وضعیت یک وبلاگ نویس و طنزپرداز زندانی: از مراسم دامادی به زندان

سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳ برابر با ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۴


کیهان آنلاین – ۲۴ تیر ۹۳ – مهدی علیزاده فخرآبادی نیز مانند وحید اصغری و سعید ملک پور، از دستگیر شدگان «پروژه گرداب» است.

«پروژه گرداب» که ارگان اینترنتی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه پاسداران است، و به عنوان “یکی از مراکز وابسته به فرماندهی پدافند سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی”  به صورت شبانه‌روزی اقدام به شناسایی فعالیت‌های به اصطلاح مخرب و ضدامنیتی می‌کند، از ابتدای فعالیت خود در سال ۱۳۸۷ با راه‌اندازی پروژه‌ای با نام “مضلین” زمینه دستگیری ده‌ها تن از فعالان سایت‌های اینترنتی با محتوای ضد دینی، را فراهم آورده است.

مهدی در زمان دانشجویی در رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه نیشابور برای اولین مرتبه دستگیر و بعد از ۳ روز بازجویی به قید وثیقه آزاد و پس از چند سال تبرئه می‌شود. تنها بعد از چند ماه از اتمام این پرونده در تابستان سال ۸۷ به جرم وبلاگ‌نویسی و مدیریت چند سایت از قبیل «شازده کوچولو» و «سرخ  و سفید» و همکاری با رسانه‌های اینترنتی متعدد و انتشار داستان‌ها و مقالات خود در فضای مجازی دوباره دستگیرشد.

ابتدا به دلیل شباهت، برادر دو قلوی مهدی علیزاده فخرآبادی را بازداشت می‌کنند و در زیر شدیدترین شکنجه‌ها او وادار به اعترافاتی دروغین مبنی بر اینکه مدیر سایت «شازده کوچولو» است، می‌شود و بازجویان بعد از اینکه متوجه شدند که او هیچ اطلاعات درستی ندارد و به اشتباه دستگیر شده، پس از ۳۰ روز بازداشت در انفرادی اوین (۱۲ الف) به قید وثیقه آزاد می‌گردد، ولی همچنان پرونده وی باز است.

پس از ۱۰ روز از بازداشت برادر، مهدی را نیز احضار می‌کنند. ۱۲۱ روزانفرادی وی در زندان اوین بند ( ۲الف) آغاز می‌شود. در این دوران  بدون توجه به اینکه او بیمار بوده (از ناحیه پا دچار معلولیت مادرزادی) توسط شوکر، سیم، کابل، باتوم و فشارهای فراوان روحی و روانی مورد شکنجه و بازجویی قرار می‌گیرد. مهدی در این شرایط  وادار به اعترافات ناخواسته می‌شود، به طوری که بارها آنچه را که بازجویان به او دیکته می‌کردند در برگه‌های بازجویی می‌نوشت و در نهایت مجبور به اعتراف تلویزیونی شد.

مهدی علیزاده فخرآبادی متولد ۲۸/۵/۱۳۶۰ در مشهد، بعد از ۱۲۱ روز انفرادی و گرفتن اعترافات لازم به قید وثیقه ۳۵۰ میلیونی آزاد شد. او می‌بایست هر ۲ یا ۳ ماه یک مرتبه به شهر تهران رفته و خود را معرفی نماید، و هر بار نیز تحت بازجویی قرارگرفته، و حتی یک بارجلوی پدرش او را به اتاقی بردند و مورد ضرب و شتم قرار دادند.

در آخرین احضار وی به تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ درست در روز پس از مراسم ازدواج و در ادامه جشن عروسی‌اش، بار دیگر دستگیر و با کت و شلوار دامادی به زندان اوین بند ۳۵۰ منتقل شد.

بعد از دستگیری، بازجویان برای بازرسی به خانه او ریختند و نوعروس‌اش را مورد اهانت قرار دادند، ضمن اینکه وسایل و لوازم مهدی را نیز به تاراج بردند. پیرو اقداماتی که همسر وی برای آزادی مهدی علیزاده فخرآبادی انجام می‌داد، بارها مورد اذیت و آزار روانی و توهین قرار گرفت، و حتی دادستان پرونده آقای «طرزی» طی نامه‌ای از او خواست که از مهدی طلاق بگیرد، و سرانجام نیز آنها را مجبور به طلاق کردند. توجیه دادستان این بود که چون «مهدی» معاند است،شرعا جایز نیست که متاهل باشد.

