آیا مخاطبان و اصحاب رسانهها همه دارای سواد رسانهای هستند؟ اصلا سواد رسانهای چگونه تعبیر میشود و چه تاثیری در دنیای پر سرعت امروزی میتواند داشته باشد؟
در زمان حاضر که رسانهها در تمامیابعاد زندگی بشر رسوخ کردهاند، شاید زندگی بدون حضور آنها غیر قابل تصور باشد. در واقع با گذر از دهکده جهانی به عصر اطلاعات و گسترش استفاده از موبایلهای هوشمند و فراگیر شدن این ابزار ارتباطی، روزانه هر فرد در برابر حجم زیادی از اطلاعات قرار میگیرد.
این ابزار ارتباطی که دیگر استفاده از آن سن و سال نمیشناسد مخاطبان را در برابر سیلی از اطلاعات قرار داده است. به عبارت دیگر حجم پیامهایی که هر روز در برابر آن قرار میگیریم به قدری زیاد است که گاهی در مقابل آنها دچار سردرگمی میشویم.
از طرفی امروزه سرعت انتشار و دسترسی به اطلاعات به حداقل رسیده به گونهای که اخبار و اطلاعات در کمترین زمان ممکن منتشر و فراگیر میشود. در عصر کنونی که امکان دروازهبانی خبر توسط مدیران رسانهها به حداقل ممکن رسیده و افراد بلافاصله، به راحتی و در کمترین زمان ممکن نیازهای اطلاعاتی خود را از سایر رسانههای دیگر برطرف میکنند، امکان پنهان کردن خبری از مخاطبان وجود ندارد.
در میان تولید اطلاعات انبوه به گونهای که از آن با عنوان انفجار اطلاعاتی یاد میشود آنچه بیش از هر زمان دیگری اهمیت مییابد مقولهای با عنوان سواد رسانهای است.
سواد رسانه ای به افراد امکان تشخیص درست از نادرست و پاسخ دادن به نیازهای اطلاعاتیشان را میدهد و آنان را قادر میسازد تا با نگاهی منتقدانه در برابر اطلاعات قرار گرفته و انفعالی عمل نکنند.
در سواد رسانهای، مخاطبان هستند که تصمیم میگیرند از چه رسانهای، به چه میزان و چگونه استفاده کنند، همان چیزی که صاحب نظران حوزه ارتباطات آن را رژیم مصرف رسانهای مینامند. مخاطبان برخوردار از سواد رسانهای میتوانند اهداف پنهانی که توسط مدیران رسانهها در پس هر پیام رسانهای نهفته است را درک کنند و بدانند که چه منافع و اهدافی در پس این پیامها نهفته است.
خبرگزاری ایرنا پس از شرحی درباره سواد رسانهای مینویسد، یونس شکرخواه استاد ارتباطات با مثالی سواد رسانهای را این گونه تعبیر میکند: زمانی که در بزرگراههای اطلاعاتی حرکت میکنید، سواد رسانهای میتواند به شما بگوید چه مقدار از وقتتان را در چه سایتهایی اعم از شناخته شده و ناشناخته و چه مقدار از آن را در چترومها بگذرانید.
وی میگوید: میتوان گفت که هدف سواد رسانهای در نخستین گامهای خود، تنظیم یک رابطهی منطقی و مبتنی بر هزینه و اطلاعات دریافتی از رسانهها است. به این معنا که در برابر رسانهها چه چیزهایی از دست میدهیم و چه چیزهایی به دست میآوریم؟ و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینهای که صرف میکنیم، در نهایت چه منافعی به دست میآوریم؟
با توجه به گسترش روزافزون رسانهها و مطالب بی محتوا، فاقد ارزش اطلاعاتی و به اصطلاح رسانههای زردی که تنها با تیترهای کاذب مخاطب جذب میکنند، میتوان گفت سواد رسانهای یکی از اساسیترین نیازهای امروز جامعه محسوب میشود.
آموزش سواد رسانهای به اعضای یک جامعه به ویژه از سنین کودکی یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید به آن توجه کرد، گنجاندن سواد رسانهای در برنامههای آموزشی مدارس امری ضروری است که در صورت سرمایهگذاری در این بخش جامعه به سمت آگاهی بیشتر گرایش پیدا میکند که در برابر بسیاری از آسیبها در امان خواهد بود.
انبوه اطلاعات و اخبار اکنون در وسایل ارتباطی متعدد در حال انتشار است و به دلیل غیبت دروازهبان خبر، این اطلاعات و پیامها میتوانند برای مخاطب به ویژه کودکان و نوجوا نان زیانآور باشند.
به نوشته ایرنا، ورود نسل جدیدی از وسایل ارتباط جمعی از جمله وایبر، تلگرام، واتس آپ و غیره… سبب به هم ریختگی در انتشار اطلاعات شده که خانوادهها را با تهدیدهای جدیدی روبرو کرده است.
در این وضعیت آگاه شدن استفاده کنندگان از این وسایل یک ضرورت محسوب میشود و از این رو همه دستگاههای فرهنگی باید برای کاهش عوارض و آسیبهای این وسایل به یاری بشتابند.