این بازنشسته به خبرگزاری «ایلنا» گفته «منِ نیروی عملیاتیِ آتشنشان، بعد از ۳۰ سال کار، در دورهی بازنشستگی باید خانه تمیز کنم و در پارکها بخوابم. چرا؟ چون با مستمریِ ۸ میلیون تومانی حتی نمیتوانم هزینههای خورد و خوراک خانوادهام را تأمین کنم. تهران آمدم تا کار پیدا کنم اما هر جا میروم میگویند نیروی سن بالا جذب نمیکنیم.»
او به خبرنگار «ایلنا» تأکید کرده که فرزند شهید است: «حتما بنویسید فرزند شهیدم. بنویسید بچه که بودم، پدرم را ندیدم و حالا هم که به سن میانسالی رسیدم، فرزندم نمیتواند من را ببیند. از مسئولان بپرسید بعد از ۳۰ سال کار، سهم زن و بچهام نباید در ماه یک کیلو گوشت و مرغ باشد؟ ما که خیلی چیزها را از زندگیمان حذف کردیم، نان و خوراکِ زن و بچه را حذف کنیم؟!»
بحران مالی و اشتغال دوباره در مشاغلی جون آبدارچی، تمیزکاری، نگهبانی ساختمان، رانندگی تاکسی و دستفروشی، سرنوشت بسیاری از بازنشستگانی است که چند دهه در اقتصاد ایران فعال بوده و بیمه پرداخت کردهاند اما حقوق بازنشستگی آنها حتی کفاف ضروریترین هزینههای زندگی را هم نمیدهد.