قدیمها که تازه تلفن آمده بود، فقط با تغییر صدای خود و ترفندهایی محدود، میشد یا مزاحم دیگران شد و یا تصویر دیگری از خود به دست داد.
امروز اما فضای مجازی چنان دامنهای از امکانات را در اختیار همگان قرار داده که به همان اندازه که میتوان از آنها بهرهبرداریهای مفید و روشنگرانه کرد، به همان اندازه میتوان به فریب و دروغ و تخریب دامن زد. با این تفاوت که پیامدهای تخریب همواره یا به سختی جبران میشوند و یا اصلا جبرانناپذیر هستند.
در عرصهی فردی و خصوصی کم نشنیدهایم خبرهایی که دانشآموزان و جوانانی به دلیل آزار و تمسخر در شبکههای اجتماعی دست به خودکشی و یا انتقامجوییهای مرگبار زدهاند. در حالی که همین شبکهها توانستهاند سبب آموزش و یا شکوفایی علمی و هنری افرادی که از امکانات کمی برخوردارند و یا برقراری مهر و عطوفت بین هزاران هزار انسان در سراسر جهان شوند.
اما اینکه دوغ و دوشاب در این شبکهها در عرصه سیاسی و اجتماعی هم دامان دولتها را هم بگیرد تا در یک جنگ روانی توسط مخالفان داخلی و یا رقبای خارجی تحت فشار قرار داده شوند، موضوعی است که گمان نمیرود بتوان از آنها پیشگیری کرد.
چندی پیش یک کاربر در فیسبوکاش اعلام کرد که یک پناهجوی سوری در برابر ادارهی مربوطه در شهر برلین پایتخت آلمان به علت بیماری و دیر رسیدن پزشک درگذشت. این خبر در چند دقیقه چنان دست به دست گشت که عدهای در محل درگذشت این پناهجوی ناشناس گل و شمع هم قرار دادند. تلاش پلیس و مقامات مسوول اما برای پیدا کردن این پناهجوی سوری بیهوده ماند. چند روز پس از جنجالی که به راه افتاد، فردی که این خبر را در فیسبوکاش منتشر کرده بود، اعتراف کرد که یک مددکار است و زیر فشار روحی و برای جلب افکار عمومی این خبر دروغ را منتشر کرده است.
مورد دیگر هم باز در آلمان و این بار در عرصه سیاست خارجی بود. اواخر ژانویه خبری از رسانههای روسیه منتشر شد که لیزا، یک دختر ۱۳ سالهی روس در آلمان توسط یک پناهجوی عرب ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفته است. باز هم شبکههای اجتماعی پر شد از قضاوت و نفرت و… کار به جایی رسید که روستباران آلمان علیه پناهجویان و سیاست دولت آلمان تظاهرات کردند و حتی لاوروف وزیر خارجه روسیه خواستار پیگیری قضیه شد. حتی پس از آنکه معلوم شد دخترک که خانوادهاش او را در دفتر پلیس به عنوان «گمشده» معرفی کرده بود، نزد آشنایان آنها بوده است، موضوع ادامه یافت و کسی نمیخواست باور کند که این هم غیرواقعی بوده است!
چنین نمونههایی از یک سو نقش هیولایی شبکههای اجتماعی را نشان میدهد و از سوی دیگر بیانگر یک روانشناسی اجتماعی است که شاید تا به امروز و بدون این شبکههای مجازی نمیتوانست چنین آشکار شود: انگار تودهی مردم و تمایلات آنهاست که اخبار را تعیین میکند!