وای اگر از پس امروز بود فردائی

سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ برابر با ۱۷ نوامبر ۲۰۱۵


عبید سن خوزانی – در نشریات دیدم مصاحبه‌ای از ظریف آورده شده است با عنوان “روایت ظریف از دلایل بی اعتمادی به آمریکا” که ایشان با همان دلایل و منطق “ضرب یعنی زد، نصر یعنی یاری کرد، پس به همین دلیل علی جانشین پیامبره” ، مطالبی آورده‌اند که واقعا مرغ آن هم از نوع پخته‌اش، حق دارد قاه قاه به حرف‌های ایشان بخندد و بعد هم سری به صحرای کربلا زده و حسابی زار زار بگرید!

شاه بیت و تکیه کلام ایشان را هم می‌توان در دو سرفصل اصلی خلاصه کرد که ما به آمریکا اعتماد نداریم و دیگر آنکه

عکس از رویترز Reuters©
Reuters©

در دلم گفتم یکی از دلایلی که اینها باید دشمنی با آمریکا را کنار بگذارند همین وجود خودت است ظریف جان که دیپلمات‌های تحصیل‌کرده و رنگارنگ در چین، هند، روسیه، ترکیه و حتا اروپا نتوانستند این معضل ده پانزده ساله را حل کنند و زنگوله را گردن گربه بیندازند،  اما تو یکی که تحصیل کرده همین آمریکای جنایت‌کار و استعمارگر و دشمن جمهوری اسلامی ‌و غیر قابل اعتماد بودی،  بالاخره راست یا دروغ کار را به جای امیدوارکننده‌ای رساندی.  البته برای آنکه این ظریف رویش را زیاد نکند و فردا از ما به جای مجسمه “سردیس” مطابق معمول دبه درآورده و مجسمه “تندیس” توقع داشته باشد، از من هم ادعای طلبکاری‌های نامشروع بکند، اصلا این قسمت “دست پرورده آمریکا” را برایش در نوشته‌ام نیاوردم اما نوشتم:

آق ظریف؟ چطور می‌شود شما درباره مذاکرات اتمی‌ به آمریکا اعتماد داشته باشید اما درباره مذاکره راجع به سایر موارد به این کشوراعتمادی نداشته باشید؟ اصولا در روابط بین‌المللی که شما استاد تدریس َآن هستید، اعتماد به طرف مقابل بی معناست. مذاکره هم برای یک مقصود نهائی است، حل اختلافات موجود با کمترین ضرر وزیان وهزینه و به دست آوردن بیشترین امتیازات از طرف مقابل. اعتماد و این داستان‌ها مربوط می‌شود به روابط زن وشوهر مگر خدای ناکرده ما قصد ازدواج با آمریکا را داریم؟
اصولا مساله اعتماد مطرح نیست. راستی آزمائی است که مهم است، آن هم در جریان عمل است که خود را نشان می‌دهد. ما هی هی بگیم ما از تروریست بدمان می‌آید و دشمن آن هستیم و با آن مبارزه می‌کنیم و ما بیشتر از همه کشورها از تروریسم لطمه دیده‌ایم نمونه‌اش همین کشتن دانشمندان اتمی‌ ما در خیابان‌های تهران. جان عمه جان بنده، شما فکر میکنین کسی حرف ما را قبول می‌کند و باور می‌کند که مثلا آنها را اسرائیل آمده در روز روشن در تهران کشته است؟ یا فرض بفرمائید زندان‌های ما از هتل‌های پنج ستاره هم بهتره و تقریبا مثل هتل‌های اسرائیل شش ستاره است، اینهائی هم که عمودی و خدنگ‌وار می روند آن تو و افقی و آب لمبو شده بیرونشان می‌آورند، خوب کاره دیگه بعضی وقت‌ها از دست‌شان در می‌رود. حالا قراره درباره این هتل‌های شش ستاره هم یک مقدار سریال‌های “فیتیله ” بسازیم و حقیقت را به مردم بگوییم، مثلا مردم باور می‌کنند؟ یا نخیر ما اصلا پدر دموکراسی هستیم و پدربزرگ حقوق بشر و به آمریکا و سوئد و سوسیس و کالباس هم در مورد عدم رعایت حقوق بشراعتراض داریم، فکر میکنی کسی حرف ما را قبول می‌کند؟ آق ظریف این عمل است که نشان می‌دهد کی چند مَرده حلاجه.

