شهر شهر فرنگه خوب تماشا کن:
اگر سلمان رشدی را می‌کشتیم، دیگر  توهین نمی‌کردند (عبدالله خان)

یکشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۳ برابر با ۰۱ مارس ۲۰۱۵


[طنز]

کیهان آنلاین – ۱۰ اسفند ۹۳ – یکی از بزرگان کوچک‌عقل جمهوری اسلامی گفته اگر سلمان رشدی را می‌کشتیم، دیگر توهین نمی‌کردند.

برایش نوشتم: ای ابله به توان دو، مثلا گروه “شارلی ابدو” را کشتید، این گونه حرف‌ها و کاریکاتورها و انتقادات از بین رفت؟ یا بیشتر جنبه شدیدتر و افراطی‌تر به خود گرفت؟

 یک نمونه ازاین انتقادات یا به قول تو توهین‌ها را در اینجا می‌آورم. به جای آنکه دیوانه شده وشاخ و شانه بکشی و فرمان کشتن بدهی، مثل آدم جواب بده:

چرا به علی می‌گویند “شوهر بیوه زنان” ؟ قلمرو اسلام در زمان او از ماوراءالنهر تا مصر بود و طبیعی است که مسئولین و حکمرانان این قلمرو وسیع  پس از برد و خورد‌ها و سهم خود را برداشتن‌ها،  ثروت کلانی را نیز به خزانه مسلمین  می‌فرستاند. علی هم هنگامی که در مدینه یا بعدا در کوفه خلافت می‌کرد، عادت داشت شب به شب شخصا خودش خزانه را جارو کرده و در آن را قفل کرده و به این ترتیب خیالش راحت شود که تمام موجودی بیت‌المال را بین مردم تقسیم کرده‌اند. در این صورت بفرمائید چرا باید در زمان خلافتش یا خلافت بقیه آن سه نفرخلفای راشدین، آن قدر بار و بنه و بنشن بر دوش گرفته و شب‌ها به سراغ بیوه‌زنان می‌رفت که گفته‌اند شانه‌های او بر اثر حمل بار، به کلی زخمی شده بود؟ و به علت همین “خدمات شبانه” او را «شوهر بیوه‌زنان» خطاب می‌کردند؟ تازه وقتی به شهادت رسید و از بین رفت، این بیوه زنان پی بردند که آن شخص ناشناس خضر پیامبر نبوده، بلکه حضرت علی بوده است؟

من می‌گویم از دو حال خارج نیست. یا این حرف‌ها را ساخته و پرداخته‌اند، یا حضرتش قصد دیگری در سر داشته و برای آنکه دست خالی به مقصد و مقصود نرسد، کیسه‌ای هم آردی، گندمی، جوئی با خود حمل می‌کرده است. خوب، می‌میری به این پرسش کاملا منطقی و معصومانه من پاسخ دهی؟ این دیگر عصبانی شدن و دستور کشتن دارد؟ نمی‌توانی مثل آدم پاسخ مستدل و منطقی بدهی که من گمراه هم مثل خودت به راه راست هدایت شوم؟

محترمانه یا محرمانه؟

درخبرها خواندم که رهبر خیلی محترم ما نامه‌ای محرمانه به اوباما نوشته است. نوشتم این نامه رهبر به اوباما، نامه “محترمانه”است یا “محرمانه”؟ به احتمال  زیاد محرمانه نمی‌تواند باشد، چرا که خیلی زود در سر تا سر دنیا خبر آن انتشار یافته است. باید “محترمانه” باشد که رهبرآقا بالاخره بعد از سال‌ها سلطنت و امر و فرمان دادن، یاد گرفت که قدری ادب داشته باشد. از قرار، اخیرا ظریف را هم به بیت خود خوانده و به او گفته است شنیده‌ام، حین مذاکرات  سر “کری”  داد میزنی؟ این طور نباشد و با آنها به طور محترمانه صحبت کنید. ظریف هم از ترسش گفته: آقا به خدا ما فکر کردیم این کری واقعا “کر” است باهاش بلند بلند صحبت کردیم و اینا فکر کردند من دارم داد میزنم.

مقابله آخوند با خدا

صدیقی در آخرین نماز جمعه تهران، که امیدوارم واقعا آخرین نماز جمعه تهران هم باشد،  گفته است که وظیفه حکومت، سد کردن درهای جهنم است.

اینها عده‌ای نادان هستند که حتا معنای حرفی را که از دهانشان خارج می‌شود، نمی‌دانند. حافظ عزیز ما یک بار گفته کسی را تکرار کرد و ازقول مغ‌بچه‌ای فرمود: “وای اگر از پس امروز بود فردائی” که همین آخوند‌های لعنت‌الله علیه می‌خواستند او را به اتهام ارتداد و بی باوری به  روز قیامت و بیان کفر، مهدورالدم اعلام کرده خونش را بریزند که حافظ به هر مکافاتی بود و با توسل به کلاه شرعی یکی دیگر از آخوندها، جان سالم  از این توطئه آخوند جماعت به در برد به این بهانه که “نقل کفر، کفر نیست”.

حال این بابا می‌گوید وظیفه ما آنست که در و پنجره جهنم را تخته کنیم، یعنی ما می‌توانیم جهنمی را که  خداوند آفریده است (البته اگر اصولا جهنم و بهشتی وجود داشته باشد) درش را تخته کنیم که کسی به آنجا وارد نشود. واقعا به سبب این حرف کفرآمیز، این صدیقی نادان را باید به شدیدترین وجهی مجازات کنند  که دیگر جرأت مقابله و برابری با خدا را پیدا نکند. اما افسوس که تمام این خطاها را بر ما می‌گیرند، اما آخوند جماعت از مجازات‌ به زبان آوردن هر مزخرفی، معاف است.

