گفتگوی اختصاصی کیهان آنلاین با نویسنده کتاب تازه‌ای درباره «ایران کنترا»: نورافکن بر فرصت‌های از دست رفته

پنج شنبه ۶ شهریور ۱۳۹۳ برابر با ۲۸ اوت ۲۰۱۴


بیژن فرهودی –  اواسط دهه ۸۰ میلادی دولت وقت آمریکا با هدف کسب آزادی عده‌ای از گروگان‌های آمریکایی در لبنان وارد معامله‌ای پنهانی با رژیم ایران شد و در ازای آزادی گروگان‌ها مقادیری اسلحه و وسایل یدکی سلاح‌های خریداری شده توسط رژیم شاه را به جمهوری اسلامی داد و سود حاصل از فروش این تسلیحات را در اختیار نیروهای ضد رژیم ساندانیست نیکاراگوئه موسوم به «کنترا»ها قرار داد. اقدام دولت ریگان از دو جهت خطا بود: نخست آنکه ریگان خود قول داده بود که هرگز با تروریست‌ها وارد مذاکره نشود چه رسد به اینکه اسلحه در اختیار عمده‌ترین رژیم حامی تروریسم بین‌المللی یعنی جمهوری اسلامی قرار دهد. خطای دیگر پرزیدنت ریگان نقض مصوبه کنگره بود که هرگونه کمک آمریکا را به نیروهای «کنترا» منع کرده بود.

کتاب تازه‌ای که ملکم برن در مورد این قضیه نگاشته از پاره‌ای اوراق شخصی برخی چهره‌های کلیدی قوه مجریه مانند کاسپر واین‌برگر وزیر دفاع، جرج اچ دبلیو بوش معاون ریاست جمهوری، و دان ریگان رییس دفتر کاخ سفید بهره می‌گیرد. کتاب که  «افتضاح ریگان و سوء استفاده بی رویه از اختیارات ریاست جمهوری» نام دارد نکات تازه‌ای از چگونگی انجام این مذاکرات پنهانی در تهران و همین طور چگونگی از بین رفتن فرصت ترمیم مناسبات از هم گسسته واشنگتن و تهران در ۳۰سال پیش روشن می‌سازد.

ملکم برن معاون مرکز اسناد ملی امنیتی آمریکاست که تخصص‌اش در دستیابی به مدارک و اسناد تاریخی مهمی است که سال‌ها توسط دولت آمریکا سرّی نگاه داشته شده است.

در میانه دهه ۸۰ میلادی یعنی ۴ سال پس از پایان ماجرای اشغال غیرقانونی سفارت آمریکا در ایران بود که چریک‌های حزب‌الله تحت حمایت رژیم ایران با اهداف گوناگون از ضربه زدن به آمریکا گرفته تا باج‌خواهی وارد حرفه گروگان‌گیری شدند.  دیری نگذشت که شمار گروگان‌ها فزونی گرفت و دولت رونالد ریگان  هم که این وضعیت را از لحاظ امنیتی غیر قابل تحمل و از لحاظ سیاسی غیر قابل توجیه تشخیص می‌داد به دنبال راه حل عملی برای پایان دادن به اسارت امریکاییان در لبنان بود. در جریان پیگیری‌ها در این زمینه یک تاجر اسلحه به نام منوچهر قربانی‌فر  به کاخ سفید پیشنهاد کرد که نخست  از طریق اسراییل تسلیحات و وسایل یدکی ساخت آمریکا به ایران که در آن زمان درگیر جنگی خونین با عراق بود عرضه شود. اسراییل در آن زمان، ایران را دشمنی کم خطرتر از صدام حسین رهبر وقت عراق می‌دانست و به نوشته ملکم برن در کتاب تازه‌اش، شیمون پرز نخست وزیر وقت اسراییل از مشوقان فروش این تسلیحات بود و در همین رابطه یک مقام اسراییلی به نام امیرام نیر همراه با هیات امریکایی در مه سال ۱۹۸۶ به ایران سفر کرد. ریاست هیات امریکایی با  رابرت مک فارلن مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا بود و سرهنگ الیور نورت رییس دایره سیاسی نظامی شورای امنیت ملی آمریکا  و جرج کیو مقام سیا نیز او را همراهی می‌کردند.

