بدبینی تندروها و خوش‌بینی میانه‌روها

دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ برابر با ۰۲ نوامبر ۲۰۱۵


وقتی به خبرها و گزارش‌های رسانه‌های داخلی توجه می‌کنید می‌بینید که یک گروه مرتب در حال هشدار دادن و شاخ و شانه کشیدن درباره این هستند که مبادا فکر کنید قرار است تغییراتی در ایران به وجود آید که از خط قرمزهای جمهوری اسلامی و ایدﺌولوژی راهنمای آن عبور کند.

یک گروه دیگر نیز چنان همه مساﺌل را به توافق هسته‌ای و «برجام» گره زده‌ که گویی قرار است با اجرای آن همه مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه حل شود.

گروه اول را در رسانه‌های داخلی و خارجی «تندروها»، «افراطی‌ها‌»، «اصول‌گرایان»، «محافظه‌کاران»، «دلواپسان»، «ذوب‌شدگان»، «مخالفان دولت» و… می‌خوانند و گروه دوم «میانه‌روها»، «ملی- مذهبی»، «اصلاح‌طلبان»، «نواندیشان دینی»، «سازشکاران»، «اعتدال‌گرایان»، «طرفداران دولت» و… نامیده می‌شوند. این نام‌گذاری هم از سوی دو گروه درباره و علیه یکدیگر به کار برده می‌شود و هم از سوی افراد و رسانه‌هایی که به هیچ کدام از این دو گروه تعلق و یا دلبستگی ندارند. اینها دو «جناح» جمهوری اسلامی از همان سال نخست تا به امروز هستند. دو جناحی که به گفته همه اعضای آن مانند یک خانواده عمل می‌کنند و درست است که اختلافاتی درباره برخی مساﺌل دارند اما بر سر اصول نظام و در برابر مخالفان با یکدیگر متحدند. این اتحاد را هر دو گروه در عمل نیز نشان داده‌اند حتی علیه خودی‌های خودشان!

توافق هسته‌ای و «برجام» و برقراری رابطه با آمریکا هم چیزی نیست که سبب چنان اختلافی بین آنان شود که به گسست بیانجامد. به ویژه آنکه رهبری نظام پشت آن ایستاده است. اگر به یاد داشته باشید اتفاقا احمدی‌نژاد بود که نخستین تحرکات را برای دلبری از غرب و در رأس آنها آمریکا با  نامه نوشتن‌هایش آغاز کرد. بزرگ‌ترین «عیب» احمدی نژاد اما این بود که نمی‌‌توانست افکار خود را پنهان کند و آنها را بر زبان می‌آورد. در واقع این جمله معروف تالیران سیاستمدار معروف فرانسه درباره او صدق نمی‌کرد که «زبان برای پنهان کردن افکار است!»

در این میان، گذشته از اینکه بر خوان نعمت قدرت در جمهوری اسلامی، همواره موضوع بر سر این است که در دوره‌های مختلف انتخاباتی (مجلس و ریاست جمهوری) کدام دار و دسته بر این سفره یغما خواهند نشست، این موضوع نیز برای دو گروه اهمیت دارد که پیشبرد سیاست‌های مهم را به نام خود بنویسند. احمدی نژاد نیز در دوره دولت خود کم برای مذاکرات هسته‌ای تلاش نکرد اما از یک سو هم زبان‌اش فعال‌تر از فکرش بود و هم فشار تحریم‌ها هنوز به جایی نرسیده بود که رهبری رژیم را به زانو در آورد.

اینک نیز در میان بدبینی تندروها و خوش‌بینی میانه‌روها، هیچ چیز واقع‌بینانه‌تر از این نیست که اجرای «برجام» زمانی می‌تواند به تغییرات مثبتی در ایران بیانجامد که سهم دو گروه از این تغییرات مشخص و تعیین شده باشد. اما جایی که بدبینی و خوش‌بینی هر دو به بن‌بست واقعیت می‌خورد آنجاست که هر تغییر مثبتی از جمله در اقتصاد بدون تغییر در ساختارها ممکن نیست!

[کیهان لندن شماره ۳۲]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=26562