تکرارِ دروغ «خودکشی» درباره سارینا اسماعیل‌زاده؛ به دلیل ضربات منجر به قتل، یک سناریو تکرار می‌شود: سقوط از بلندی!

- معلوم نیست جوانانی که با شور و امید به خیابان‌ها ‌آمده‌‌اند و از هر زمانی به آزادی و ایرانِ بدون جمهوری اسلامی بیشتر نزدیک هستند، چرا باید با پریدن از بلندی خودکشی کنند! همین موضوع که مقامات مسئول به دلیل ضربات وارده بر پیکر این نونهالان بی‌گناه نمی‌تواند نوع دیگری از «خودکشی» را به آنها نسبت دهد، گویای وقاحت و بی‌شرمی رژیمی است که در برابر کودکان و نوجوانان ایران ناتوان شده است.
- رئیس کل دادگستری استان البرز: در بررسی‌های مشخص شده که متوفی در منزل مادر بزرگ، خود را به پشت بام طبقه پنجم رسانده و از آنجا پس از ورود به پشت بام همسایه به پایین پریده و طبق بررسی‌های اولیه خودکشی کرده است!
- سارینا دانش‌آموز و بلاگر نوجوان و پرشوری بوده که ویدئوهایی درباره زندگی روزانه و دغدغه‌های زندگی یک نوجوان در ایران را از جمله همراه با تصاویری از اعتراضات سراسری اخیر در اینستاگرام و یوتیوب و تلگرام منتشر می‌کرده است. شور و شوق این دختر نوجوان به زندگی در تضاد کامل با سناریوی رژیم در مورد «خودکشی» وی قرار دارد.

جمعه ۱۵ مهر ۱۴۰۱ برابر با ۰۷ اکتبر ۲۰۲۲


رئیس کل دادگستری استان البرز مدعی شده سارینا اسماعیل‌زاده نوجوان ۱۶ ساله‌ای که در اعتراضات ۳۰ شهریور در کرج به دلیل اصابت باتوم به سرش جان باخت، خود را از پشت بام خانه مادر بزرگش به پایین پرت و خودکشی کرده است. این ادعای کذب دو روز پس از پخش اعترافات اجباری خاله و دایی نیکا شاکرمی نوجوان جانباخته دیگر در اعتراضات مطرح شده است.

سارینا اسماعیل‌زاده

جمهوری اسلامی در پی سناریوهای سریالی به شدت آبروباخته تلاش دارد قتل حکومتی جوانان و نوجوانان معترض توسط سرکوبگران مزدورش را «خودکشی» جا بزند. همزمان ماشین دروغ و فریب جمهوری اسلامی، اعضای خانواده جانباختگان را زیر فشار قرار داده و آنها را به گروگان می‌گیرد تا سکوت کنند و یا در اعترافات اجباری جملات دیکته شده مقامات امنیتی را تکرار نمایند.

خبرگزاری «میزان» وابسته به قوه قضاییه بامداد جمعه ۱۵ مهرماه به نقل از حسین فاضلی هریکندی رئیس کل دادگستری استان البرز نوشته که «جسد دختر جوانی حدود ۱۶ ساله در محل ورودی پارکینگ پشتی ساختمان همسایه منزل مادربزرگ متوفی در عظیمه کرج قرار داشت!» در این خبر ادعا شده است که گزارش  «سقوط از ارتفاع» دوم مهرماه دریافت شده و «علت فوت ضربه، شکستگی و خونریزی ناشی از سقوط از ارتفاع بوده است.»

سارینا اسماعیل‌زاده ۱۶ ساله در جریان اعتراضات در شهر کرج در استان البرز در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ پس از ضرب و جرح شدید توسط نیروهای امنیتی با باتوم از جمله در ناحیه سر، جان خود را از دست داد.

سارینا دانش‌آموز و بلاگر نوجوان و پرشوری بوده که ویدئوهایی درباره زندگی روزانه و دغدغه‌های زندگی یک نوجوان در ایران را از جمله همراه با تصاویری از اعتراضات سراسری اخیر در اینستاگرام و یوتیوب و تلگرام منتشر می‌کرده است. شور و شوق این دختر نوجوان به زندگی در تضاد کامل با سناریوی رژیم در مورد «خودکشی» وی قرار دارد.

سارینا در ویدئویی که آن را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده بود، از مشکلات زندگی زیر سایه جمهوری اسلامی و نبودن حداقل‌های یک زندگی عادی برای ایرانیان نیز سخن گفته بود.

او در ویدئوی دیگری با عزم و امید گفته نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست؛ از اوضاع جهان باخبر است و از خودش می‌پرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغه‌هایشان اینقدر متفاوت باشد.

