کاغذ وُ مداد (رضا مقصدی)

یکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۳ برابر با ۲۳ نوامبر ۲۰۱۴


پشتِ میز ساده‌ام نشسته‌ام.

پیش روی من، مداد و ُکاغذی‌ست.

از تو با گُلی که در کنار پنجره‌ست-

حرف می‌زنم.

 

همنشینِ قصه‌ی شبانه‌ام ، همین گُل است.

گل، مرا به خاطراتِ خطه‌ی شمال

گل، مرا به شورِ شعرِ جویبار

گل، مرا به عطرِ یک ترانه می‌بَرَد.

 

سرخوشم ازین مدادِ خسته‌ای که تا هنوز-

از تو وُ طراوتِ زلالِ چشم‌های تو

شاعرانه ،حرف می‌زند.

 

راستی، ز کاغذم بپرس!

تا کجا وُ کِی؟

این مدادِ دلشکسته، عاشقانه حرف می‌زند.

 

  [email protected]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=2494