جنایت فرهنگی داعش در موصل

اعضای داعش با حمله به موزه شهر موصل عراق، تمام آثار و مجسمه‌های باستانی و تاریخی را تخریب کرد. قدمت پاره‌ای ازآنان به ۲۷۰۰ سال پیش می‌رسید. اینها ادعا کرده‌اند که ما رویه و سلوک پیامبر اکرم را در این راه سرمشق خود قرار داده‌ایم.

آن وقت وقتی ما در کتاب‌های تاریخ می‌خوانیم که اعراب هنگامی که به ایران آمدند، فرش بهارستان را قطعه قطعه کرده و با خود به مدینه بردند، یا کتابخانه‌های ایران را به آتش کشیدند، انسان‌های متعصب می‌گویند مگر ایرانیان کتاب هم داشتند که اعراب آنها را به آتش کشیده باشند؟  یا هنگامی که زنده‌یاد دکتر عبدالحسین زرین‌کوب کتاب “دو قرن سکوت” را نوشته و به جنایات اعراب در ایران اشاره می‌کند که با چه ترفندی به مملکت ما دست یافتند و پس از پیروزی چه خشونتی نسبت به مردم ایران اعمال کردند، جمهوری اسلامی استاد را مجبور می‌سازد که در کتاب تجدید نظر کرده و با حذف بخش‌هایی از آن، مطالب این کتاب را به صورت ملایم‌تری در آورد. 

مسلمانان متعصبی که در قرن بیست و یکم این وحشی‌گری‌ها را با فرهنگ خود بکنند، تصور می‌کنید رفتاری بهتر از این در چهارده قرن پیش با فرهنگ سرزمین‌های متصرف خود و مردمان آن سامان داشته‌اند؟ 

گاهی هم باید خیلی جدّی بود: ایران‌رود، کلاه‌برداری جدید سپاه

قرارگاه خاتم الانبیای سپاه در حال امکان‌سنجی اتصال دریای خزر به خلیج فارس است. با ایجاد آب‌راهه‌ای عظیم که کارشناسان آن را غیرعلمی و غیرعملی خوانده‌اند.

باور کنید اگر حسن نیت در کار باشد، این طرح کاملا عملی است. حدود شصت سال پیش مهندس هومان فرزاد (برادر مسعود فرزاد استاد دانشگاه شیراز که این مسعود فرزاد از دوستان صادق هدایت بود) طرحی بر همین اساس داد و پس از آن نیز عده‌ای روی آن کار کردند. هم اکنون نیز مهندس شاه‌بداغی روی آن کار می‌کند. می‌توان آب خلیج فارس را روانه کویرهای لوت و مرکزی ایران کرد و از اختلاف سطح‌ها در قسمت‌های مختلف  و آبشارهائی که به وجود می‌آید نیروی برق گرفت. با وارد شدن همان آب شور خلیج فارس به کویرهای ایران، آب و هوا مرطوب شده و سبب ایجاد ابر و باران خواهد شد و بسیاری از گیاهان که خاصه کویرها هستند مثل کاکتوس در این مناطق خواهد رویید که سبب سرسبزی و تغییر آب و هوای این مناطق می‌شود.

در کنار این طرح می‌توان کارخانه‌های بزرگ شیرین‌سازی آب خلیج فارس و دریای مازندران را هم راه انداخت که این آب با مقداری کار روی آن، قابل استفاده برای کشاورزی خواهد شد. این آب را با ایجاد کانال‌های گوناگون می‌توان به سایر نقاط ایران نیز کشید. باور کنید اگر نیت خیر در کار باشد و قصد دزدی و فساد در بین نباشد، می‌توان این طرح عظیم را اجرا کرد. هر اندازه در این راه خرج شود، شایسته است. آیا درآمد نفت اگر صرف این کارها شود بهتر است یا برای ساخت یا خرید تیر و تخته و توپ و موشک که آن را بفرستیم سوریه، لبنان، غزه که آتش کرده و به هوا بفرستند؟ اگر این طرح اجرا شود نام نیکی از مجریان آن درتاریخ ایران باقی خواهد ماند. ای کاش این طرح را جدی بگیرند. شاید دراین راه بهترین کسانی که می‌توانند به ایران کمک کنند، از کشورآلمان باشند که درعمل نشان داده‌اند، می‌توانند کارهای بزرگ را به خوبی انجام دهند که نمونه آن کشیدن راه آهن سرتاسری ایران بود. در مرتبه بعدی شرکت‌های آمریکایی که در این زمینه تجربه  تی وی ای ( تنسی والی اوتوریزاشین) را دارند که دره تنسی را با آب‌کشی‌های گوناگون به صورت فعلی در آوردند. چین هم با توجه به اینکه نسبت به آن دو کشور ارزان‌تر تمام می‌شود، احتمالا سومین گزینه باشد.

من ازصمیم دل آرزوی موفقیت دراین راه را دارم. شاید این یکی از بهترین راه‌ها برای نجات کشورمان از خشکی و خشک‌سالی باشد که هزاره‌هاست دامان این سرزمین را گرفته و سال به سال نیز به صورت تصاعدی افزایش می یابد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=5978