«کاشف از یادرفته‌ها» دق‌مرگِ سانسور شد

جمعه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ برابر با ۱۵ مه ۲۰۱۵


محمدعلی سپانلو، شاعر، نویسنده و مترجم و از اعضای کانون نویسندگان ایران شامگاه دوشنبه ۲۱ اردیبهشت‌ماه در سن ۷۵ سالگی درگذشت.

محمدعلی سپانلو در 75 سالگی درگذشت
محمدعلی سپانلو در ۷۵ سالگی درگذشت

شهرزاد سپانلو فرزند او که خود هنرمندی شناخته شده است در فیس‌بوک‌اش ‌‌چنین نوشته است:

 خداحافظ بابا جان، شاعر تهران. یک شاعر پیاده

همراه جویبارت

با یک پیام ساده

خوش باد روزگارت

نه این زمان غمگین.

سپانلو فارغ‌التحصیل دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود و از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران به‌شمار می‌رفت. او تنها به سرودن شعر، آن هم در سبکی خاص محدود نماند و دست به ترجمه و پژوهش نیز زد. کارهایی که به زبان‌های دیگر از جمله عربی و فرانسه ترجمه شد و به پاس فعالیت‌هایش نشان شوالیه نخل آکادمی فرانسه – لِژیون دونور (بزرگ‌ترین نشان فرهنگی این کشور) و هم‌چنین جایزه ماکس ژاکوب فرانسه را نیز دریافت کرد.

او در مقدمه گزینه اشعارش نوشته است: «من در آبان به دنیا آمدم- نوزده سال پس از آغاز قرن خورشیدی ما- آبان‌، فرشته آب و فراوانی‌، اما حداقل دو کتاب از پانزده کتاب شعر‌، و بسیاری از سطرهای من‌، از نام و فضای بیابان غبارآلود شده است. در جست‌وجوی رابطه‌ای میان روح و خاک، تا شاید شوره‌زار شکوفا شود‌، از کویر ستایش‌ها نوشتم و بارها از خود پرسیدم: آیا کسی که زاده آبان است/ آیینه‌دار عکس بیابان است؟»

او که زادۀ تهران بود دلبستگی خاصی به این شهر داشت. از سپانلو بیش از ۶۰ اثر در عرصه شعر، نقد داستان، پژوهش ادبی و ترجمه منتشر شده است.

فرج سرکوهی در مورد او می‌گوید: «در شعر معاصر فارسی اندک شمارند شاعرانی چون سپانلو که به دوران حیات خود از غربال نقد بی رحم تاریخ گذشته، در خاطره فرهنگی زبان و در حافظه ادبی ایران ثبت و ثبیت شده، نحله‌ای و صدائی مستقل و ماندگار در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی خلق کرده و به مرتبت کلاسیک‌های کهن دست یافته‌اند».

«گزیده منظومه افسانه شاعر گمنام» آخرین مجموعه از اشعار سپانلو بود که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۳۰ صفحه از این کتاب را حذف کرد. او در مورد سانسور کتابش گفته بود: «برای انتشار کتاب، ناچار به حذف بخش‌های مورد نظر شدم تا اگر بعد‌ها تمامی بخش‌های کتاب منتشر شد، ‌خوانندگان متوجه فشار‌ها و سخت‌گیری‌های این دوره بشوند».

ای روزهای فردا

ای فکرهای زیبا

ای برگ‌های پاییز

ای پنجه‌های رویا

ای واژه‌های زرین

ای آسمان لرزان

دریای باد و باران

بالای شهر تهران

در انتظار توفان

توفان سرد و سنگین

بهر تو می‌سرایم

از خود برون می‌آیم

لب‌های خسته‌ام را

یک لحظه می گشایم

ای سرزمین دیرین

یک شاعر پیاده

همراه جویبارت

با یک پیام ساده: خوش باد روزگارت

نه این زمان غمگین

از بیشه‌های گیلان

گنبدهای سپاهان

پس‌کوچه‌های شیراز

تا آتش‌های اهواز

لبخندهای شیرین

بولوار میرداماد

با لحظه‌های آزاد

پنجاه سال دیگر

از ما می‌آورد یاد

در روزهای رنگین

یک روز آفتابی

با آسمان آبی

آن سوی عصر غربت

تصویری از رفاقت

پیوندهای پیشین

این شعر، ترانه «بلوار میرداماد» را دختر سپانلو، شهرزاد، خوانده است.

