بسیاری از افراد با شروع سال جدید هدفهایی را برای سال پیش رو تعریف میکنند؛ گاهی هم به صورت جدی تلاش میکنند به هدفهایی که تعریف کردهاند برسند و گاهی هم در حد همان تصمیم آغاز سال جدید باقی میماند.
روزنامه تلگراف در گزارشی به بررسی روانشناختی رسیدن به هدفهای ترسیم شده پرداخته است.
مارک گرفیث پروفسور اعتیاد رفتاری در دانشگاه ناتینگهام ترنت کانادا میگوید: «وقتی تصمیمی میگیرید و قصد دارید آن را به انجام برسانید، بهتر است که با گامهای آهسته و پیوسته پیش بروید. به عنوان مثال اگر میخواهید که نوشیدن الکل را ترک کنید بهتر است ابتدا هر سه روز یک بار الکل بنوشید، سپس هفتهای یک بار. در این صورت احتمال اینکه شما موفق شوید بسیار بیشتر است».
اگر تصمیمتان برای سال جدید این است که سالمتر غذا بخورید:
زندگی خود را بر اساس به حداقل رساندن وسوسهها تنظیم کنید و از لحظاتی که اراده زیادی دارید جهت آماده ساختن خودتان برای لحظاتی که سست اراده هستید، استفاده کنید. تکنیکهای سادهای هم برای این کار وجود دارد به عنوان مثال از شب قبل کفشهای ورزشی خود را از جاکفشی درآورید و جایی جلو چشمتان بگذارید. یا اینکه میوهها را جایی در تیررس نگاهتان در بخچال بگذارید و به این باور برسید که اگر زمان رفتن به سینما یک بسته بزرگ پاپ کورن بخرید بدون شک همه آن را در طول تماشای فیلم خواهید خورد.
در هر صورت عجله نکنید و تصمیمتان برای سالمتر خوردن و سالمتر زندگی کردن را به آهستگی پیش ببرید.
اگر تصمیم سال جدیدتان بهبود شرایط شغلی است:
نتایج تحقیقات نشان میدهد که بیش از نیمی از شاغلان بریتانیا قصد دارند در سال جدید میلادی تلاش کنند تا شغلشان را عوض کنند.
این نظرسنجی که در آن ۲۰۰۰ شهروند این کشور مورد بررسی قرار گرفتهاند، نشان میدهد که بیشتر این افراد از نداشتن اعتماد به نفس رنج میبرند و وقتی کاری به آنها تحویل داده میشود سردرگم میمانند که از کجا شروع کنند.
ریچارد وایزمن روانشناس و نویسنده کتاب «۵۹ ثانیه، کمی فکر کنید، تغییرات زیادی ایجاد کنید» میگوید بر اساس بررسیها، افرادی که به دنبال یافتن کار جدیدی هستند اما در این کار آهسته و مرحله به مرحله پیش میروند بیشترین موفقیت را دارند.
به گفته او افراد موفق در این زمینه معمولا هدف خود را با خانواده و دوستانشان در میان میگذارند.
وایزمن اضافه میکند: «اینکه هدفتان را با کسی در میان نگذارید پذیرش شکست را آسانتر میکند و در عین حال احتمال تغییرات اساسی را نیز به شدت کاهش میدهد».
این روانشناس میگوید: «در این صورت احتمال اینکه شما به همان کار وشغل فعلیتان بچسبید بیشتر میشود.»
اگر تصمیم گرفتهاید حساب و کتاب مالیتان را بهتر نگاه دارید:
اگر مدام این جمله را برای خودتان تکرار کنید که «من در مدیریت پول ضعیف هستم»، این شیوه تفکر میتواند بر عملکرد ذهنی شما هم تاثیر بگذارد.
البته بسیاری از رفتارهای ما در این زمینه به نحوه برخورد ما با پول در دوران کودکی و همچنین نحوه مصرف اولین درآمدمان بر میگردد.
برای بهبود در مدیریت پول میشود به راههای کوچک اما با اهمیتی فکر کرد؛ به عنوان مثال همانند زنگ ساعت برای خود «دریافت یک پیام هشدارامیز» سیستماتیک تعریف کنید که اگر حساب بانکی شما از یک حد مشخصی کمتر شد، شما آن پیام را دریافت کنید. یا اینکه پیام مثبتی مثل اینکه «من بر هزینههای خود مسلط هستم» بنویسید و آن را در کیف پول خود نگاه دارید.
نکته دیگر اینکه در انتخاب فرد همراه برای خرید دقت کنید؛ انتخاب اشتباه و خرید رفتن به همراه دوستان ولخرج ممکن است به این منجر شود که شما هم جیبهایتان را بیشتر خالی کنید.
اگر تصمیم گرفتهاید که شادتر زندگی کنید:
شون اکور نویسنده کتاب «مزایای شادی» میگوید: «وقتی مغز مثبتاندیش باشد، هوش افزایش پیدا میکند، فرد کمتر به نگرانیهایش فکر میکند، خلاقیتها سه برابر میشود، انرژی فرد ۳۱ درصد افزایش پیدا میکند و احتمال پیشرفت ۴۰ درصد افزایش پیدا میکند».
این در حالیست که بسیاری از مردم منتظر میمانند که شادی به سراغشان بیاید، صبر میکنند تا به موفقیتی که در ذهنشان دارند برسند و تا آن زمان شادی را به تاخیر میاندازند؛ در حالی که این به آن معنا است که ما شادی و موفقیت خود را محدود کردهایم.
راه غلبه بر این مشکل «تمرکز حواس» است و تحقیقات بسیاری نیز این موضوع را تایید کردهاند؛ از جمله نتایح مطالعهای که سال گذشته در مجله معتبر لانست منتشر شد.
تمرکز حواس از عزم و برنامهریزی برای تغییر میآید؛ تغییر از فردی عصبی و پر استرس به فردی آرام و فردی واکنشی به فردی متفکر.
البته نکتهای را هم نباید از نظر دور داشت؛ اینکه سال خود را با تصمیمات و هدفهای بسیار انباشته نکنید تا سر آخر احساس کنید به هیچ کدام از آنها نرسیدهاید.
بهتر است تصمیمات را ساده و کوچک کرد. پس از آن متوجه میشوید بسیاری از تغییرات هم به دنبال آن رخ میدهد.