سرزمین تنوع و تبعیض‌های رنگارنگ

جمعه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۴ برابر با ۲۴ آپریل ۲۰۱۵


کشور ما ایران جزو سرزمین‌های پرتنوع است، از همه نظر: آب و هوا؟ از سیزده اقلیم آب و هوایی که از نظر هواشناسی و محیط زیست شناخته شده، یازده نوع آن در ایران وجود دارد. قوم و زبان؟ چند تا می‌خواهید تا برایتان بشماریم؟

خاورمیانهچنین تنوعی در کمتر کشور واحدی دیده می‌شود که از هزاران سال پیش، در وسعتی به مراتب بزرگ‌تر از امروز در کنار هم وجود داشته و امروز با اینکه با یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار کیلومتر مربع، دارای کم‌ترین مساحت در طول تاریخ خود است، با این همه از این تنوع در آن کاسته نشده است. دین و مذهب و آیین؟ در این زمینه نیز تاریخ گواهی می‌دهد که نه تنها زادگاه و سرزمین ادیان و آیین‌های بزرگ و جهانی بوده است، بلکه فرقه‌های گوناگونی را نیز در خود پرورانده و می‌بایست ساکنان و شهروندانی را که چه در طول تاریخ و چه امروز به هیچ کدام از اینها باوری نداشته‌اند نیز به این تنوع افزود. فرهنگ و هنر؟ کافیست نگاهی به تنوع خوراک و آشپزی، خانه و پوشاک، رقص و آواز، تولید و کسب و کار و کشاورزی و دامداری و روابط اجتماعی انداخت تا دریافت چه مجموعه عظیمی از تفاوت و تنوع در این کشور وجود دارد.

این همه تنوع بی‌تردید فرهنگ مدارا و هم‌زیستی را نیز با خود به همراه می‌آورد. از آموزش‌های انسان‌دوستانه و صلح‌آمیز زرتشت تا آنچه در تاریخ از رفتار کوروش کبیر به یادگار مانده است، نمی‌تواند از این تنوع و ضرورت همخوانی با آن تأثیر نگرفته باشد. هم‌زیستی همزاد تنوع است. تنوعی که در طبیعت به همان شکل وجود دارد که در اجتماع. طبیعت با ابزاری که در اختیار دارد آن را سامان می‌دهد و اجتماع می‌بایست با ابزاری که می‌سازد و تدبیر می‌کند این تنوع را پاس بدارد.

در ایران اما هر چند جامعه ممکن است چه در طول تاریخ و چه امروز به ضرورت و نیاز به صلح و ‌هم‌زیستی برای حفظ این تنوع بی‌همتا پی برده و به آن عمل نیز کرده باشد، اما همواره بوده‌اند کسانی در قدرت که به دلایل مختلف، از جمله سودجویی اقتصادی و اعتقادی، تلاش کرده‌اند این تنوع را به یک‌سانی، و صلح و هم‌زیستی را به تفرقه و دشمنی تبدیل کنند.

در این میان نظام جمهوری اسلامی یک دوره بی‌نظیر را در زمینه تفرقه و تبعیض در تاریخ ایران رقم زده است. در کنار موارد بی‌شماری که همه یا شنیده و یا خود از مبتلایان به آن بوده و هستند، به دو نمونه در اینجا اشاره می‌کنیم که هر عقل سالمی از درک آن عاجز می‌ماند. دو نمونه‌ای که همین هفته در کیهان آنلاین درباره‌اش خواندید.

یکی، اخراج یک استاد دانشگاه به دلیل داشتن صدای نازک است که در خبرها آمده بود و دیگری «کلیات طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده» که در «گزارش روز» کیهان لندن زیر عنوان «خانه‌نشین کردن سیستماتیک زنان» منتشر شد. در اولی مردیست که مورد تبعیض قرار می‌گیرد، اگرچه به دلیل صدایی  شبیه صدای بانوان، و در دومی اگرچه ظاهرا موضوع بر سر بارداری و خانه‌داری و فرزندداری زنان است، اما خواهیم دید که در صورت تصویب این طرح چگونه مردان نیز مورد تبعیض قانونی و سازمان‌یافته قرار می‌گیرند.

در خبر اول، دکتر قاسم اکسیری فرد، استاد دانشگاه خواجه نصیر را از دانشگاه اخراج می‌کنند چون صدایش به اندازه کافی «مردانه» نیست! این استاد با پلاکارد «حق کار برای تمام شهروندان» در برابر دانشگاه تحصن کرده و چند تن از فعالان مدنی نیز به پشتیبانی از این استاد دانشگاه به وی پیوسته‌اند. اگر در هر جای جهان بگویید که شهروندی را به دلیل نوع صدایش از کار محروم و اخراج کرده‌اند، حتما فکر خواهند کرد دروغ است!

در مورد «طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده» اما مسئله حادتر است. این طرح در سال ۹۲ به تصویب کمیسیون فرهنگی مجلس اسلامی رسید اما هنوز در صحن مجلس مطرح نشده است. گذشته از همه تبعیض‌هایی که این طرح پنجاه ماده‌ای که سه زن نماینده مجلس نیز آن را امضاء کرده‌اند، درباره مردان و زنان به عنوان پدر و مادر و هم چنین افراد متأهل و مجرد قائل می‌شود، ماده ۹ آن را می‌باید نقطه اوج واپسماندگی تفکری دانست که تبعیض را قانونمند می‌خواهد و تلاش می‌کند تا آن را به شیوه و روش و دستورالعمل زندگی شهروندان تبدیل کند.

ماده ۹ این طرح، اولویت استخدام در کلیه بخش‌های دولتی و غیردولتی را صرف نظر از تحصیل و تخصص و کارآیی افراد به این شکل رده‌بندی کرده است: اول مردان دارای فرزند، سپس مردان متأهل فاقد فرزند، سپس زنان دارای فرزند. اگر هیچ کدام از اینها نبود، آن وقت فرد مجردی که واجد شرایط کار مربوطه است می‌تواند استخدام شود! توجه کنید: هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی! از زنان مجرد اصلا سخنی در میان نیست!

در شغل‌های به طور سنتی زنانه، مانند برخی رشته‌های پزشکی، پرستاری و معلمی اولویت با زنان دارای فرزند، سپس زنان متأهل بدون فرزند است. در اینجا نیز از زنان مجرد اصلا سخنی در میان نیست!

عضویت افراد مجرد چه زن و چه مرد در هیئت علمی دانشگاه‌ها و مدارس عالی و نهادهای پژوهشی دولتی و غیردولتی و مدارس نیز ممنوع است مگر اینکه فرد مجرد «نخبه» باشد! نخبگان هم که معمولا در ایران نمی‌مانند.

چه اخراج یک استاد دانشگاه به دلیل صدا و چه این طرح قانونی، هر دو بیانگر تبعیض‌های عجیب و غریب و غیرانسانی در ایران و نقض آشکار و شرم‌آور حقوق بشر به شمار می‌روند و با تنوع و تفاوت‌های ناگزیر زندگی اجتماعی در تناقض قرار دارند. این تبعیض‌ها سبب گسترش تفرقه و نفرت و دشمنی بین مردم می‌گردد. مردمی که به هر حال به دلایل مختلف با یکدیگر تفاوت دارند و شیوه‌های مختلف زندگی را می‌پسندند و هیچ مبنای انسانی و حقوقی وجود ندارد که بر اساس این تنوع و تفاوت بتوان بین آنها تبعیض قائل شد و آنان را از حقوق اولیه و شهروندی خود محروم کرد.

[کیهان لندن؛ دوره جدید شماره ۵]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=15029