کیروش هم رفت
مرد پرطرفدار پرتغالی هم به سرنوشت بقیه مربیان خارجی دچار شد!

یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۹۴ برابر با ۲۲ مارس ۲۰۱۵


با آنکه چهار سال و نیم قبل و پیش از سفر به ایران به کارلوس کیروش سرمربی مستعفی تیم ملی ایران گفته شده بود باید خود را برای کار و زندگی در کشوری آماده کند که هیچ چیز آن سر جای خودش نیست و ورزش آن نیز دولتی و سیاسی و زیر نفوذ سنگین حکومتی دیکتاتور و به نوعی ملوک‌الطوایفی است، کیروش شاید ته دلش فکر می‌کرد توصیه‌هایی که به او ‌شده می‌تواند کمی اغراق‌آمیز باشد. اما مرد پرتغالی بعد از یک سال اقامت در ایران کم کم گوشی دستش آمد که اوضاع بدتر از آن است که تصور می‌کرده. او با آنکه بارها گفته بود سعی می‌کنم پوست کلفت باشم، اما سرانجام به قول کشتی‌گیرها برید و تصمیم گرفت که: دیگر بس است!

کیروش اکنون در اتریش است تا در دو نبرد دوستانه تیم ملی فوتبال ایران با تیم‌های ملی فوتبال سوئد و شیلی که هر دو از تیم‌های بسیار خوب جهان هستند مربی‌گری کند.

برای کیروش که دو بار در تیم منچستر یونایتد در سمت معاون سرالکس فرگوسن کار کرده و تجربه اندوخته، و مدتی به عنوان سرمربی تیم رئال مادرید معتبرترین تیم فوتبال جهان فعالیت داشته و با هیات مدیره پرقدرت و پرمدعای آن مشکلی داشته و چندی نیز سرمربی‌گری تیم ملی پرتغال را به عهده داشته است و بر رونالدو، فیگو و دکو و دیگر ستارگان مشهور فوتبال پرتغال مدیریت کرده. گرفتار شدن در مهلکه‌ای به نام سرمربی تیم ملی فوتبال ایران که رئیس جمهوری، نماینده‌های مجلس، وزیر ورزش، رئیس و دبیرکل کمیته ملی المپیک، امام جمعه‌ها، فرمانداران، وزرای کابینه، استانداران، نورچشمی‌های سران قوم که همه در فوتبال صاحب نظر هستند و به نوعی به کار تیم ملی دخالت می‌کنند، موقعیت آسانی نمی‌توانست داشته باشد.

در جمهوری اسلامی همیشه رؤسای سازمان تربیت بدنی و وزرای ورزش و مسئولان فدراسیون‌ها معمولاً معاونان وزارتخانه‌ها و مدیران عامل سازمان‌های دولتی و وابستگان به رؤسای جمهوری، گروه‌های قدرتمند سیاسی بوده‌اند و ورزش ایران به رغم سخت‌گیری کمیته بین‌المللی المپیک و فدراسیون‌های جهانی برای دور ماندن از سیاست هم‌چنان تمام و کمال در کنترل دولت و نهادهای امنیتی است. و طبیعی است که در چنین شرایطی آن هم در ورزش پرطرفدار و در عین حال دردسرساز فوتبال دوام آوردن یک سرمربی خارجی که تجربه کار در چنین اوضاع و احوالی را نداشته، کار آسانی نیست. به همین دلیل در گذشته نیز شاهد خداحافظی بی‌موقع اکثر مربیان خارجی تیم ملی فوتبال ایران بوده‌ایم. سوای این فوتبال نیز مانند دیگر ورزش‌های دستجمعی نیاز به سازماندهی درست و وجود آکادمی‌های فوتبال برای تربیت فوتبالیست‌های حرفه‌ای و دوره‌های کوتاه برای پرورش فوتبالیست‌های غیر حرفه‌ای دارد ودر تمامی کشورهای صاحب فوتبال باشگاهها آکادمی فوتبال خود را دارند و اغلب ستارگان و نوابغ فوتبال باشگاهها مانند بسیاری از بازیکنان بارسلون، رئال مادرید، منچستر یونایتد و چلسی دست پرورده آکادمی این باشگاهها هستند. و درست به همین دلیل کیروش ناچار بود برای عرض اندام در میادین بین‌المللی و لااقل جلوگیری از شکست وحشتناک از بازیکنان ایرانی تبار شاغل در تیم‌های معروف دنیا استفاده کند که همین کار را هم کرد و همانطور که شاهد بودیم در مسابقات مقدماتی جام جهانی و جام جهانی برزیل گلهای تیم ایران به وسیله اشکان دژآگه، جواد نکونام، سردار آزمون، قوچانی‌نژاد به ثمر رسید. بنابراین این انتقاد از کیروش که به بازیکنان مقیم خارج متکی است بسیار نابجاست چون در خود ایران، سرمربیان پرمدعای تیم‌های داخلی به جز برخی از آنان محصولات درخشانی به فوتبال ایران عرضه نکرده‌اند.

