ورشکستگی فرهنگی و اقتصادی «باربی‌های ایرانی»

یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ برابر با ۳۱ ژانویه ۲۰۱۶


کامیار بهرنگ- سارا و دارا که کودکان ایران زمانی در کتاب‌های درسی دبستان با آنها آشنا می‌شند، قرار بود دربازی‌های آنها نیز شریک شوند تا در رقابت با عروسک‌های جذاب، مانع «نفوذ فرهنگ غربی» شوند.

 اما پس از سال‌ها تلاش و تولید و هزینه، همچنان سیاست‌گذاران فرهنگی جمهوری اسلامی به دنبال پیدا کردن راهی برای تقویت حضور  عروسک‌های «ملی» و  «مذهبی» در کنار کودکان ایران هستند.

سارا و دارا با اینکه به گفته مسئولان در رقابت با باربی به بازار نیامده‌اند اما بسیاری آنها را «باربی ایرانی» می‌شناسند
سارا و دارا با اینکه به گفته مسئولان در رقابت با باربی به بازار نیامده‌اند اما بسیاری آنها را «باربی ایرانی» می‌شناسند

رهبر جمهوری اسلامی در اولین روزهای شکل‌گیری دولت حجت‌الاسلام روحانی در دیداری با اعضای «شورای عالی انقلاب فرهنگی» از شکست این طرح سخن به میان آورد و گفت: «دوستان ما آمدند در یکی از دستگاه‌های فعال و مسئول، عروسک‌های خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اول هم حساسیت طرف مقابل را- یعنی مخالفین را، خارجی‌ها را- برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچه‌ی ما اصلا نمی‌شناسد- ببینید، پیوست فرهنگی که می‌گوییم اینها است- خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچه‌ی ما می‌شناسد، بتمن را بچه‌ی ما می‌شناسد. ده بیست فیلم درست کرده‌اند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که می‌بیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار می‌کرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش می‌گوید این را برای من بخرید؛ عروسک را می‌شناسد؛ این پیوست فرهنگی [است]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست می‌کردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچه‌ها؛ بعد که معرفی شد، آن‌وقت خودشان می‌خرند، [ولی] وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست می‌شود؛ و ورشکست شد. یعنی یک چنین دقت‌هایی را بایست کرد. به‌ هر حال این تهاجم فرهنگی به این شکل یک واقعیتی است». این سخنان خامنه‌ای در عمل به نتایج دیگری انجامید.

به نام مبارزه با غرب به کام کارخانه‌های چینی

نسل دوم عروسک‌های ایرانی را کارخانه‌های چینی تولید کردند
نسل دوم عروسک‌های ایرانی را کارخانه‌های چینی تولید کردند

با اینکه ولی فقیه تاکید دارد که ورود این عروسک‌ها «حساسیت» طرف مقابل را برانگیخته است اما باید نگاه کرد که این گفته او تا چه حد واقع‌گرایانه است.

ایده عروسک‌های دارا و سارا اولین بار در سال ۱۳۷۵ مطرح و ۵ سال بعد از آن وارد بازار شد. کیفیت پایین این عروسک‌ها در بازار موجب شد که بازار پر از عروسک‌هایی شود که قرار بود جایگزین باربی‌ها شوند اما آنها در قفسه باد کردند و باربی‌ها فروش رفتند. بعد از این دوره است که ساخت این عروسک‌ها به چین واگذار می‌شود.

حتی ممانعت پلیس از فروش عروسک‌های غیرایرانی نیز نتوانست موجب استقبال از دارا و سارا شود. روزنامه گاردین در گزارشی این اقدام پلیس ایران را «یکی از مظاهر مبارزه با غرب‌گرایی در ایران» و همچنین مقابله با «نفوذ فرهنگی» معرفی کرده است. روزنامه دیلی میل نیز در گزارشی از قول معصومه رحیمی یک عروسک‌فروش مقیم تهران می‌گوید که «این عروسک‌ها از موشک‌‌های آمریکایی هم خطرناک‌تر هستند». در همین گزارش مهدی هدایت نیز تاکید دارد که ساخت عروسک‌های دارا و سارا یک «اقدام استراتژیک» است.

مجید قادری، طراح پروژه‌ی این عروسک‌ها نیز  گفته بود: «از نظر ما اسباب‌بازی یک کالای فرهنگی است و اگر در این کالا خودکفا و مستقل نباشیم، مجبوریم آن را از خارج وارد کنیم و این حرف به معنای ورود یک فرهنگ از کشوری دیگر است».

اما این سوال همچنان باقی است که با تمام این تاکید بر روی نقش عروسک‌های ایرانی چرا این محصولات باید در چین تولید شوند؟

امر فرهنگی بدون حمایت نهادهای فرهنگی

عدم جذابیت‌های تبلیغی به روی محصولات ایرانی یکی از مهمترین دلایل شکست این پروژه است
ناهمخوانی این عروسک‌ها با تخیل کودکان یکی از مهم‌ترین دلایل شکست پروژه‌ی اسلامی عروسک‌سازی است

آنها که سخنان رهبر جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته را  پیگیری می‌کنند با واژه‌هایی همچون «تهاجم» و «شبیخون» فرهنگی آشنا هستند. طراحی عروسک‌های دارا و سارا نیز از دید وی مصداق «تولید فرهنگی» عنوان شده است. محسن چینی‌فروشان، رئیس پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که تولید عروسک‌های دارا و سارا در دوران مدیریت او آغاز شد در مصاحبه‌ای که در سایت شخصی رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده است، از عدم استقبال دیگر نهادهای فرهنگی کشور از این «تولید» مورد عنایت رهبر جمهوری اسلامی می‌گوید. او در این مصاحبه تاکید دارد «[رهبر]  اشاره فرمودند که جاهایی مثل صدا و سیما و مطبوعات به این امر کمک کنند تا این عروسک‌ها جا بیفتد که متأسفانه این اتفاق نیفتاد».