سارینا طی هفته نخست اعتراضات نیز علاوه بر انتشار عکس‌هایی از اعتراضات، سه روز قبل از اینکه کشته بشود نوشته بود: «یعنی میشه بشه؟» و روز بعد هم نوشته بود: «وطنم بوی غربت میده…»

اکنون پس از بیش از دو هفته از جان باختن سارینا اسماعیل‌زاده، رئیس کل دادگستری استان البرز مدعی شده که سارینا در اعتراضات نبوده و «در بررسی‌های مشخص شده که متوفی در منزل مادر بزرگ، خود را به پشت بام طبقه پنجم رسانده و از آنجا پس از ورود به پشت بام همسایه به پایین پریده و طبق بررسی‌های اولیه خودکشی کرده است!»

حسین فاضلی هریکندی با بیان اینکه تحقیقات بازپرسی از مادر ایشان مشخص کرده که متوفی سابقه خودکشی ناموفق با مصرف قرص داشته، افزوده است که «پلیس نیز با تماس تلفنی همسایه از موضوع سقوط از ارتفاع مطلع و به محل مراجعه کرده و با حضور اورژانس در محل مشخص گردیده که وی متاسفانه فوت نموده است!»

رئیس کل دادگستری استان البرز همچنین گفته که «طبق گزارش پزشکی قانونی علت فوت، شوک ناشی از ضربه به دنبال صدمات و شکستگی های متعدد و خونریزی به واسطه سقوط از ارتفاع بوده است.»

این ادعاها پس از تلاش جمهوری اسلامی برای ارائه سناریویی دروغین و مشابه از جان باختن نیکا شاکرمی نوجوان ۱۶ ساله‌ی دیگری صورت گرفته که ۲۸ شهریور در اعتراضات بلوار کشاورز تهران مفقود و پس از ۹ روز پیکر او را به خانواده تحویل دادند. جمجمه او نیز بر اثر ضربات شدید از چند نقطه شکسته بود و گونه‌ها و بینی او نیز خُرد شده بود. بر اساس گواهی فوت نیز مرگ این دخترک بر اثر «ضربات متعدد جسم سخت به سرش» بوده است.

در طول روزهایی که نیکا مفقود بود خانواده او بارها به پلیس امنیت، آگاهی، دفاتر نهادهای امنیتی، بیمارستان‌ها و پزشکی قانونی و حتی سردخانه کهریزک مراجعه کردند اما پاسخی دریافت نکردند. در حالی که به گفته مادر نیکا، روز ۲۹ شهریور پیکر بیجان نیکا به کهریزک تحویل و به پلیس هم گزارش شده بود.

https://kayhan.london/%d8%b3%d9%86%d8%a7%d8%b1%db%8c%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%86%d8%ae%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7/

خانواده نیکا شاکرمی پس از اینکه پیکر وی را پیدا کردند تصمیم گرفتند او را در خرم‌آباد، زادگاه و شهر اجدادی‌اش به خاک بسپارند اما مقامات امنیتی پیکر او را دزدیده و در روستایی دورافتاده در مسیر خرم‌آباد- اندیمشک بدون حضور خانواده به خاک سپردند. همزمان دایی و خاله نیکا نیز بازداشت شدند و در روزهای گذشته با پخش اعترافات اجباری آنها از صداوسیمای جمهوری اسلامی، داستان دروغینی درباره خودکشی نیکا با پرت کردن از ارتفاع منتشر کردند.

افکار عمومی نه تنها سناریوی جمهوری اسلامی درباره نیکا را باور نکرده بلکه کاربران در شبکه‌های اجتماعی گاف‌هایی را که در این گزارش‌های دروغین از سوی نهادهای امنیتی داده شده بود نیز برشمرده‌اند.

مادر نیکا نیز با انتشار ویدئویی که در اختیار «رادیو فردا» قرار گرفت، تأکید کرده اعترافات خواهر و برادرش اجباری و زیر فشار در بازجویی بوده و خودش هم زیر فشار شدید امنیتی قرار دارد.

به نظر می‌رسد با توجه به اینکه دختران نوجوان و جوان طی سه هفته گذشته در کانون خیزش ملی علیه جمهوری اسلامی و برای آزادی قرار گرفته‌اند و با سوزاندن روسری و مقنعه  یکی از پایه‌های ایدئولوژی حکومت را نشانه گرفته‌اند، جمهوری اسلامی سناریوسازی علیه جانباختگان را با نوجوانان آغاز کرده تا جنایات خود را لاپوشانی کند. معلوم نیست جوانانی که با شور و امید به خیابان‌ها ‌آمده‌‌اند و از هر زمانی به آزادی و ایرانِ بدون جمهوری اسلامی بیشتر نزدیک هستند، چرا باید با پریدن از بلندی خودکشی کنند! همین موضوع که مقامات مسئول به دلیل ضربات وارده بر پیکر این نونهالان بی‌گناه نمی‌تواند نوع دیگری از «خودکشی» را به آنها نسبت دهد، گویای وقاحت و بی‌شرمی رژیمی است که در برابر کودکان و نوجوانان ایران ناتوان شده است.

 

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=301542