کنفرانس برلین؛ نماد تناقض و گسست

جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۹۴ برابر با ۱۰ آپریل ۲۰۱۵


پانزده سال پیش، در فروردین سال ۱۳۷۹ طیفی از چهره‌های گوناگون سیاسی و اجتماعی ایران برای شرکت در یک کنفرانس راهی برلین شدند.

اکبر گنجی و مهرانگیز کار
اکبر گنجی و مهرانگیز کار

پس از یک دوره کشاکش بین قوه مجریه به ریاست حجت‌الاسلام محمد خاتمی و قوه مقننه‌ای که حاضر به تفاهم با آن نبود، انتخابات مجلس ششم در ۲۹ بهمن ۷۸ برگزار شد و اکثریت مطلق کرسی‌های آن به طرفداران جریانی تعلق گرفت که در مبارزات انتخاباتی محمد خاتمی با پروژه «اصلاحات» به میدان آمده بود.

حالا دیگر، به ویژه از سوی رأی‌دهندگانی که ظاهرا قدرت را در دو قوه مهم به این جریان سپرده بودند، انتظار می‌رفت که اصلاحاتی صورت گیرد. این دو قوه دیگر کاری و مانعی نداشتند جز اینکه یکی تصویب و دیگری اجرا کند. چنین تصوری البته خالی از حقیقت نبود، ولی با واقعیت ساختاری جمهوری اسلامی مطابقت نداشت. این را رویدادهای بعدی نشان داد. اما هنوز کسی نمی‌دانست چه چیز در انتظار این قدرت صوری است: قدرتی که از یک سو بر آرای میلیونی تکیه داشت و از سوی دیگر حتی قادر به استفاده از اختیارات خود در برابر قدرت بلامنازغ ولی فقیه نبود.

کسانی که کنفرانس برلین را سازمان‌دهی کردند از جمله پشتیبان آلمانی آنها، ظاهرا به مناسبات واقعی و عملی قدرت در ایران آشنایی نداشتند و یا آن را به سود تصورات خویش به فراموشی سپردند.

از آنچه درباره چگونگی برنامه‌ریزی این کنفرانس منتشر شده است، چنین بر می‌آید که برگزارکنندگانش و «بنیاد هاینریش بُل» که یک بنیاد فرهنگی وابسته به حزب سبزهای آلمان است، بر این باور یا گمان بودند که با انتخاب حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی به ریاست جمهوری که آرای میلیونی وی همگان، از جمله خودش و حامیان وی را شگفت‌زده کرده بود، فرصتی پیش آمده تا بتوان با برقراری دیالوگ و گفتگو، مخالفان و منتقدان رژیم را به هم نزدیک کرد و با مسالمت، مقدمات یک سلسله تغییرات اصلاحی را در نظام سیاسی ایران فراهم آورد.

«دیالوگ انتقادی» البته سیاستی بود که کشورهای اروپایی نیز بی درنگ پس از پیروزی خاتمی در برابر جمهوری اسلامی در پیش گرفته بودند و برگزاری چنین کنفرانسی به این سیاست نیز یاری می‌رساند.

در عین حال امید به امکان انجام «اصلاحات» در رژیم بسیاری از مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی را به یکدیگر نزدیک کرده بود. با این همه آنچه در کنفرانس برلین روی داد، نشان داد گسست در جامعه سیاسی ایران بسی عمیق‌تر از آن است که با آرزو و خواست «اصلاحات» و برگزاری چند کنفرانس بتوان بر آن فائق آمد.

طرفین درگیر در آن کنفرانس در تمام سال‌های گذشته بسیار گفته و نوشته‌اند. گذشته از آنکه هر کدام از آنها بدون تردید بخشی از حقیقت را از زاویه دید خود بیان می‌کنند، اما هنوز برای دست یافتن به حقیقت بیشتر، جای کند و کاو و بررسی هست. بخش مهمی از حقیقت اما در آن قدرتی نهفته است که تلاش کرد بیشترین استفاده تبلیغاتی و تفرقه‌افکنانه را از گسست بین منتقدان و مخالفان خود بکند.

«اصلاحات» که هر کسی از ظن خود یار آن شده بود و به اعتراف سردمداران‌اش حتا خودشان نیز پس از سال‌ها به تعریف و برنامه واحدی درباره‌اش نرسیده بودند به زمان نیاز داشت تا ثابت شود که در چنین رژیمی حتا با کمترین سطح مطالبات ناممکن است. به حاشیه رانده شدنِ بیشترِ افراد و احزاب مدافع «اصلاحات» در سال‌های بعد چیزی جز این حقیقت را بیان نمی‌کند.

در مناسبات سیاسی عادی، نیرویی که دو قوه مهم مجریه و مقننه را در دست داشته باشد، و خواهان اصلاحات هم باشد، بدون هرگونه مانع قانونی می‌تواند سیاست‌های اصلاحی خود را پیش ببرد.

در جمهوری اسلامی اما نه آن زمان، و نه این زمان، قدرت در دست سه قوه و رؤسای آن نیست مگر آنکه با قدرت اصلی یعنی ولایت مطلقه فقیه با همه اختیاراتی که قانونی اساسی جمهوری اسلامی به وی اعطا کرده است، هم‌ساز و هم‌زبان باشد.

با این همه، اگر ظهور پروژه «اصلاحات» سبب شد تا بخشی از نیروهای مخالف و منتقد رژیم اسلامی ایران با تصورِ اصلاح آن به هم نزدیک شوند، شکست آن نیز سبب شد تا بسیاری از نیروهای منتقد و مخالف، با یقین به اصلاح‌ناپذیری رژیم به یکدیگر نزدیک گردند. هم‌زمان بسیاری از طرفداران اصلاحات به ویژه در میان نسل‌های جوان که به «تغییر» از طریق «اصلاح» امید بسته بودند، از رژیم روی برگرداندند.

امروز شاید بتوان مدعی شد که پس از تجربه «اصلاحات» که کنفرانس برلین یکی از نخستین نمودهای تناقضات آن بود، و هم‌چنین پس از تجربه جنبش اجتماعی سال ۸۸، بخش مهمی از ایرانیان توانسته‌اند فرهنگ گفتگو را در خود بپرورانند اگرچه تا غلبه بر گسست سیاسی و اجتماعی هنوز راه درازی در پیش است.

[کیهان لندن؛ دوره جدید شماره ۳]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=15022