نصیحت به شما البته غلطه اما من چون یه چند تا پیرهن از تو بیشتر پوشیده‌ام ، بهت میگم که ما باید آماده باشیم در کلیه زمینه‌ها، نه تنها با آمریکا بلکه با تمام کشورها حتا اسرائیل هم وارد مذاکره بشویم. البته نه با اعتماد به آنها،  بلکه با داشتن حسن نیت و تصمیم به حل مسائل فیمابین. خودتان بهتر می‌دانید که دوستی و دشمنی با کشورها همیشه در حال تغییر و تحول است اما آنچه در کوتاه‌مدت و میان‌مدت تغییرناپذیر و در بلندمدت قابل تجدید نظر است، منافع ملی است.

چه دلیلی دارد ما با آمریکا دشمنی ابدی داشته باشیم؟ بهتر است سابقه تاریخی روابط خود را با آمریکا، روسیه، انگلستان، ترکیه، عراق بررسی و آنها را با هم مقایسه کنیم. انصافا همین عراق از زمانی که متولد شده، که حتا به نود سال هم نرسیده، بیشتر به ما لطمه وضرر و زیان زده است یا آمریکا در طول بیش از صد و پنجاه سال گذشته؟ پنج مورد از کارهای مثبت عراق، روسیه یا همین انگلستان را بیان کرده و سپس آنها را با خدمات آمریکائی‌ها در طول روابطی که با ما داشته مقایسه کنید. بعد هم اصلا ریش و قیچی را می‌دهم دست خودت که دشمنی‌ها و عداوت‌ها و ضرباتی را که هر یک از این کشورها به ما زده‌اند، با آمریکا مقایسه کنی. والله ممکن نیست همه را با هم مقایسه کنی و آخرش به قول آن آگهی تبلیغاتی “جنرال” را انتخاب نکنی. حرف منو باور نداری؟ برو ازهمون جد مادری‌ات میز،ان، نقی بپرس که از زبده تجار بود و حتا محمد مسعود را هم آخرش از رو برد.
محمدجواد ظریفآق ظریف اینکه نمی‌شود یک نفر آن بالا بنشیند و بدون دلیل و بدون منطق، صرفا یا به خاطر منافع شخصی یا کینه و عداوت شخصی یا بلائی که در کودکی و صباوت و دوران نوجوانی بر سرش آمده،  مانند صفحه خط افتاده یک شعار بیهوده و غیر واقعی را مرتبا تکرار کند که مرگ بر آمریکا، آمریکا دشمن ماست و ما با آمریکا هرگز رابطه دوستانه نخواهیم داشت و هنگامی ‌هم که از ایشان سوال می‌شود، بابام جان اصلا تو چرا و به چه دلیل این کینه و عداوت را تو دلت تلبنار کرده‌ای، هرگز حاضر نشود یک پاسخ درست و حسابی بدهد. زمان آن رسیده است که بسیار روشن و آشکار و سرراست از ایشان پرسید کسی که اختیارات ریاست جمهوری و نخست وزیر و شاه را یکجا قبضه کرده، باید در برابر خبرنگاران داخلی و خارجی موظف به پاسخ گوئی باشد. ما که در مجلس شورای اسلامی‌ نماینده واقعی مردم را نداریم که از حق و حقوق ما دفاع کنند، آنهائی که  درحقیقت  در “مجلس شوربای اسلامی” یا در “مجلس خمرگان” نشسته‌اند، حتا اگر به ناموس زن  وبچه خودتان و پدرجدتان هم قسم بخورید، عده‌ای سودجوی فرصت‌طلب هستند که به این رژیم و به رهبر این رژیم سر سپرده‌اند و مردم و منافع ملی مملکت و منافع مردم برای آنان در درجات چندم قرار دارد.

