امروز مردم در حافظیه شعر می‌خوانند

دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۴ برابر با ۱۲ اکتبر ۲۰۱۵


مردم اهل دل و شعردوست ایران، امروز به رسم سنت و آیین هر ساله در حافظیه شیراز دور هم جمع می‌شوند تا با شاعر محبوب‌شان دیدار کنند.

هر سال، بیستم مهرماه باغ مصلای شیراز شلوغ‌ترین روز خود را سپری می‌کند. جایی که بنای حافظ در آن قرار دارد.

بنای آرامگاه حافظ در شیراز یکی از معروف‌ترین معماری‌های ایران است که با ویژگی‌های خاص و زیبایی که از معماری دوران درخشان زندیه دارد، بسیاری از گردشگران خارجی را نیز به سمت خود جذب می‌کند.

حافظیه

نخستین بنایی که برای آرامگاه حافظ ساخته شد، پس از گذشت بیش از ۵۰ سال از مرگ او توسط وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی (حاکم فارس) شکل گرفت. این بنا بعدها در دوره حکومت‌های صفویان، افشاریان، زندیه، قاجاریه و پهلوی مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت تا به شکل کنونی‌اش درآمد. پادشاهانی مانند شاه‌عباس صفوی، نادرشاه افشار و کریم‌خان زند در دوران حکومت خود این آرامگاه را مرمت کردند.

به گزارش ایسنا، یکی از نکات جالب توجه در این آرامگاه این است که بنای کنونی حاصل فکر یک طراح و معمار فرانسوی است. آندره گدار ایران‌شناس و معمار فرانسوی در زمان پهلوی اول به‌ دستور علی‌اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت با همکاری علی ریاضی، رییس فرهنگ استان فارس و با نظارت علی سامی، محقق، باستان‌شناس و استاد دانشگاه، طرحی را برای آرامگاه حافظ ارائه کرد.

آنچه امروز به‌عنوان بنای آرامگاه حافظ شناخته می‌شود براساس همان طرح گدار است که در طول سال‌ها گاهی مورد مرمت‌های جزیی قرار گرفته است.

حافظیه

گدار که فارغ‌التحصیل دانشکده‌ هنرهای زیبای پاریس در رشته‌ معماری و باستان‌شناسی بود، به ایران علاقمند شد و درباره‌ معماری این سرزمین تحقیقاتی کرد. او علاوه بر طراحی آرامگاه حافظ، طراحی و سرپرستی موزه‌ ایران باستان را نیز برعهده داشت.

بر سنگ مزار حافظ، ابیاتی از این شاعر بزرگ نگاشته شده است. این سنگ و آرامگاه حافظ تلفیقی از چند هنر تجسمی است: معماری، خوش‌نویسی، کاشی‌کاری و حکاکی…

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم   

  به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی

 از سر خواجگی کون و مکان برخیزم   

 یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

  پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم  

بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

  تا به بویت ز لحد رقص‌کنان برخیزم  

خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات

کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم 

گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم گیر      

تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم   

  روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده

تا چو حافظ ز سر جان و جهان برخیزم

کمتر شاعری چون حافظ توانسته است با وجود پیچیدگی‌های کلامی که هنوز هم بر سر تعبیر و تفسیر آنها اختلافات کاملا متناقض وجود دارد، این چنین در دل مردم جا باز کرده باشد تا جایی که پس از قرن‌ها، آنها چاره برخی مشکلات خویش را در اشعار او بجویند و امید و آینده را از لابلای سخنان وی طلب کنند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=25237