۲۴ ساعت در برابر داعش

چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ برابر با ۱۳ ژانویه ۲۰۱۶


سارا دماوندان (+ویدیو، عکس) – از هنگامی‌که سر و کله آنها پیدا شد دنیا بیشتر رنگ آرامش به خود ندید. اول خودشان را «دولت اسلامی عراق و شام» نامیدند که مخفف‌اش به فارسی «داعش» می‌شود و به زبان‌های فرنگی ISIS.

بعد برای آنکه هم اسم‌شان بیشتر جهانی شود و هم قلمرو ادعای‌شان گسترده‌تر از عراق و شام باشد، خود را فقط «دولت اسلامی» یا IS خواندند. در میان ایرانیان اما نام‌شان همان «داعش» ماند و «داعشی» درست مانند «طالبان» شد نماد رفتار و فرهنگ مذهبی متعصب و کور و خشن. عملیات تروریستی و رفتارهای ضد انسانی و خونبار آنها در گوشه و کنار دنیا به ویژه در کشورهای عربی و خاورمیانه موجب شد که در کمترین زمان ممکن به صدر اخبار رسانه‌های جهان راه پیدا کنند و خیلی زود به بزرگ‌ترین مشکل جامعه‌ی جهانی تبدیل شوند.
علی بهمنی ۴۵ ساله معروف به علی سِف، پیشمرگه کومله است که به همراه همسرش شنو امینی و زانکو پسر ۲۰ ساله‌اشان در جبهه‌های کرکوک علیه داعش در حال جنگ و مبارزه مسلحانه هستند. مستند «۲۴» ساخته مهران عباسیان گوشه‌ای از نبرد این خانواده ۳ نفری را به تصویر کشیده است. این مستند به سفارش یکی از شبکه‌های تلویزیونی کشور سوئد ساخته شده است.

پای گفت‌وگوی کارگردان این فیلم مستند نشستم و از او درباره انگیزه‌ی ساختن این مستند برای شبکه تلویزیونی سوئد پرسیدم.

-پیش از آن‌که درباره‌ی فیلم مستند ۲۴ صحبت کنیم کمی از خودتان بگویید.
-شهریور ١٣۵٩ در مریوان به دنیا آمدم اما با شروع جنگ ایران و عراق به سنندج رفتیم و آنجا ساکن شدیم. از همان نوجوانى علاقه عجیبى به عکس و تصویر داشتم. همین علاقه باعث شد در ١۵ سالگى به سینماى جوان بروم و براى گذراندن دوره‌هاى عکاسى و فیلم‌سازى ثبت نام کنم. در ١۶ سالگى نخستین نمایشگاه عکس‌ام را در نگارخانه ارشاد سنندج به نام «خاطره» برگزار کردم و توانستم عنوان جوان‌ترین عکاس برتر کشور را به دست بیاورم در سال‌هاى بعد نمایشگاه‌هاى متعددی برگزار کردم و در همان سال‌های نخستین فیلم کوتاه خودم را ساختم. پس از آن در رشته کارگردانی سینما در دانشگاه سوره پذیرفته و همزمان با تحصیل در ١٩ سالگى وارد صدا و سیماى کردستان شدم و در بخش زنده به عنوان تصویربردار و نورپرداز شروع به کار کردم.
-شما در حزب کومله نیز فعالیت داشتید، علت پیوستن‌تان به این حزب چه بود؟
-سال ٨۶ به سلیمانیه ( کردستان عراق) رفتم و همکارى با حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران را آغاز کردم و به کمک چند تن از دوستانم تلویزیون ماهواره‌ای حزب (روژهلات) را مجددا راه‌اندازى کردم. بعد از ٣ سال به سوئد آمدم و در حال حاضر مقیم این کشور هستم و کماکان با تلویزیون روژهلات همکارى مى کنم و در کنار این همکارى به ساخت مستند و عکاسى حرفه‌اى مشغول هستم.

-آیا همکاری با این حزب موجب خروج شما از ایران شد؟
تمام کسانی که در بخش‌های هنری و فرهنگی مشغول به فعالیت هستند از خط قرمزهای موجود در آنجا رنج می‌برند. حضور مسئو لان بى سواد و کم سواد، فشار ها و زورگو یى‌هایشان، اعمال سلیقه‌هاى بى حساب و کتاب‌شان در خروج من بی تأثیر نبود و از آنجا که سال ٨۵ مخفیانه برای حزب کومله کار می‌کردم، تصمیم گرفتم فعالیت‌ام را علنی کنم و به حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران بپىوندم. در آن زمان تلویزیون حزب مدتى بود فعالیت‌اش متوقف شده بود و براى راه‌اندازى آن به نیروى متخصص نیاز بود و من با افتخار به همراه تعدادى از دوستانم این کار را انجام دادیم و من بدون اطلاع سازمان به سلیمانیه رفتم و براى همیشه عطاى کار در صدا و سیماى ایران را به لقایش بخشیدم.

