جشن شب چله، نماد زایش مهر و رانش تاری و اندوه

یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۲۰ دسامبر ۲۰۱۵


مازیار قویدل- جشن آغاز زمستانی که نماد پیشروی فروغ یا نور، ناپدید و کاسته شدن تاریست، نه تنها از دیدگاه کیهان شناختی که از دیدگاه فرهنگ همواره زنده و پویای مردمان پشته‌ی ایران نیز بسیار سخن‌ها دارد. سخن‌هایی که ریشه در باورهای خردورزانه و دانش منشانه‌ی این فرهنگ دارد.شب یلداامروز دیگر همه می‌دانند که «یلدا»، همچون تولد و ولادت، ریشه در زبان سریانی دارد. این زبان که رد پایش را در زبان آشوری می‌توان یافت، همراه با زبان آرامی، از زبان‌های پیرامون میان رودان (به زبان تازی؛ بین النهرین) بوده و یلدا نامیدن چنین جشنی، برپایه باور ایرانیان کهن است که این جشن را هنگام زادن مهر فروزان می‌دانسته‌اند.
چله بزرگ
با آغاز این جشن، که چهل روز مانده به جشن بزرگ دیگر ایرانی یا جشن سده است، چله یا چهله بزرگ نیز آغاز می‌شود که از روز نخست دی ماه، ماه نخست زمستان آغاز، و دهم بهمن ماه (۵ روز مانده به نیمه زمستان) پایان می‌گیرد.

چله کوچک
با پایان گرفتن چله بزرگ، چله کوچک آغاز می‌شود. می‌دانیم که چله بزرگ برابر با چهل شبانه روز است و چله کوچک، از آن کوتاه تر و تنها برابر با ۲۰ روز و ۲۰ شب، یا ۲۰ شبانه روز، و تا پایان بهمن ماه و آغاز اسفندماه، یا ماه نوروز / ماه عید است، برای همین نیز آن را چله کوچک نامند.

سرمای پیرزن کش
ایرانیان چله بزرگ و چله کوچک را برادر می‌دانسته‌اند و برادر کوچکتر سرمای بیشتری را به همراه می‌آورده است. به گونه‌ای که می‌گویند، او به برادر بزرگش گفت، اگر من برابر برادر بزرگم ۴۰ شبانه روز بودم، بچه را از سرما در قنداق می‌خشکاندم. برای همین سرمای فراوان چله کوچک است که به آن «سرمای پیرزن کش»، هم می‌گویند.

چار و چار
چهار روز پایانی چله بزرگ که می‌توان گفت ۷ تا ۱۰ بهمن، به همراه چهار روز نخست چله کوچک، که ۱۱ تا ۱۴ همان ماه است را چار و چار گویند. باور بر این است که در این ۸ روز، هوا دگرگون و بسیار بهتر و همچون بهار می‌گردد. برای همین نیز بسیاری از ایرانیان در این روزها با خود این سرود کوتاه را زمزمه می کنند: «اول چار و چارِ، هم عید و هم بهارِ».

چهل و چهله
از میان شماره‌های گوناگون، چند شماره از بار و پیشینه ویژه‌ای برخوردارند، همانند شماره های: ۴، ۷، ۱۲ و ۴۰. این اهمیت بر پایه و برداشت‌های کیهانی است که شب چله و چله تابستان را داریم و بسیاری از نقاط در ایران زمین همراه با چهل نام‌گذاری می شوند، مانند: چله دشت در استان بوشهر یا دهستان چله در استان کرمانشاه.

دیرینگی شب چله
شب یلدا
از آنجا که این روز را روز زایش دوباره فروغ و روشنایی می‌دانند، بی گمان پیشینه‌ی این باور و جشن، به چند هزارسال پیش از این و پیش از اشو زرتشت، می رسد. در این‌ باره نشانه‌های فراوانی به جا مانده است که به یکی از آنها نگاهی می‌اندازیم. آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی، که کم و بیش همزمان با فردوسی (۳۶۰ – ۴۰۰ مهشیدی)، زندگی می‌کرده و آن را «میلاد اکبر»، یا زادن بزرگ نامیده‌اند:

«دی ماه و آن را خورماه نیز می‌گویند […] در این روز عادت ایرانیان چنین بود که پادشاه از تخت شاهی به زیر می‌آمد و جامه سپید می‌پوشید و در بیابان بر فرشهای سپید می‌نشست و دربانها و یساولان و قراولان را که هیبت شاه بدانهاست به کنار می‌راند در امور دنیا فارغ ابلال نظر می‌نمود و هر کس که نیازمند می‌شد که با پادشاه سخن بگوید خواه که گدا باشد و یا دارا و شریف باشد یا وضع وضیع بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه می‌رفت و بدون هیچ مانعی با او گفتگو می‌کرد و در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می‌کرد و در یک سفره با ایشان غذا می‌خورد و می‌گفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می‌شود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است و نه پادشاه از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد پس من که پادشاه هستم با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود بخصوص که دو برادر مهربان هوشنگ و ویکرد چنین بودند.»

در همانجا می‌خوانیم که «گاهی این روز را نود روز می‌گویند و آن را عید می‌گیرند زیرا میان آن و نوروز نود روز است».

خوان چله

جشن چله نیز مانند جشن‌های دیگر ایرانی دارای خوان و سفره‌ای است که به نماد فروغ خورشید و آتش روشنگر دارای رنگ سرخ هستند، مانند انار و هندوانه.
در این جشن، شمع فروزان، آجیل و یا هفت دانه به همراه خشکبار، شیرینی، میوه و باده همراهی دارند و داستان‌گویی مادر بزرگ‌ها و خواندن شاهنامه و دیوان حافظ از بایسته و شایسته‌هاست.

شب یلدا

 چگونگی برگزاری

شب یلدادرونمایه این جشن در همه جای ایران به گونه‌ای یکسان، و همانا در کنار یکدیگر بودن و شادی کردن و اندوه از دل زدودن و شاهنامه و حافظ خواندن است. از این گذشته، در بخش‌های گوناگون آیین‌های ویژه‌ای برگزار می‌کنند که پرداختن به آن، کار را به درازا می‌کشاند و برای نمونه تنها یک آیین لرستانی را برایتان می‌نویسم:

در لرستان شب چله (یلدا=شو اول قاره)، نوجوانان و جوانانی درازی را به پایین می‌افکنند و می خوانند:

«امشو، شوِ اول قاره، خیر د هونت بواره» (امشب اول آغاز زمستان است و خیر در خانه‌ات ببارد) یا «نون و پنیر و شیره، کیخا هونت نمیره» (نان و پنیر و شیره، کدخدای خانه‌ات نمیرد)

«چی به کَر کوشکه بیاره»، کدخدا یا صاحب‌خانه هم آجیل و گندم برشته که لرستانی‌ها به ویژه در زمستان بسیار می‌پزند، به همراه میوه و شیرینی در شال آویزان شده می‌گذارد و بچه‌ها با بالا کشیدن شال و دیدن شیرینی و میوه و … و برای سپاسگزاری می‌خوانند: «امشو، شو اول قاهاره، خیر دِ هونت بواره نون و پنیر و شیره کیخا هونت نمیره».

از ارزشمندترین آیین‌های جشن چله فرستادن پیشکش از سوی خانواده داماد برای دختر شوی کرده و هنوز درخانه مادر و پدر مانده، و یا فرستادن پیشکش به خانه نو عروسان است، که به همراه با کله قند پیچیده شده در زرورق سبز (که رنگ دوست داشتنی زرتشت است) بود. این هدایا در خوانجه و یا طبق‌های که چراغ‌های روشن و فروزانی را نیز در خود دارند فرستاده می‌شد.

در پایان تنها به چند نمونه از اشعاری که به شب یلدا اشاره کردند را می‌آورم:

به صـاحب دولتـی پیـوند اگر نامی همی جویی

که از یک چاکری عیسی چنان معـروف شد یلدا

(سنایی غزنوی)

سخنم بلنـد نـام از سخن تو گشت و شاید

که دراز نامی از نام مسیح نام یافت یلـدا

( سیف اسفرنگی)

نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست

شب فِراق تو هر که که هست یلداییست

(سعدی سیرازی)

نور رویش تیره شب را روز نورانی کند

دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند

(منوچهری دامغانی)

جشن چله بر همگان خجسته باد

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=30770