مهدی علیزاده فخرآبادی پیش از زندانی شدن در بند ۳۵۰ زندان اوین،عضو شورای فرهنگی و شورای شعر و ادب بود و فعالیت‌های فرهنگی متعددی داشته و در کنارآن به نگارش کتاب‌های خود پرداخته به طوری که در زمان دستگیری حدود ۲۰۰ داستان و مقاله داشت. در حال حاضر ۱۹ کتاب نوشته وعمده کتاب‌های این زندانی داستان‌هایی  با مضمون طنز هستند.

مهدی فخرآبادی در تاریخ ۲۱ آبان ۱۳۹۰، به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی احضار و در دادگاهی فرمایشی و چند دقیقه‌ای بدون اینکه فرصت دفاع از خود داشته باشد محکوم به اعدام، به همراه ۵ سال زندان شد. درهمان روز سرباز شعبه اعزام زندان او را در حضور پدر و مادر و برادرش مورد ضرب و شتم قرار داد. پدر وی که با دستگیری مهدی سکته کرده بود با دریافت این حکم پسرش، وضعیت جسمیش وخیم شد و ۷۰ درصد بینایی خود را از دست داد و مادرش نیز برای چندمین مرتبه راهی بیمارستان شد.

خانواده مهدی اما به حکم قاضی صلواتی اعتراض، و درخواست دادرسی دادند، که دیوان عالی کشورحکم را شکست و قرار شد پرونده وی در شهرمحل سکونتش (مشهد) مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.

بعد از یک سال و نیم حضور او در زندان اوین، در ۳ مهر ۱۳۹۱ به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد و به دستور حفاظت زندان در بند ۵ بخش ۱۰۲ که بند اشرار است، حبس شد.

پس از یک سال حبس در زندان وکیل آباد مشهد در تیرماه ۱۳۹۲ در شعبه ۳ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی سلطانی به او اتهامات زیر را وارد آوردند:

۱- بند الف ماده ۳ و ماده ۱۰ قانون اتهامات انتشار آثارسمعی و بصری به عنوان عامل اصلی برابر با ۳سال حبس، به علاوه ضبط تجهیزات و ۱۰۰ میلیون ریال جزای نقدی و محرومیت اجتماعی به مدت ۷ سال

۲- ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی تبلیغ علیه نظام برابر با ۱سال حبس تعزیری

۳- ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی توهین به مقدسات برابر با ۵ سال حبس تعزیری

۴- برای تکمیل، ۲ سال تبعید به نیک شهر سیستان وبلوچستان بر طبق ماده ۱۹ مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰

و در کل از افساد فی الارض تبرئه و به ۹ سال حبس و ۲ سال تبعید  و ۷ سال محرومیت اجتماعی و ۱۰ میلیون تومان جریمه محکوم می‌شود.

 در کیفرخواست غلوآمیزی که برای وی  تدوین شده بود اظهار گردید که حتی «سلمان رشدی» هم با داستان‌های خودش در این حد اقدامات ویژه انجام نداده است.

دادگاه محتوای داستان‌های مهدی را غیراخلاقی وتوهین‌آمیز نسبتب به مقدسات، رهبری، مسئولین نظام، حجاب، نمازجمعه، امر به معروف و نهی از منکر، فرشته‌های الهی وانبیاو… دانسته  وحتی بعضی داستان‌هایی که در حقیقت متعلق به او نبود را نیز به وی نسبت دادند و حکم بالا به دلیل انتشاراین داستان‌ها علیه وی صادر شد.

او در زیر شکنجه‌های شدید از ناحیه گوش آسیب جدی دیده، و از ناحیه پا که از پیش معلول بود دارای مشکلات بیشتری شده و با چنین وضعیتی در تمام دوران از رسیدگی پزشکی محروم بوده است.

با توجه به خبرهای رسیده بعد از نامه‌ای که مهدی فخرآبادی علیزاده خطاب به احمدشهید فرستاده ویژه سازمان ملل  در سال گذشته نوشت، که در فضای مجازی نیز منتشر شد، مورد ضرب و شتم و بازجویی قرار گرفت و گوش او دوباره چرک کرد، در ضمن یک ماه نیز به صورت تنبیهی در اتاق اشرار گذراند و سپس با کمک و وساطت هم‌بندیان خود به بند مشاوره ۳ منتقل شد و هم اکنون در آنجا به سر می‌برد.
میتر پورشجری

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=1063