-زمانی که در ایران بودید علاقه‌ای به ساخت فیلم مستند داشتید؟
-تا قبل از رفتن به صدا و سیما من به ساخت مستندهاى کوتاه مشغول بودم و براى جشنواره‌هاى مختلف این فیلم‌ها را مى‌فرستادم. بعد از آنکه در صدا و سیما استخدام شدم از آنجا که در پخش زنده تصویربردار بودم در یک فضاى کاملا بسته و امنیتى کار مى‌کردم. تمام فعالیت‌هاى امثال ما به دقت کنترل مى‌شد و هر گونه عدم هماهنگى با فعالیت‌هاى نظام عواقب سختى داشت اگر چه بالاخره من این قفس را تاب نیاوردم و ناچار به فرار شدم ولى در سال‌هایى که در این ارگان کار مى‌کردم تلاش مى‌کردم ایجاد حاشیه نکنم.

-برگردیم به مستندتان، چه شد که تصمیم به ساخت مستند «۲۴» می‌گیرید و راهی کرکوک می‌شوید؟
-تصور مى‌کنم دولت اسلامى یا همان داعش یک نیروى مذهبى افراطى است که تمام معادلات دنیا را را تحت تاثیر خود قرار داده است. خیلى مهم است که با این جریان مبارزه شود و هر چه زودتر فعالیت‌هاى این گروه متوقف شود، در حال حاضر تنها نیرویى که در مقابل داعش ایستاده و نبرد تن به تن مى‌کند و هدف‌اش تنها متوقف کردن داعش است و نه ماهى گرفتن از این آب گل‌آلود پیشمرگه‌هاى کرد هستند و تاریخ این موضوع را به خاطر مى‌سپارد. شاید این مستند و مستندهایی که در این زمینه ساخته می‌شود سندى باشد بر حقانیت آنان. بنا بر این من تلاش کردم شیوه مبارزه پیشمرگه‌ها را به تصویر بکشم. براى این منظور هم سراغ خانواده‌اى رفتم که پدر و مادر و پسر هر سه پیشمرگه هستند و کرد ایران و در واقع علی سف یکی از فرمانده‌های حزب کومله است با سوابقی درخشان.

-ساخت این مستند به چه صورتی انجام گرفت؟
-ژیان دخترى که پدرش یکى از پیشمرگه‌هاى قدیمى کردستان بوده و خودش از بچگى در سوئد بزرگ شده محور فیلم است. او تصمیم گرفت که از نزدیک با جبهه‌های جنگ علیه داعش آشنا بشود. زمانی که با هم درباره این تصمیم‌اش صحبت کردیم فکر کردم این تصاویر باید ثبت و برای مردم به نمایش گذاشته شود. با على سف یکی از فرماندهان جنگ تماس گرفته و قرار بر این شد به مدت ٢۴ ساعت در زندگى على سف حضور داشته باشیم و لحظات‌شان را ثبت کنیم.

-آیا دوستی قدیمی با علی سف منجر به این شد که شخصیت اصلی فیلم باشد؟
-علی سِف یک چهره شناخته شده است. این شخص یکى از پیشمرگه‌هاى زحمت‌کش و وفادار است. اوبه همراه همسر و پسرش سال‌هاست که براى حزب کومله زحمتکشان کردستان ایران فعالیت مى‌کند.
-این فیلم برای کشور سوئد ساخته شده. فکر می‌کنید چه جذابیتی می‌تواند برای آنها داشته باشد؟
-در این سال‌هایى که در سوئد زندگى مى‌کنم متوجه شده‌ام مردم سوئد مردمى صلح‌طلب و تا حدودى محافظه‌کار هستند و عموما اطلاعات دقیقى از وضعیت خاورمیانه ندارند. تنها چیزهایى از اخبار مى‌شنوند و گاهی به دلیل هجوم بى رویه پناهندگان به سرزمین‌شان و وضعیت بحران‌زده و آسیب‌زننده احساس خوبى نسبت به مردمان خاور میانه ندارند. من به نوبه خودم تلاش کردم تا کمکى به شناساندن و اگاه کردن سوئدى‌ها بکنم.

پیش‌پرده فیلم مستند «۲۴»:

 

-شما یک فیلم مستند می‌سازید از یک فرمانده جنگ علیه داعش. این فیلم می‌تواند خطراتی برای این خانواده داشته باشد. به این بخش ماجرا هم فکر کردید؟
-داعش یک تفکر و جریان کینه‌توز و ستیزه‌جوست و اصولا هیچ منطقى براى مبارزه و هیچ وجدانى براى قضاوت منطقى در آنان وجود ندارد بعید نیست به تلافى اینکه این مستند سعى در هر چه بیشتر شناساندن آنها، البته نه به طریقى که باب میل آنهاست، کرده است اقداماتی انجام دهد و به این خانواده آسیب بزند. اما چیزی که وجود دارد این است که این افراد خطر را درک کرده و مى‌شناسند و با این آگاهی حاضر به حضور در این مستند شده‌اند.

-داعش به یک نام مخوف تبدیل شده. حتی بسیاری از ما توانایی نگاه کردن به برخی تصاویر منتشر شده از طرف آنان را نداریم. با توجه به اینکه شما برای ساخت این مستند از نزدیک با جبهه داعش در تماس بودید به چه میزان احساس خطر می‌کردید؟
-چه کسى مى‌تواند ادعا کند که هراسى از حضور در جبهه داعش ندارد. همه ما از مرگ آن هم مرگ‌های این‌چنینی وحشت داریم اما می‌توانم به جرأت بگویم تنها آن پیشمرگه‌هایی که در گرمای ۵٠ درجه با کمترین امکانات در راه هدف و پاسداری از خاکشان مشغول مبارزه هستند از مرگ در برابر داعش هراسی ندارند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=32275