خانوارها و «استراتژی بقا» در ایران به علت گسترش فقر و فلاکت

- مجید گودرزی کارشناس بخش مسکن اعلام کرده «ميزان فقر و فقر مطلق در جمعيت مستأجران كشورمان در حال بالا رفتن است. در بعضی استان‌ها شدت فقر مستأجران حتی به ۸۰ و ۹۰ درصد رسيده است.»
- بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت می‌توانست در شرایط کنونی اقتصاد، با راهکارهایی از جمله کاهش هزینه‌ها و ریخت‌وپاش‌ها، از افزایش تورم تا این سطح جلوگیری کند.
- حسین ایمانی جاجرمی جامعه‌شناس گفته در شرایط رکود تورمی معیشت خانوار کوچک می‌شود و خانواده‌ها برای بقا مجبورند تمام ظرفیت‌ها را به کار گیرند؛ از کار کردن زنان تا کار کودکان. این یک «استراتژی بقا» است.
- گسترش فقر در کنار بی‌تفاوتی دولت در انجام اقدامات موثر برای حمایت از معیشت مردم سبب ایجاد ظرفیت‌های اعتراض دستجمعی شده که احتمال بروز دور تازه‌ای از اعتراضات سراسری را تقویت می‌کند. 

جمعه ۲۵ مهر ۱۴۰۴ برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۲۵


یک جامعه‌شناس گفته در شرایط رکود تورمی معیشت خانوار کوچک می‌شود و خانواده‌ها برای بقا مجبورند تمام ظرفیت‌ها را به کار گیرند؛ از کار کردن زنان تا کار کودکان. این یک «استراتژی بقا» است.

گزارش‌ها نشان از تشدید فقر و فلاکت در میان اکثر جمعیت کشور دارد. آمارهای رسمی مورد ادعای دولت نشان می‌دهد نرخ تورم نقطه‌ای در شهریور ۱۴۰۴ به ۴۵/۳ درصد رسید که رکورد جدیدی به شمار می‌رود. افزایش تورم در کنار رکود شدیدی که سبب اخراج بخشی از نیروی کار طی ماه‌های گذشته سبب افزوده شدن بر آمار فقرا در ایران و افزایش تعداد خانوارهایی شده که در فقر مطلق زندگی می‌کنند.

مجید گودرزی کارشناس بخش مسکن اعلام کرده «بر اساس آمارهایی که مدیران دولت چهاردهم ارائه داده‌اند، میزان فقر و فقر مطلق در جمعیت مستأجران کشورمان در حال بالا رفتن است.»

این کارشناس افزوده «در بعضی استان‌ها شدت فقر مستأجران حتی به ۸۰ و ۹۰ درصد رسیده است. بطور متوسط بین ۵۰ تا ۷۰ درصد درآمد خانواده‌ها ایرانی صرف مسکن می‌شود.»

مجید گودرزی گفته «حوزه مسکن نیازمند راهبردهای اصولی برای حمایت از اقشار کم برخوردار و اعمال نظارت‌های بیشتر برای حمایت و حفاظت از این اقشار است.»

بسیاری از کارشناسان معتقدند دولت می‌توانست در شرایط کنونی اقتصاد، با راهکارهایی از جمله کاهش هزینه‌ها و ریخت‌وپاش‌ها، از افزایش تورم تا این سطح جلوگیری کند.

در همین رابطه مرتضی افقه اقتصاددان و استاد دانشگاه جندی‌شاپور گفته «دولت‌ها نسخه‌ها را اشتباه می‌پیچند. از همان سال ۱۳۹۷ که با تشدید تحریم‌ها مواجه شدیم و حداقل ۵۰ درصد درآمد بودجه با حذف درآمدهای نفتی، از دست رفت، دولت باید شروع به حذف ریخت‌و‌پاش‌های موجود می‌کرد.»

این اقتصاددان افزوده «از همان دوره تشدید تحریم، دولت به جای پیدا کردن و جایگزین کردن درآمدهای جدید به جای درآمدهای نفتی، شروع به اموال فروشی، فروختن شرکت‌ها، انتشار اوراق قرضه. همچنین راهکار دیگری که اتحاذ شد، استقراض از بانک مرکزی و از جیب مردم هزینه کردن و بالا بردن سطح تورم. خارج کردن پول از صندوق توسعه ملی نیز اقدام اشتباه دیگر بود. گویی از جیب آیندگان و پول نفت فروخته شده هزینه شد.»