خاکسپاری محمدعلی سپانلو
خاکسپاری محمدعلی سپانلو

سانسور با طعم تدبیر و امید

حسن روحانی سال گذشته و در مراسم کتاب سال گفته بود: «به همه افکار جهان برسانیم و ابلاغ کنیم که در انقلاب ما خردسوزی وجود ندارد، کتاب‌سوزی وجود ندارد» و «می‌شود صد اصل درست کنیم برای ممیزی. ۲ الی ۴ اصل قرار دهید اخلاق، مقدسات، امنیت ملی و مصالح ملی به عنوان اصل باشد صد تا نمی‌شود این خط قرمز که می‌گویند یا مثلث و یا مربع است و خیلی بشود ۷ ضلعی است، هزار ضلع نداریم».

او امسال نیز در مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب تهران گفت: «اگر نظارت‌ها سلیقه‌ای شود، نتیجه این گونه خواهد شد، که کتابی برای چاپ اول مجاز، در چاپ دوم ممنوع و در چاپ بعدی مستحب خواهد شد، چون سلیقه‌ای است و خدا نکند روزی این موضوعات جناحی شود و منافع اشخاص، گروه‌ها و احزاب، مد نظر قرار گیرد».

اما درست در همان روز همایون امیرزاده رییس هیات رسیدگی به تخلفات ناشران نمایشگاه کتاب در گفتگویی لیستی از «تخلفات» حوزه نشر را مطرح کرد که تنها بخشی از آنها عبارتند از: «ترویج و تبلیغ الحاد و اباحه‌گری، تحریف یا انکار مبانی نظام اسلامی، ترویج و تبلیغ فرقه‌های مختلف مثل وهابیت و بهاییت، ترویج اندیشه‌های پوچ گرایانه، سکولاریسم، اومانیسم افراطی، ترویج آرای گروه محارب و غیرقانونی و ضد انقلاب و دفاع از نظام‌های سلطنتی و استبدادی و تطهیر چهره منفی آنها، اهانت به حضرت امام، مقام معظم رهبری و مراجع تقلید، تبلیغ علیه قانون اساسی و انقلاب اسلامی،‌  تمسخر و تضعیف غرور ملی و در حوزه روانشناسی، ترویج آموزه های مغایر با فرهنگ اسلامی و رواج سبک‌های زندگی غیر دینی، در حوزه هنر هم عرصه مضامین غیر اخلاقی و تبلیغ افراد و جریان‌های هنری فاسد».

در همین حال بر اساس گزارش‌های پراکنده در روزهای نخست نمایشگاه سالیانه کتاب تهران نزدیک به ۱۳ عنوان کتاب از غرفه‌های گوناگون جمع‌آوری شده است. «منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری» سروده فاطمه اختصاری (به دلیل استفاده از اشعار این شاعر از سوی شاهین نجفی)، «درآمدی انتقادی درباره خمینی» نوشته آرشین ادیب مقدم، «من و سیمین و مصطفی» نوشته شیوا ارسطویی، «ملت‌ها چگونه شکست می‌خورند» نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون و با ترجمه محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی‌پور (دو زندانی سیاسی)، «کودتا» اثر پژوهشی یرواند آبراهامیان، «زنان فراموش شده» نوشته منصور کوشان، «ما اگر انتخاب می کردیم» سروده صنم نافع،مجموعه «نون و یاء» سروده حسین جنتی و «صبح فردا» نوشته آیت‌الله محمدرضا نکونام  از جمله کتاب‌های جمع‌آوری شده در نمایشگاه کتاب امسال تهران است. (گزارش تصویری اختصاصی کیهان لندن از نمایشگاه کتاب را با عنوان «جمع آوری کتاب‌های ممنوعه در نمایشگاه   کتاب تهران و کسادی بازار انتشارات حکومتی» در کیهان آنلاین می‌توانید مشاهده کنید)

