اخباری که از سوریه میرسید همگی حکایت از گسترش حضور نظامی جمهوری اسلامی در این کشور داشت تا خبر رسید که شمار نظامیان سپاه در سوریه از ۸۰۰۰ به ۷۰۰ تن کاهش یافته است. هرچند حکومت اسلامی ایران ادعا میکند که نظامیان ایران به عنوان مستشار در سوریه هستند، اما اخبار کشته شدگان در جبهه، خلاف این ادعا را نشان میدهد.
“سپاه قدس”، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی، علاوه بر سازماندهی نظامی بقول خودشان “مقاومت” غیر نظامی ها در منطقه، لشگر فاطمیون، یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه پاسداران را از شیعیان افغانستان نیز بوجود آورده است. شمار کشته شدگان نظامی ایران در ماههای گذشته بدون تردید بیشتر از ۵۰ تن اعلام شده است. در نشریات ایران از کشته شدگان به عنوان “شهید مدافع حرم” یاد میشود و حتی نشریه ای در تهران که خبر کشته شدن یک سردار را بصورت “…کشته شد” اعلام کرده بود، به جرم آنکه سردار را “شهید” نخوانده بود، توقیف و صاحب روزنامه را روانه دادگاه نمودند. و بالاخره اینکه عده ای از افسران ارشد سپاه پاسداران را که حاضر به شرکت در جنگ تحمیلی نبوده یا تقاضای بازنشستگی نموده بودند را به محاکمه نظامی کشانده اند.
دیکتاتوری بشار اسد که به جنگ داخلی و ورود بنیادگرایان اسلامی به آن منجر شد تا کنون به کشته شدن بیش از ۲۵۰ هزار، زخمی شدن یک میلیون و آوارگی میلیونها تن از مردم سوریه انجامیده است. رفتار انحصارگرانه حکومت بشار اسد با مردم معترض در سوریه (همانند دولت مالکی در عراق) از عوامل عمده پیوستن بخش بزرگی از مخالفان حکومت به بنیادگرایان اسلامی بود.
به سبب این واقعیت که سپاه پاسداران برای مردم سوریه حکم یک نیروی نظامی بیگانه تحت لوای شیعه را دارد، حضور این سپاه در سوریه باعث چنان نفرتی شده که آنها در عوض اینکه راه حل باشند خود به بخشی از مشکلات سوریه تبدیل شده اند و حضورشان در آنجا نتیجه ای جز تشدید جنگ و آشوب ندارد. به این ترتیب جان سربازان ایرانی و ثروتهای ملی کشور در یک جنگ غیر میهنی که ربطی به دفاع از کشور ندارد، صرف ماجراجوئی های جمهوری اسلامی برای حفظ و بقاء نظام خود میشود.
جمهوری اسلامی به عنوان حکومت شیعه به این ترتیب خود را در مقابل اکثریت سنی مذهب خاورمیانه قرار داده و آشکارا می بینیم که علیرغم همه کمکهای آن به دیکتاتوری ها و گروههای بنیادگرا، آنها به اقداماتی خلاف خواست جمهوری اسلامی دست میزنند. کما اینکه پس از کمکهای مالی و نظامی فراوان به رژیم اسد، سوریه از تعلق “سه جزیره” به امارات حمایت نمود و حماس نیز زمانی که کمکهای مالی جمهوری اسلامی کاهش یافت، بدنبال سیاست های عربستان سعودی و دریافت کمکهای مالی آن کشور رفت.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور همانند گذشته سیاست دخالت نظامی جمهوری اسلامی در سوریه و عراق و سایر کشورهای خاور میانه و بعبارتی کشاندن مردم ایران به باتلاق جنگ را محکوم میکند و آنرا در مباینت با منافع مردم ایران میداند. دخالت نظامی ایران در کشورهای منطقه تحت لوای دفاع از اقتدار مذهب شیعه میتواند بیش از پیش کشور ما را به یکی از هدفهای کینه توزی بنیادگرایان سنی مذهب تبدیل نماید. کشته شدن جوانان ایران در خدمت سیاست های دیکتاتوری مذهبی قابل تحمل نیست. به اعتقاد ما مردم ایران و کلیه آزادیخواهان منطقه که برای صلح، دوستی و دموکراسی و علیه نیروهای تخریب، مبارزه میکنند، همبستگی و اشتراک منافع دارند و ادامه جنگی که در نهایت برای گسترش نفوذ بنیادگرایان و حکومتهای استبدادی است به زیان تمامی مردم منطقه است.
پیروز باد مبارزات مردم آزادیخواه خاورمیانه برای رهائی از چنگ دیکتاتوری ها و بنیادگرایان اسلامی که پیش شرط تحقق آزادی، رفاه و پایان دادن به حضور قدرت های جهانی در منطقه است.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
۲۸ آذر ۱۳۹۴ برابر ۱۹ دسامبر ۲۰۱۵
http://www.iranazad.info