به هر روی کیروش بعد از پیروزی‌های تحسین‌برانگیز در بازی‌های مقدماتی فوتبال قهرمانی جهان برزیل و حتی پیروزی بر کره جنوبی که چندین بازیکن در بهترین تیم‌های جهان دارد توانست به جام جهانی راه یابد و در مقابل آرژانتین نیز از بهترین تیم‌های فوتبال دنیاست در لحظات آخر تنها با گل اعجاب‌انگیز لیونل مسی مغلوب شد و با تیم پر از ستاره نیجریه به نتیجه مساوی دست یافت و اما کیروش که پس از شنیدن یک ساعت پرخاش و بی‌ادبی از سوی بنی‌اسدی دبیرکل جدید فدراسیون و همینطور تحمل متلک‌ها و طعنه‌های گودرزی وزیر ورزش و اظهار نظرهای غیرحرفه‌ای و غیردوستانه مربیان تیم‌های باشگاهی تصمیم به جدایی از تیم ملی گرفت و به جرگه سایر مربیان صاحب نام خارجی که در ایران با استقبال خوب و بدرقه بسیار بد روبرو شدند پیوست.

البته خود کیروش پیش از سفر به اتریش برای مدیریت تیم ملی فوتبال مقابل سوئد و شیلی به خبرنگاران گفت: به دلیل فشارهایی که مدتی است روی او و کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال بوده از سمت خود کناره گیری کرده است. او در پاسخ به این سئوال که این فشارها از سوی چه کسانی بوده است، گفت: نیازی به بحث در باره آن نیست چون همه پاسخ سئوال شما را می‌دانند. کیروش توضیح داد که کسی نمی‌تواند بگوید من قصد ادامه همکاری با تیم ملی را نداشتم و در واقع این جدایی خواسته و تصمیم من نبود. و بر خلاف خواسته‌ها و آرزوهایم ناچار به این کار شدم. او همچنین گفته: شرمنده مردم ایران هستم که نوروزشان را خراب کردم و از آنها عذرخواهی می‌کنم.

علی کفاشیان نیز در یک توضیح کوتاه به خبرنگاران گفت: کیروش نمی‌تواند به وضع موجود ادامه دهد و ما هم نمی‌توانیم او را مجبور به ادامه کار بکنیم.

یکی از مسائلی که باعث اختلاف میان کیروش و بنی‌اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال بود، موضوع بازی سردارآزمون و جهانبخش دو بازیکن زیر ۲۱ سال شاغل در تیم‌های خارجی بود. کیروش اصرار است که به آنها برای بازی مقابل سوئد و شیلی احتیاج دارد اما به او گفته شده بود که این دو نفر باید در تیم جوانان بازی کنند.

