ایران، رویایی  ازدست‌رفته برای ژان فرانسوا کامپ

- ژان فرانسوا کامپ: «این عکس‌ها رد پای فراموش‌‌شده‌ی زیستی طولانی زیر آفتاب سوزانِ سرزمین کهنِ پارس‌اند.»
- «آنها گواهی بر جستجویی متافیزیکی در گذر زمان و بازتابی از تمدن‌های دیرینه‌ای هستند که در فرهنگ غرب از طریق باد صحرا پابرجا مانده است.»
- ژان فرانسوا کامپ پیش از انقلاب اسلامی ۵۷ در ایران زندگی می‌کرد و مدتی هم در سازمان محیط زیست ایران به ریاست اسکندر فیروز مشغول به کار بوده است. او در تمام این سال‌ها از ایران عکاسی کرده و برای اولین بار پس از گذشت پنجاه سال، نمایشگاهی از عکس‌های شخصی خود را در پاریس  برپا کرد.
- «من هیچگاه در ایران  احساس بدی نداشتم. هیچوقت اذیت نشدم. فقط برای من، ایران مثل یک  رویای  ازدست‌رفته بود؛ رویایی که پایان یافته بود... ایران برای من یک مرحله مهم در زندگی  و شروع کار حرفه‌ای من به عنوان یک عکاس بود.  مدتی که در ایران زندگی کردم، نه تنها کار می‌کردم که کاوش و سفر کردم و عاشق این کشور شدم. مردم‌اش را خیلی دوست داشتم و عمیقا با فرهنگ ایران درگیر شده بودم... اما بعد انقلاب شد... برای من این انقلاب یک فاجعه بود.  چون اصلاً نمی‌فهمیدم هدف‌اش چیست!»

یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ برابر با ۰۸ ژوئن ۲۰۲۵


کتایون حلاجان – عکس‌هایی از ایرانِ رنگانگ، از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، از مردم کوچه و بازار، از زنان قشقایی تا  بناهایی تاریخی، جاده‌ها و بیابان‌ها. عکس‌هایی که یادآور روزهایی هستند که دریاچه ارومیه زنده بود. زاینده‌رود از میان سی و سه پل می‌گذشت. سیستان هنوز نفس می‌کشید.  تخت جمشید از درون خورده نمی‌شد. و ارگ بم هنوز در زیر آوار مدفون نشده بود. زمانی نه چندان دور که زنان قشقایی آرام و  آوازخوان از دشت می‌گذشتند.

ژان فرانسوا کامپ Jean Francois Camp پس از گذشت پنجاه سال برای اولین بار مجموعه عکس‌های خود را از ایران در پاریس به نمایش گذاشت. استقبال از نمایشگاه «ایران در گذر زمان» به اندازه‌ای بود که تقریبا تمام عکس‌هایی که به نمایش درآمدند،  فروخته شدند. او  تصمیم دارد در آینده نمایشگاه بزرگتری  از مجموعه دیگری از عکس‌هایی که از ایران گرفته در برابر نگاه علاقمندان قرار دهد.

ژان فرانسوا کامپ پیش از انقلاب اسلامی ۵۷ در ایران زندگی می‌کرد و مدتی هم در سازمان محیط زیست ایران به ریاست اسکندر فیروز مشغول به کار بوده است. او در تمام این سال‌ها از ایران عکاسی کرده و برای اولین بار پس از گذشت پنجاه سال، نمایشگاهی از عکس‌های شخصی خود را در پاریس  برپا کرد.

ژان فرانسوا کامپ می‌گوید: «از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۵ در سازمان محیط زیست ایران به ریاست اسکندر فیروز مشغول به کار بودم. اسکندر فیروز انسان فوق‌العاده‌ای بود و بعد از انقلاب داستان غم‌انگیزی پیدا کرد؛ بازداشت شد و به زندان افتاد. مسئولیت من گرفتن عکس‌هایی از ایران بود. از جنگل‌ها، رودخانه‌ها، دریا، بنادر و غیره… به همین دلیل خیلی در ایران سفر کردم. عکس‌های حاضر در این نمایشگاه بیشتر شخصی هستند. آنها با عکس‌هایی که برای سازمان محیط‌ زیست تهیه کردم تفاوت دارند. عکس‌های سازمان محیط‌ زیست درواقع در تهران باقی ماندند . عکس‌هایی که اینجا هستند از شیراز، خراسان، کازرون، اصفهان، چابهار (که اکنون تبدیل به یک بندر بزرگ شده)، ارگ بم و  تخت جمشید و همچنین مردم کوچه و بازار گرفته شده‌اند. عکس‌هایی که بسیار دوست‌شان دارم و به همین دلیل هم برای اولین نمایشگاه انتخاب‌شان کردم.»