در بالا خواندید که حتی خامنه‌ای نیز خود به این موضوع اشاره کرده و است می‌گوید: «بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست می‌کردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود». اینجا نیز این سوال مطرح است که وقتی بزرگترین نهادهای فرهنگی کشور زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است چگونه آنها از اطاعت «امر ولی وفقیه» سر باز زده‌اند؟ جز آنکه خود آنها نیز به خوبی می‌دانند این عروسک‌های بی‌کیفیت با هزار فیلم و تبلیغ هم نمی‌توانند همبازی کودکان ایران شوند؟

پیروزی «پیاده‌نظام فرهنگ غرب»

«پیاده نظام فرهنگ و هویت غربی» نیز یکی دیگر از اصطلاحات مقامات رژیم ایران از جمله برای عروسک‌های باربی است. تاکید طراحان پروژه و حتی رهبر جمهوری اسلامی به «ورشکستگی» طرح سارا و دارا از یک سو به معنی پیروزی آنچه در جمهوری اسلامی «شبیخون فرهنگی» نامیده می‌شود، است و از سوی دیگر اعتراف به شکست بخش مهمی از سیاست‌های فرهنگی نظام اسلامی.

مسئولان سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی، عروسک‌های باربی را «پیاده نظام تهاجم فرهنگی» معرفی می‌کنند
مسئولان سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی، عروسک‌های باربی را «پیاده نظام تهاجم فرهنگی» معرفی می‌کنند

به گفته برخی کارشناسان، عروسک‌ و اسباب بازی از عوامل مهمی هستند که در کودکی می‌توانند به شکل‌دهی ارزش‌ها در زندگی کودک کمک کنند. سارا و دارا نه با حجاب‌ و نه با لباس‌های محلی نتوانسته‌اند جای «بتمن» و «باربی» را بگیرند همان گونه که در جامعه نیز این فرهنگ هنوز پس از سه دهه نه تنها حاکم نشده بلکه همواره به چالش کشیده شده است. اینک در عصر جدید اینترنت و ارتباطات، این چالش تشدید نیز شده است. باید پرسید در زیر سایه‌ی شکست سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی، خانواده‌های ایرانی تا چه اندازه به موضوع تقویت هویت در فرزندان خود توجه دارند؟ آیا آنها خود را بخشی از ساکنان دهکده‌ی جهانی می‌دانند، یا «امت» یک حکومت که هر طور که دلش بخواهد آنها را تعریف می‌کند و حتی برای اسباب‌بازی کودکان‌شان تصمیم می‌گیرد؟ پاسخ را می‌توان در ورشکستگی فرهنگی و اقتصادی سارا و دارا جُست.

باربی، عروسکی که در حال حاضر ۵۷ ساله است در صدها مدل دل از کودکان سراسر جهان برده است. این عروسک سالانه میلیون‌ها دلار به جیب طراحان و تولیدکنندگان آن سرازیر می‌کند. سارا و دارا  با پوشش اسلامی و در بهترین حالت چند لباس محلی هیچ شانسی برای رقابت با این دختر/زن رویای کودکان ندارند حتی اگر حکومت اسلامی در ایران برای تحمیل ایده‌های خود «مراسم عروسک‌سوزان» در مدارس راه بیندازد.

دغدغه‌های عروسکی رهبر

در این میان، علیرضا حاجیان زاده، مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هفته گذشته از وضعیت اسباب بازی‌ها در ایران اظهار نگرانی کرده و تاکید داشت: «مقوله اسباب بازی یکی از دغدغه های مقام معظم رهبری است». این مقام مسئول اضافه کرده است: «به رغم عدم تائید برخی اسباب بازی‌ها برای ورود به کشور از سوی کانون پرورش فکری، عملا شاهد آن هستیم که این نوع از کالاهای وارداتی وارد بازار می‌شوند».

ممنوعیت ورود اسباب بازی اولین بار از سال ۱۳۹۰ آغاز شد که عروسک‌های باربی در صدر آنها قرار داشت. این در حالیست که تنها در ‌سال گذشته ٢۵‌هزار و ۴١٨ تن اسباب‌‌بازی و لوازم ورزش به ارزش ٧٢‌ میلیون و ۵٧٣‌ هزار و ٢٧۵ دلار به ایران وارد شده است. میزانی که نسبت به مدت مشابه سال گذشته خود ۴١/۶٩‌درصد افزایش داشته است.

دغدغه‌های ولی فقیه در مورد تولید عروسک‌های اسلامی از یک سو، و  افزایش وارادت اسباب بازی از سوی دیگر، گویای مسیرهایی است که جامعه ایران و گفتمان‌های اجباری حکومت در دو جهت متفاوت می‌پیمایند.

گزارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی و حمله به عروسک‌های غربی:

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=33469