مرتضی افقه با طرح این پرسش که «چرا به جای این کارها یا درکنار این کارها، به سراغ انبوه ردیف های بودجه که یک عده نان خور را آویزان کرده نمی‌رویم؟» گفته ««دولت از ابتدا و پیش از آن که برای تامین کسری بودجه ناشی از حذف درآمدها حرکت کند به سمت استقراض از بانک مرکزی می رفت، این در حالی بود که باید به سمت کاهش هزینه های بسیار زائد و انبوه دولت حرکت می کرد.»

گسترش فقر در ایران در عمل طبقه متوسط را حذف کرده و این قشر را به زیر خط فقر رانده است. تحلیلگران معتقدند دست‌کم دو سوم از جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند. در چنین شرایطی اقدامات دولت از جمله ارائه کالابرگ یا همان کوپن، یا پرداخت یارانه نقدی، به علت ناکافی بودند نتوانسته مشکلات معیشتی خانوارها را پوشش دهد.

خانوارها ناچار هستند برای تأمین هزینه‌های ضروری زندگی از هر راهی برای کاهش هزینه و در مقابل، افزایش درآمد استفاده کنند. یکی از این اقدامات فرستادن کودکان به بازار کار غیررسمی است؛ موضوعی که طی سالهای گذشته سبب افزایش شمار کودکان بازمانده از تحصیل شده است.

در همین رابطه حسین ایمانی جاجرمی، جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با وبسایت «اقتصادنیوز» با اشاره به افزایش رکود تورمی، گرانی و بیکاری، گفته در چنین شرایطی معیشت خانوار کوچک می‌شود و «خانواده‌ها برای بقا مجبورند تمام ظرفیت‌ها را به کار گیرند؛ از کار کردن زنان تا کار کودکان. این یک «استراتژی بقا» است. وقتی غذایی سر سفره نیست، خطوط قرمز قدیمی کنار می‌رود.»

این جامعه‌شناس افزوده «وقتی اقتصاد خانوار فرو می‌پاشد، بچه‌ها هم مجبور به کار می‌شوند. در مناطق محرومی مثل سیستان‌وبلوچستان یا جنوب کرمان حتی پدیده‌هایی مانند کودک‌فروشی دیده می‌شود.»

او در نمونه دیگری گفته «وقتی طلاق افزایش پیدا می‌کند و بچه‌ها معمولاً با مادر می‌مانند، زن مجبور به کار می‌شود. گروهی از این زنان تحصیلات یا مهارت بالا ندارند و به بازارهای غیررسمی مثل دست‌فروشی، کار در مترو و حاشیه شهر رو می‌آورند. چون برای آنها برنامه‌ای نداریم.»

به عقیده حسین ایمانی جاجرمی ضعیف شدن حمایت‌های دولت، کاهش اثر یارانه‌ها و کمبود فرصت‌های اقتصادی باعث شده این راهبرد بقا در جامعه پررنگ شود.

او اقداماتی مانند یارانه‌دهی از سوی دولت یا ارائه بسته غذایی از سوی شهرداری را ناکارآمد دانسته و گفته «اگر فقط بر «آسیب‌های اجتماعی» زوم کنیم، مثل این است که خانه آتش گرفته و ما فقط آب روی شعله‌ها می‌ریزیم، بی‌آن‌که منبع آتش را خاموش کنیم. باید سیاست‌های رفاهی جدی برای فقر شهری، مسکن، آموزش و اشتغال وجود داشته باشد. مدیریت شهری ما نوآوری سیاستی ندارد. برنامه‌های شهرداری در حد سفره انداختن و دست نوازش بر سر کشیدن است که همین سیاست‌ها هم مقطعی است.»

به عقیده این جامعه‌شناس «تا زمانی که ساختار اقتصادی و سیاست‌های کلان تغییر نکند، اقدام‌های شهرداری فقط می‌تواند «تسکین موقت» باشد. لازم است سیاست‌گذاران بطور جدی فقر و نابرابری را هدف قرار دهند: اصلاح بازار مسکن، نظام آموزش، وام‌های حمایتی و بازتوزیع منابع. در غیر این صورت، وضع فقر شهری تغییری نخواهد کرد.»

او افزوده «این گروه‌ها دیگر مثل پنجاه سال پیش نیستند؛ آگاهند و می‌دانند که برخوردهای مقطعی مشکلشان را حل نمی‌کند. آن‌ها خواستار تغییرات بنیادی و پایدارند، نه فقط سرکشی هفتگی شهردار یا بسته‌های حمایتی کوتاه‌مدت.»

بسیاری از کارشناسان معتقدند گسترش فقر در کنار بی‌تفاوتی دولت در انجام اقدامات موثر برای حمایت از معیشت مردم سبب ایجاد ظرفیت‌های اعتراض دستجمعی شده و احتمال بروز دور تازه‌ای از اعتراضات سراسری را تقویت می‌کند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=389261