بحث و نظر بر سر توافق هستهای بسیار است. توافقی که در نوع خود ویژه است. یکی به این دلیل که سالها پیش و در شرایطی به مراتب بیشتر به سود ایران (و نه الزاما جمهوری اسلامی) میتوانست حاصل شود، و نشد! دیگر به این دلیل که طرفین توافق کردند که یک طرف از همه آنچه تا حالا ادعا داشت کوتاه بیاید! دلیل دیگر اینکه این توافق حاصل فوری ندارد بلکه آن طرفی که از همه ادعاهای خود کوتاه آمده تازه باید «راستیآزمایی» شود! اینجاست که باید یا برای نامیدن «برجام» به دنبال کلمه دیگری بود و یا در معنای واژه «توافق» بازنگری کرد!
در اینکه نوشیدن جام زهر اتمی توسط جمهوری اسلامی به سود ایران است تردیدی نیست. این زهر باید سالها پیش نوشیده میشد. زهری که بیش از همه به جان و زندگی مردم ریخته شد. تمام مساله که رهبری و مسوولان نظام باید پاسخگو باشند بر سر این است که چرا؟! چرا بیش از بیست سال با شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» بر برنامهای ماجراجویانه و بیسرانجام با هزینههای میلیاردی و زیانهای جبرانناپذیر از جمله در سیاست خارجی اصرار ورزیدند؟! ما پاسخ را میدانیم ولی آنها انکار میکنند: برای اینکه واقعا به دنبال تسلیحات اتمی بودند! وگرنه کار به اینجاها نمیکشید. پاسخ به این پرسش را اما رهبران و مسوولان جمهوری اسلامی حتا پس از ساقط شدن نیز به مردم ایران بدهکارند.
این است که اگر گروهی به دلیل چشماندازی که ممکن است به روی کشور گشوده شود شادی میکنند اما «برجام» سند شکست مفتضحانه جمهوری اسلامی است. دولت «تدبیر و امید» که چراغ سبز رهبر راه مذاکرات آن را روشن کرده بود، حق دارد «امید» مردم را به حساب «تدبیر» خود در مذاکرات اتمی بگذارد. وگرنه چه بگوید؟! بگوید نه تنها باختیم و اهداف اتمیمان را از دست نهادیم بلکه تا سالها افسار خود را به دست پنج بعلاوه یک سپردیم؟! این نکته مهم است: اگر تا یک دهه دیگر که قرار است پرونده هستهای جمهوری اسلامی بسته شود هنوز این رژیم بر سر کار باشد، حق ندارد دست از پا خطا کند. و اگر تا آن زمان تغییرات ساختاری در ایران روی دهد، هر حکومتی حق بازنگری در «برجام» را دارد. نه برای آنکه برنامه ناکام رژیم اسلامی را از سر گیرد بلکه برای آنکه پرونده هستهای و جام زهر و ننگ توافقاش را با پرونده جمهوری اسلامی به تاریخ بسپارد. نباید فراموش کرد که این «توافقِ» رژیم فعلی و سرسپردگی آن به شرایط کشورهای پنج بعلاوه یک است. برای جامعه اما پیامدهای آن مهم است که تنها باید صبر کرد و دید آیا این بار نیز امید آنها به نتایجِ نوشیدن یک جام زهر دیگر توسط جمهوری اسلامی بیپایه بوده است یا نه.