نکته‌ای که در کتاب بدان اشاره نشده این واقعیت است که هیات آمریکایی برای قبولاندن حسن نیت خود به رژیم ایران از بخش فارسی صدای آمریکا کمک گرفت و با رهنمود وزارت خارجه آمریکا گفتاری تهیه شد که در آن دولت آمریکا رسما از تلاش‌های جمهوری اسلامی در کمک به پایان یافتن ماجرای ربوده شدن یک هواپیمای مسافربری «تی دبلیو ای» در کراچی سپاسگزاری کرد. بخش فارسی صدای آمریکا که معمولا گفتارهای بازتاب دهنده سیاست رسمی آمریکا را تنها در دو وعده بامدادی و شامگاهی از برنامه‌های روزانه خود پخش می‌کرد موظف شد این گفتار خاص را سه روز پی در پی از برنامه‌های خود پخش کند .  هیات آمریکایی  طی چهارروز اقامت در ایران مذاکرات فشرده‌ای با مقامات میان پایه جمهوری اسلامی به عمل آورد که عالی‌رتبه‌ترین آنها علی هادی نجف آبادی رییس کمیسیون امور خارجی مجلس شورای اسلامی بود .

ملکم برن در گفتگویی اختصاصی با کیهان آنلاین (لندن) از دفتر کار خود در واشنگتن به پاره‌ای سوالات در رابطه با قضیه «ایران کنترا» پاسخ داد. در پاسخ به پرسشی در مورد چگونگی دخالت هاشمی رفسنجانی رییس وقت مجلس شورای اسلامی در این مذاکرات،  برن گفت که مدارک موجود هیچ نشانه‌ای از دخالت مستقیم رفسنجانی در مذاکرات با هیات آمریکایی به دست نمی‌دهد. براساس این مدارک، رفسنجانی از طریق چند واسطه از جمله علی نجف آبادی، وردی نژاد و محسن کنگرلو از مقامات وزارت امورخارجه ایران در جریان گفتگوها قرار داشت و افزون بر این با ادامه گفتگوها یکی از برادرزاده‌های او نیز در مذاکره حضور یافت.

ملکم برن می‌گوید شگفت‌انگیزترین نتیجه برای او پس از بررسی  اسناد مذاکرات تهران این است که چگونه دو طرف رویکردی متفاوت نسبت به مسائل داشتند و بر اساس گفته‌های طرفین درگیر در گفتگوها تا چه اندازه امکان واقعی به منظور بنای بنیادی برای نوعی مذاکرات در آینده در مورد مسائل بزرگ‌تر وجود داشت اما به خاطر عدم اعتماد طرفین به یکدیگر این احتمال به واقعیت نپیوست.

آیا می‌توان گفت که مک فارلن یا اولیور نورت از پرزیدنت ریگان اجازه مذاکره با ایرانی‌ها در مورد بهبود مناسبات را نداشتند؟ ملکم برن در این باره معتقد است که هدف اصلی ریگان آزادی گروگان‌ها بود ولی برخی شرکت کنندگان در مذاکرات علاقمند به بهبود مناسبات با ایران بودند. برن هم چنین گفت: با دو تن از حاضران در آن جلسات که صحبت می‌کردم به من گفتند که به عقیده آنها در هیات ایرانی هم کسانی بودند که نسبت به بهبود روابط علاقمند بودند اما چون آنقدر بی‌اعتمادی وجود داشت و همه چیز حول و حوش آزادی گروگان‌ها می‌گشت، وقتی هیئت مذاکره کننده ایرانی نتوانست گروگان‌ها را به همان سرعتی که آمریکاییان می‌خواستند- که به نظر من غیر واقع‌بینانه بود- آزاد کنند مک فارلن تصمیم به ترک ایران با هیات همراهش گرفت و دیگر فرصتی برای گفتگو جهت بهبود مناسبات وجود نداشت.