در این میان کسانی که آشنایی بیشتری به مسائل درون فوتبال ایران دارند معتقدند موضوع بازی سردار آزمون و جهانبخش در تیم جوانان دلیل اصلی ناراحتی و استعفای کیروش نمی‌تواند باشد. و اختلافات میان او و وزارت ورزش بیش از این حرفهاست و مربوط به امروز و دیروز نیست.

گفتنی است که گودرزی وزیر ورزش چند ماه پیش و هنگام تمدید قرارداد کیروش با پرداخت حقوق دو میلیون دلار در سال به سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران به شدت مخالف بود.

بنی اسدی دبیرکل جدید فدراسیون فوتبال هم در نشست اخیر خود با کیروش به او گفته بود شما به اندازه پولی که از فدراسیون فوتبال دریافت می‌کنید فوتبال ایران را جلو نبرده‌اید. بعد از این دیدار کیروش اعلام کرد که غیر از کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال هیچ کس دیگری حق دخالت به کار او را ندارد. و انتخاب اعضای تیم ملی و دیگر مسایل مربوط به آن طبق قرارداد امضا شده بین او و فدراسیون فوتبال از اختیارات وی به شمار می‌رود.

محمود گودرزی وزیر ورزش کابینه حسن روحانی هم حرف‌هایی برای گفتن دارد که بیشتر معنای تئوری دارد تا عملی. او می‌گوید: «مبنای اختلاف من این است که نگاه من به فوتبال یک نگاه علمی، تحلیلی و دقیق است. فوتبال ما آسیب دیده، فوتبال ما توسعه پیدا نکرده، فوتبال ما رو به عقب رفته. سال ۱۹۷۸ در نخستین جام جهانی که رفتیم، دو بازی باختیم یک بازی را بردیم. در دوره بعد یعنی سال ۹۸ که بعد از انقلاب شد، دو مسابقه را باختیم، یک مساوی و یک برد داشتیم. دوره بعد از آن دو بازی را باختیم و یک بازی را مساوی کردیم. دوره بعدش هم دو تا باختیم یک مساوی داشتیم. در واقع این دو باخت و دو مساوی، پسرفت و عقب نشینی است. این وضعیت فوتبال ماست. جام ملت‌های آسیا هم که این گونه است. جام‌های دیگر، جوانان، تیم امید و سایر موارد را هم نگاه و قضاوت کنید. ما برگشتیم به سال ۱۹۷۸.

اما آیا این برزیل، برزیل سال ۷۸ است؟ آیا آرژانتین‌‌ همان است؟ هلند، انگلستان و سایر کشور‌ها‌‌ همان هستند؟ خیر. پس ما درجا زده‌ایم و منحنی رشد ما منحنی معکوس بوده و سیر نزولی داشته‌ایم. این فوتبال آسیب دیده است. این فوتبال مشکل دارد. در باشگاه‌ها هم نگاه کنید. آیا واقعاً از دیدن این فوتبال لذت می‌برید؟ واقعا برایتان جذاب است؟ ما این فوتبال را با الگو‌ها مقایسه می‌کنیم. الگوی رایج در دنیا. در تلویزیون صبح تا شب فوتبال نشان می‌دهد آن فوتبال را مقایسه کنید با فوتبال ما. تیم ملی ما را مقایسه کنید با سایر کشورهای توسعه یافته در فوتبال. نه؛ حداقل با این تیم‌هایی که در جام جهانی حضور دارند. این فوتبال آسیب دیده است. نگاه حاکم بر مدیریت این فوتبال، اصلا فوتبالی نیست. نگاهی بنگاهی و غیر فنی است که من به این گونه نگاه و مدیریت انتقاد دارم. من به مدیریت گسسته و رهبری گسیخته اصلا اعتقاد ندارم. مبنای بحث من تئوریک است و در واقع تئوری هم مبنای خود را دارد».

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=7710