در همین حال یغما گلرویی ترانه سرا و مترجم در نامه‌ای خطاب به حسن روحانی و در اعتراض به جمع‌آوری کتابش با عنوان «من رویایی دارم» نوشته است: «وقتی دولتِ شما بر سرِ کار آمد، همه آمدنتان را به ما مغضوبین سابق تبریک گفتند که فضا بازتر و ممنوعیت‌ها تمام خواهد شد و مژده‌ دادندمان که به زودی ثمره‌ی ماه‌ها پشتِ میز نشستن و بر دکمه‌های رایانه زدن و فرهنگ‌سازی و تلاش در بالا بردن سطح فرهنگ جامعه‌مان را در کسوت کتابی با تیراژ مضحکِ سه، تا پنج هزار نسخه می‌بینم و دوباره یادمان می‌افتد که نویسنده‌ایم… بخش‌هایی از سخنرانی اخیر شما در جمع اهالیِ هنر سببِ نوشتن این نامه شد چراکه در سخنانتان جمله‌هایی وجود داشت که در عین خوش‌آهنگی، متناقض بود و خبر از نگاهِ هم‌سوی شما با فضای بسته‌ فرهنگی تمام این‌ سال‌ها می‌داد که شاید آنها را به ناگزیر و برای برقراری تعادل در بین جناح‌های سیاسی که همیشه شعارتان بوده فرموده باشید… سال‌هاست دوران کتاب‌سوزی در جهان به سرآمده. در عصرِ ارتباطات نمی‌شود مقابل انتشار آثار ادبی ایستاد. هر کتاب ممنوعی روزی منتشر خواهد شد و این محدودیت‌ها تنها باعث می‌شوند شاعران و نویسندگان از تماشای بالیدنِ فرزندانشان محروم شوند… کار را به خود اهالی فرهنگ و هنر بسپارید و به عنوان رییس دولت، امنیتِ فعالیت آزادشان را تضمین کنید. ما از شما چیز دیگری نمی‌خواهیم. حکایت هنرمندان و دولت‌ها حکایت دیوژن بشکه‌نشین و اسکندر است. کنار بایستید تا آفتابِ مخاطب بر ما بتابد».

در پاسخ به این نامه، مجموعه ترانه «تصور کن»، مجموعه شعر «باران برای تو می‌بارد»، ترجمه کتاب «دیوارها سخن می‌گویند» از احمد کایا و سایر ترجمه‌های گلرویی در نشر نگاه از نمایشگاه کتاب جمع‌آوری می‌شوند.

سانسور محترمانه

این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اولین روزهای وزارتش گفته بود: «ما اسم سانسور را اصلا قبول نداریم. زمانی گفتیم سانسور اسم غیرمحترمانه ممیزی است». بعد از این بود که مساله واگذاری ممیزی کتاب به خود ناشران مطرح شد، طرحی که با مخالفت اکثریت ناشران روبرو شد. علی جنتی بعدها بدون آنکه دلیل مخالفت ناشران را مطرح کند، گفته بود: « البته ما در ابتدای ورود به وزارت ارشاد تلاش می کردیم ممیزی قبل از چاپ را به ناشران واگذار کنیم تا دیگر معطل نشوند و کتاب‌هایشان راهی بازار شود اما این خود ناشران بودند که با این پیشنهاد مخالف بوند و گفتند ما نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم». در واقع ناشران نگران از خمیر شدن کتاب‌های چاپ شده حاضر نشده‌ بودند که تیغ سانسور را در بالای سر خود چه پیش و چه پس از انتشار ببینید و در عمل خود به عامل سانسور خویش تبدیل شوند! ترفندی داهیانه از سوی سانسورچیان!

این در حالیست که سید علی خامنه‌ای با ابقای تمام اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مُهر تاییدی به تمام سیاست‌های فرهنگی سال‌های گذشته زد و در دیدار با اعضای این شورا دولت را موظف به دخالت در امور فرهنگی که به تعبیر او «دارای آسیب‌های اجتماعی» است کرد و گفت: «این همه کارهای گوناگون فرهنگی که در سطح کشور انجام می‌گیرد، اگر فرض کنیم دولت‌ها بخواهند هم این کارها را انجام بدهند، نمی‌توانند انجام بدهند؛ کار مردم است. اما این موجب نمی‌شود که اگر شما یک جا دیدید که فرض بفرمایید یک حرکتی دارد در همین کارهای مردمی انجام می‌گیرد که دارای آسیب اجتماعی است، داخل نشوید و بگویید من دخالت نمی‌کنم؛ نه، اینجا لازم است دخالت بشود، هدایت بشود، کار بشود». رهبر جمهور اسلامی بعد از این هم در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری نسبت به سیاست‌های فرهنگی هشدار داده و گفته است: «یک مسئله هم مسئله‌ فرهنگ است؛ که آقایان هم حالا معلوم شد که نگرانی دارید، بنده هم نگرانم. مسئله فرهنگ، مسئله‌ مهمی است… ما حتماً در مسئله‌ فرهنگ‌ [باید توجه کنیم‌]، دولت محترم هم باید توجه کند، دیگران هم توجه کنند. بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه می‌کنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمی‌شود کرد».

آنچه مشخص است اینکه اگر مبنا بر سیاست‌هایی است که رهبر جمهوری اسلامی می‌گوید، پس نظام با مقوله فرهنگ «شوخی» ندارد و چه محترمانه و چه غیرمحترمانه آنچه در جریان است، سانسوری است که اهل قلم را «دق مرگ» می‌کند.

[کیهان لندن؛ دوره جدید شماره ۸]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=15190