اما من به عنوان یک شهروند ایرانی، ولو با این رژیم اختلاف سلیقه داشته باشم و به آن رای مثبت هم نداده باشم و به سبب عدم امنیت جانی و مالی، ایران را ترک کرده و مقیم خارج شده و اینجا مشغول خوردن نون و ماست خودم باشم ، اما باز هیچ قانونی نمی‌تواند حق شهروندی مرا باطل کند. حق من است که از ایشان بپرسم چگونه است که روسیه با این همه لطماتی که درعرض همین سی و اندی سال به مملکت ما و مردم ما زده است که دو قلم آن، شاخ کردن حزب توده، به ویژه رهبران آن حزب در برابر همین رژیم فعلی با این تصور که بالاخره حکومت را به دست خواهند آورد و یا همین ضربه آخری که از تحویل دادن به موقع موشک‌های اس ۳۰۰ به بهانه‌های واقعا بی ربط آن بلاها را سر ما آوردند و در نهایت نیز ما را وادار کردند شکایت خودمان را که قطعا در آن برنده می‌شدیم از دادگاه بین‌المللی پس بگیریم، چطور شد که این روسیه برای ما دوست است و آمریکائی که هم در برکنار کردن شاه نقش عمده داشتند و هم در حمایت آیت‌الله خمینی با فرستادن نماینده ویژه کارتر به پاریس و نشان دادن چراغ سبز که تو برو جلو کاریت نباشه، بقیه‌اش با ما و کمک‌های بی‌دریغ مالی به آیت‌الله خمینی و کمک‌های بی‌دریغ به کوشش او برای سرنگونی شاه، کوچک‌ترین سستی از خود نشان نداد، حال شده است دشمن ما؟ به قول معروف اگر آن کارها برای ما آب نشد، دست کم برای دست اندر کاران رژیم شما که نان داغ و خوش‌مزه خشخاشی دو آتشه که شد! دیگر شما و همکاران‌تان چرا باید از آمریکا دلخور باشید، ببم جان!؟

محمدجواد ظریف؛ ۱۳ ژوییه ۲۰۱۵ بر بالکن هتل کوبورگ؛ وین Reuters©
Reuters©

آیا جرات دارید همان بلائی را که سر سفارت آمریکا یا سفارت انگلیس آوردین، سر سفارت روسیه و دیپلمات‌های آنان بیاورید که همه می‌دانند که حتا محل سفارت آنها محلی است غصبی که با انواع و اقسام ترفند‌ها از دست ورثه میرزا علی اصغرخان امین‌السلطان خارج کرده و خود آن را تصاحب کردند؟
انسان خوب است حتا در سیاست و بندبازی‌های سیاسی نیز قدری جانب انصاف را بگیرد. از این هشتاد میلیون جمعیت ایران فرض کنیم، فرض محال که محال نیست، دو سه میلیون یا نخیر بیست میلیون یا خون پرش، پنجاه میلیون آنها اصلا علاقه‌ای به این مسائل نداشته و سرشان مشغول کار خودشان و گرفتاری‌های زندگی و تامین معاش باشد، آن سی میلیون نفر بقیه را که حساب کار دست‌شان هست که بابام جان نمی‌توان نادیده گرفت!  مگر اینکه رسما اعلام بفرمایند که همین است و جز این نیست و فعلا هم که بیل و کلنگ دست خودمان است و هر کاری هم دلمان بخواهد یا هر حرفی هم که به نفع خودمان باشد، می‌توانیم بزنیم و بگوئیم و بکنیم و کسی هم نباید جرات جیک زدن داشته باشد. اگر اینست استدلال ایشان، باید عرض کنم وای اگر ازپس امروز بود فردائی! این جور که تیز و بز میری، بابام جان، فکر برگشتن‌ات هم باش‌ها!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=27902