با این حال ملکم برن می‌گوید، دو طرف درباره پاره‌ای مسائل مورد علاقه دیگر صحبت کردند که البته افغانستان مهم‌ترین آنها بود و دو طرف مشترکا خواستار شکست روس‌ها و به حداقل رساندن اثرات جنگ مانند جلوگیری از سیل پناهندگان از جمله به ایران  بودند.

کوته زمانی پس از پایان سفر پنهانی مک فارلن و همراهانش به ایران خبر آن در مجله لبنانی «الشرع» به چاپ رسید. منبع این خبر، مهدی هاشمی، داماد آیت‌الله  منتظری بود که به قهر انقلابیون دچار شد و باوجود نسبت سببی‌اش با جانشین وقت خمینی اعدام شد. ماجرای ایران کنترا چنان توفان سیاسی در آمریکا به پا کرد که حتی برخی از قانونگذاران زمزمه استتیضاح رونالد ریگان را سر دادند.  کنگره آمریکا جلسات متعددی را صرف رسیدگی به آن کرد و سرانجام نیز رییس هیات رسیدگی کننده به این قضیه گزارش قطوری در مورد آن منتشر ساخت. در ایران نیز برخی نمایندگان مجلس زمزمه‌هایی برای نیاز به رسیدگی به این قضیه سر دادند و خامنه‌ای که در آن زمان حجت‌الاسلام و رییس جمهوری بود در یکی از خطبه‌های نماز جمعه وعده داد که جمهوری اسلامی خود گزارش مشروحی از این قضیه منتشر خواهد کرد.

از ملکم برن در مورد نقش علی خامنه‌ای در این جریان سوال کردم و اینکه آیا در کتابش به این موضوع اشاره مستقیمی داشته است؟ برن می‌گوید: به شکل مشخصی که شما بیان کردید نه، اما خوب به یاد داریم که در ایران نیز سر و صداهایی به راه افتاده بود که آیت‌الله خمینی به صراحت دستور خاموش شدن همه این سر و صداها را  به عنوان «فضولی ممنوع» صادر کرد و احتمالا به خاطر همین دستور بود که خامنه‌ای هم فکر انتشار گزارش وعده داده شده از سوی خود را به فراموشی سپرد.

ملکم برن در مورد نقش اسراییل در قضیه «ایران کنترا» می‌گوید، آنها یک رشته منافع استراتژیک را دنبال می‌کردند. در راس آنها بهبود مناسبات با ایران بود چون اسراییل دوستی عمیقی با ایران در گذشته داشت و می‌خواست این رابطه را از نو برقرار سازد. مورد دیگر برای اسراییلی‌ها رفاه هزاران یهودی ساکن ایران بود و همین طور بهبود وضعیت خودشان در منطقه. به گفته ملکم برن، امیرام نیر مقام اسراییلی که بعدها هواپیمایش به طرز مرموزی در مکزیک سرنگون شد در بعضی از جلسات مذاکره آمریکاییان و ایرانیان حضور داشت اما از معامله مستقیم او با مقامات ایرانی اطلاعی ندارد. برن می‌افزاید، اسراییل علاوه بر مشارکت در این جریان در مقاطع دیگری نیز گاه حتی بدون اجازه و تایید آمریکا ساز و برگ نظامی به ایران ارسال داشت.

ملکم برن هم چنین می‌گوید، درسی که آمریکا از ماجرای «ایران کنترا» آموخت این بود که مذاکرات با کشورهای متخاصم را باید به گونه‌ای باز و بدون بهره‌گیری از واسطه‌های مختلف که هر کدام برای خود منافع خاصی دارند دنبال کند. شاید با آموختن همین درس است که آمریکا در حال حاضر مذاکرات دو جانبه خود با ایران را به صورتی باز و از قبل اعلام شده و بدون استفاده از واسطه پیش می برد.

ملکم برن نویسنده کتاب تازه ای درباره قضیه ایران کنترا

ملکم برن نویسنده کتاب تازه ای درباره قضیه «ایران کنترا»

کتاب تازه درباره «ایران کنترا» نوشته ملکم برن

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=1478