تیم ملی والیبال ایران روز شنبه ۳۰ ماه مه درنخستین مسابقه “رفت” با تیم امریکا دراستادیوم ده هزارنفری گالن سنتر در داون تاون لس آنجلس با وجود تشویق پرشور تماشاچیان مشتاق ایرانی، مسابقه را با نتیجه ۳ بر یک به تیم والیبال امریکا باخت.
دومین مسابقه دو تیم “بازگشت” یکشنبه ۳۱ ماه مه در همین استادیوم برگزارخواهدشد.
در بازی امروز گرچه رقابتها از هر دو سو کاملا فشرده بود بااین همه نتیجهای را که خیل ایرانیان انتظار داشتند به بار نیاورد. اما مسابقه سراسرهیجانانگیز از سوی تماشاچیان ایرانی یک پیام مشترک با خود داشت و آن اینکه ورود زنان به استادیومهای ورزشی داخل ایران نباید ممنوع باشد زیرا کم نبودند دختران و زنانی که با پرچم جمهوری اسلامی و با شلوارکهای بسیارکوتاه و آرایش و پیرایش در استادیوم حاضرشده و قهرمانان خود را تشویق میکردند.
مسابقه ساعت هفت و ده دقیقه بعد از ظهر در میان فریاد شادی نزدیک به ده هزار تن، اکثریت قریب به اتفاق ایرانی آغازشد. تیم ایران در مرحله نخست گرچه گاه حریف را به تنگنا میانداخت ولی مسابقه را با نتیجه ۲۵ به ۱۹ به حریف واگذار کرد.
در گیم دوم که سراسر آن نیز با احساسات و فریاد تشویق و شادی تماشاچیان همراه بود با نتیجه ۲۵ -۲۲ به سود امریکا خاتمه یافت. در گیم سوم تیم والیبال ایران که از آغاز به حریف پیشی گرفته بود سرانجام با نتیجه ۲۵ به ۲۳ بازی را به سود خود تمام کرد. اما در گیم سرنوشت با وجودی که تیم ایران از آغاز از حریف جلو بود اما تیم والیبال امریکا با افزایش فشار نتیجه را با ۲۵ بر۲۳ به نفع خود پایان داد.
اما همچنان که انتظار میرفت در حاشیه مسابقه صحنههائی به چشم خورد که کاملا تازگی داشت.
نخست آنکه با وجود ورود پرچمهای شیر و خورشید و هم چنین پرچم جمهوری اسلامی به سالن هیچ گونه برخوردی میان موافقان و مخالفان رژیم ایران رخ نداد.
کلیه بلیطهای شرکت کتاب به گفته بیژن خلیلی به فروش رفت و ضلع جنوبی استادیوم را اکثر مخالفان رژیم با پرچمهای شیر و خورشیدنشان تشکیل پر کرده بودند که یکی دو تن از خانمها شیپور با خود آورده و دم میگرفتند و تماشاگران فریاد «ایران ایران» سر میدادند. اضلاع دیگر استادیوم را موافقان رژیم با پرجم جمهوری اسلامی اشغال کرده بودند که در برابر دوربین فیلمبرداران رژیم، پرچم ج. ا. را به خود میپیچیدند و به پرسش گزارشگران پاسخ میدادند.
ولی حتی یک شعار به سود یا علیه رژیم داده نشد و هر دو گروه فقط فریاد »ایران – ایران» سر میدادند و ورزشکاران را تشویق میکردند.
در مدخل جنوبی استادیوم داریوش پیرنیا کوشنده سیاسی و همسرش این شعاربزرگ را در دست گرفته بودند که روی آن با خط درشت نوشته بود: من زن ایرانیام. ورود به استادیوم ورزشی حق من است. خانمی هم کارتهائی را بین مردم پخش میکرد که بر متن آن همین نوشته همراه با پرچم سه رنگ شیر و خورشیدنشان نقش شده بود.
در برابر در ورودی بحث مخالفان رژیم با موافقانش گرم بود. خانمی به نام تونیا میگفت من در سال ۱۳۵۹ در انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی با اینکه شاگرد اول ترم بودم اخراج شدم. خواهرم را هم به دانشکده پزشکی راه ندادند.
پریوش وکیلی قهرمان والیبال همسر رضا چیتگر قهرمان سابق تیم والیبال نیز از رفتار و اجحافات رژیم نسبت به زنان شکایت داشت.
چندین پرچم دستی جمهوری اسلامی که به دست تماشاگران داده شده بود در برابر اعتراض مخالفان رژیم که در دست داشتن آن را علامت تائید کشتارها، اعدامها، فقر و سایر ناهنجاریهای تحمیلی رژیم میدانستند به زمین انداخته و لگدمال شد. برخی که از این پرچمها به دست داشتند اظهار بی اطلاعی میکردند و حتی میگفتند ما نمیدانیم و آنها این پرچم را به دست ما دادند.جوانها هم میگفتند اگر این پرچم را به دست نگیریم تلویزیون ما را نشان نمیدهد!
گفته میشود بلیط مسابقه روز یکشنبه ۳۱ ماه مه در دست کسی نیست و کارگزاران رژیم تمامی آنها را تیول خود کرده و قرار است فردا آنها را در اختیار افراد خود و یا کسانی قرار دهند که مثل موارد بالا فرق پرچم جمهوری اسلامی و پرچم ملی خود را نمیدانند و به این ترتیب تماشاچیانی را به درون سالن بفرستند که ظاهرا موافق رژیم هستند.