ژان فرانسوا کامپ

ژان فرانسوا کامپ تا سال ۱۹۹۵ (۱۳۷۴) نیز به ایران سفر می‌کرده است. او در مورد فعالیت‌اش در دوران  پس از انقلاب۵۷ در ایران می‌گوید:  «عکاسی کردم اما کمتر، دیگر نمی‌توانستم مثل گذشته تا دیروقت شب در همه جا قدم بزنم و عکاسی کنم. باید احتیاط بیشتری می‌کردم و شاید به همین دلیل هم هست که عکس‌های این دوره مانند گذشته عمیق و جالب نیستند و بیشتر توریستی هستند. تا آن تاریخ تغییر زیادی  ندیدم جز اینکه مثلاً در یزد  یا کاشان بازسازی‌ها را ادامه دادند، کارهای هنری بسیار خوبی انجام می‌شد؛ در اصفهان هم  خیلی جاها را مرمت کردند  البته در زمان محمدرضا شاه کارهایی انجام شده بود که بعد از انقلاب آن را ادامه می‌دادند. بازسازی  خانه‌ها قدیمی، کاخ‌های قدیمی‌ و غیره. این کارها خوب بود چون روح  سنتی  را حفظ می‌کرد. بین سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۵ آخرین باری که در ایران بودم، تعداد گردشگران خیلی کمتر شده بود؛  نگاه‌ها متفاوت شده بود و  نوعی اضطراب در میان مردم می‌دیدم. رفتار مردم با خارجی‌ها مثل گذشته نبود؛ کمی‌پیچیده‌تر بود، آنها بی‌اعتماد بودند خصوصا جوانان. ولی با اینهمه مردم هنوز بسیار مهربان بودند. آدم‌های کوچه و بازار تغییر نکرده بودند و مثل همیشه مهمان‌نواز و گرم بودند. من هیچگاه در ایران  احساس بدی نداشتم. هیچوقت اذیت نشدم. فقط برای من، ایران مثل یک  رویای  ازدست‌رفته بود؛ رویایی که پایان یافته بود.»

وی ادامه می‌دهد: «چیزی که می‌توانم بگویم این است که ایران برای من یک مرحله مهم در زندگی  و شروع کار حرفه‌ای من به عنوان یک عکاس بود.  مدتی که در ایران زندگی کردم، نه تنها کار می‌کردم که کاوش و سفر کردم و عاشق این کشور شدم. مردم‌اش را خیلی دوست داشتم و عمیقا با فرهنگ ایران درگیر شده بودم. در ابتدا برای محیط زیست کار می‌کردم. بعد شروع به کار با شرکت‌های فرانسوی کردم چون شرکت‌های زیادی آنجا کار می‌کردند. سپس  شروع کردم به همکاری‌ با شرکت‌های ایرانی؛ در آن زمان بود که  واقعا وارد  تار و پود جامعه و  بافت فرهنگی ایران  شدم واز نظر کاری در موقعیت خوبی  قرار داشتم و  ارتباط‌ام با مردم عالی بود. اما بعد انقلاب شد.  اولش باورم نمی‌شد؛ فکر نمی‌کردم این انقلاب اتفاق بیفتد. تصورم این بود که مثل یک آتش کوچک است که زود خاموش می‌شود. ولی اینطور نبود.  برای من این انقلاب یک فاجعه بود.  چون اصلاً نمی‌فهمیدم هدف‌اش چیست! من در طول ده سالی که در ایران زندگی می‌کردم هرگز مردم ایران را مذهبی ندیدم. روحیه مذهبی در مردم  وجود داشت اما آشکار نبود. در  گذشته خیلی کم پیش می‌آمد که آخوند ببینم اما  آنهایی را هم که می‌دیدم بسیار خوش‌برخورد بودند. خیلی برایم عجیب بود که ناگهان همه پشت دین قرار گرفتند! دین مثل یک توفان از ناکجا رسید و بر سر ایران فرود آمد.»

ژان فرانسوا کامپ سپس توضیح می‌دهد: «زمانی که به فرانسه برگشتم، کمی‌ گیج و افسرده بودم. کم کم زندگی به روال عادی  بازگشت اما محبت و علاقه  من به ایران همیشه با من بوده و هست. خیلی دوست دارم یک روز دوباره به آنجا بازگردم.»

 

او در پایان با یادآوری  جشنواره هنر شیراز می‌گوید: «این جشنواره یک اتفاق فوق‌العاده مدرن و موفقیت‌آمیز بود. برای جوانان فوق‌العاده‌  بود امابرای مردم محلی کمی‌ گیج‌کننده بود؛ طبیعی هم بود چرا که شاید متوجه معنا و هدف این جشنواره نمی‌شدند. ویژگی خاصِ جشنواره هم این بود که قصد نداشت وضعیت موجود را به چالش بکشد،  بلکه نوعی گشایش به سوی دنیای بیرون  و  دنیای غرب داشت که بسیار جالب و هیجان‌انگیز بود و برگزارکنندگان ریسک‌های زیادی را برای آن متقبل شدند. متأسفانه  همه اینها بعد از انقلاب دگرگون شد؛  انقلاب همه چیز را جارو کرد و با خود برد.  یکی از نقدهایی که به شاه  ایران می‌کردند همین جشنواره هنر بود در حالی‌ که جهت و معنی آن را نمی‌فهمیدند! این جشنواره‌ها دروازه‌ای بود  به سوی جهان بیرون. انقلاب غرب را به عنوان یک دشمن سیاسی معرفی کرد، در صورتی که ایرانی‌ها  عاشق فرهنگ‌شان و همچنین دوستدار پیشرفت کشور  و ارتباط با دنیای غرب بودند.»

این نمایشگاه از تاریخ ۱۷ آوریل تا ۳۱ ماه مه ۲۰۲۵ در پاریس برپا بود.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۶ / معدل امتیاز: ۳٫۶

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=378402