اندونزی، برزخ استوایی پناهجویان ایرانی

دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ برابر با ۲۵ آپریل ۲۰۱۶


روشنک آسترکی (+ویدیو) اندونزی، کشوری فقیر در جنوب شرقی آسیا و با آب و هوایی استوایی و گرم؛ مکانی که صدها پناهجوی ایرانی آنجا در برزخی سخت روزگار می‌گذرانند.

سواحل اندونزی از سال‌های گذشته به مبدأ سفر دریایی پناهجویان غیرقانونی به مقصد استرالیا تبدیل ‌شده است. سفرهای دریایی خطرناکی که تا کنون باعث غرق شدن صدها پناهجو شده و بسیاری از آنها نیز در مرزهای دریایی اندونزی بازداشت و به اندونزی منتقل شده‌اند که زندگی سختی را برای آنها رقم ‌زده است. در حال حاضر بیشترین پناهجویان در این کشور اهل افغانستان، سومالی، سودان، عراق، فلسطین و ایران هستند.

بر اساس قوانین اندونزی وقتی مهاجران غیر قانونی در این کشور بازداشت می‌شوند، تحقیقاتی پیرامون هویت و سوابق آنها در کشور اندونزی توسط پلیس انجام می شود بعد از پایان تحقیقات پلیس که بین یک تا دو ماه طول می‌کشد، در حالی که مهاجران جرمی به جز حضور غیرقانونی در مرز اندونزی را مرتکب نشده باشند، می‌توانند در زندان خود را به نمایندگان سازمان ملل متحد معرفی و درخواست پناهندگی کرده و یا به ایران بازگردند. مهاجرانی که در این روند از اعلام پناهجویی و پناهندگی منصرف می‌شوند، باید از زندان یا بازداشتگاه پلیس به همراه یک محافظ به سفارت ایران در جاکارتا تحویل داده شوند و سفارت ایران در جاکارتا مسئول است که آنها را به ایران بازگرداند. پناهجویانی هم که دو بار در جلسات مصاحبه سازمان ملل، پناهندگی آنها رد یا اصطلاحاً ریجکت شود ناچارا باید به ایران بازگردد.

برای نگاهی به وضعیت پناهجویان ایرانی در اندونزی، کیهان لندن با دو تن از این پناهجویان به گفتگو نشسته است؛ هر چند این پناهجویان سخنان زیادی از وضعیت دردناک پناهجویان ایرانی در اندونزی را بیان کردند اما در ادامه به بخش‌های مهم سخنان آنان می پردازیم.

هزینه‌ی میلیونی برای هیچ

سیروس یکی از پناهجویان ایرانی در اندونزی است که به دلیل عضویت در یک حزب سیاسی و فشارهای امنیتی ناشی از آن تصمیم به پناهندگی گرفته و اکنون دو سال و ۱۰ ماه می‌شود که همراه همسر و دختر هشت ساله‌اش در اندونزی در انتظار به سر می‌برد. سیروس دو سال و نیم پیش هفتاد میلیون تومان به قاچاقچیان انسان پرداخت کرد تا به اندونزی بیاید و از طریق قایق به استرالیا منتقل شود اما هیچ ‌وقت سوار آن قایق نشد. او در مورد اتفاقاتی که در اندونزی برایش افتاده به کیهان لندن می‌گوید: «هماهنگی با قاچاقچی که ایرانی بود را از ایران انجام دادم، قرارها گذاشته شد، به همراه همسر و دخترم به اندونزی آمدیم اما زمانی که به سمت قایق می‌رفتیم در جاده ساحلی توسط پلیس اندونزی دستگیر شدیم».

دستگیری پناهجویان توسط پلیس اندونزی

سیروس می‌گوید آن موقع با هزینه کمتر هم آدم می‌بردند استرالیا اما من هزینه بیشتری دادم که با قایقی دو موتوره و در تعداد کمتر و مطمئن‌تر به استرالیا برسیم. این زوج به همراه دختر خردسالشان پس از دستگیری سه ماه را در زندانی در اندونزی سپری کردند. زندانی که به گفته او بدترین روزهای عمرشان بود. سیروس وضعیت زندان را برای کیهان لندن این‌گونه شرح می‌دهد: «ما را به زندانی بردند که ظرفیت اسکان ۱۰۰ نفر را داشت اما بیش از ۲۵۰ نفر در آن جا داده شده بود. این ساختمان یک سالن و دو اتاق بزرگ داشت، زنان و کودکان در اتاق‌ها و مردها در سالن می‌خوابیدند اما ازدحام جمعیت آنقدر زیاد بود که بسیاری در حیاط یا راهروها می‌خوابیدند. منبع آب آنقدر کثیف بود که بیشتر اوقات وقتی شیر آب را باز می‌کردیم کرم‌های ریزی به همراه آب از شیر بیرون می‌آمد. مدام بین پناهجویان بازداشت‌شده که از ملیت‌های مختلف بودند دعوا در می‌گرفت و وضعیت غذا بسیار نامطلوب بود». به گفته این پناهجوی ایرانی برخی از ایرانیانی که در شرایط سخت این زندان‌ها قرار می‌گرفتند در نهایت تقاضا می‌کردند که به ایران بازگردند. او اضافه می‌کند این تصمیم را پناهجویانی می‌گرفتند که مشکل سیاسی و عقیدتی در ایران نداشتند و بیشتر به دلیل شرایط اجتماعی ایران تصمیم به پناهندگی گرفته بودند.

با کمترین امکانات زندگی

گفتنی است در اندونزی پناهجوها به دو شکل زیر پوشش سازمان ملل قرار می‌گیرند. برخی پس از ورود به اندونزی خودشان را به سازمان ملل معرفی می‌کنند که اصطلاحاً به آنها «خودمعرّف» می‌گویند و در این صورت هیچ حمایت مالی و امکاناتی از سوی سازمان ملل در اختیار آنها قرار نمی‌گیرد. اما بیشتر پناهجویان ایرانی دمحل سکونت پناهجویان در اندونزیر مرزهای زمینی یا دریایی اندونزی و زمانی که قصد مهاجرت غیرقانونی به استرالیا داشته‌اند بازداشت شده و در زندان خود را به نماینده سازمان پناهجویان معرفی و درخواست پناهندگی داده‌اند. کسانی که به این شکل درخواست پناهندگی می‌دهند، تحت پوشش IOM (سازمان بین‌المللی مهاجرت) قرار می‌گیرند که به پناهجویان در اندونزی مکانی برای اسکان و برای هر نفر ماهیانه معادل ۱۲۵ دلار امریکا به عنوان هزینه زندگی پرداخت می‌کند. خدمات دیگر این سازمان برای پناهجویان در اندونزی معرفی آنها به کلاس‌های زبان و برخی حمایت‌های درمانی است.

اما سیروس می‌گوید ارائه این خدمات به طور منظم صورت نمی‌گیرد، برای نمونه مبلغ هزینه زندگی به ‌صورت روپیه اندونزی پرداخت می‌شود اما در دو سال گذشته که دلار در اندونزی گران شده است این مبلغ در عمل معادل ۱۰۰ دلار برای هر نفر است و حقوق بچه‌ها را هم به کمتر از ۵۰ دلار در ماه کاهش داده‌اند. سیروس می‌گوید این مبلغ که تقریباً برای خانواده‌اش معادل ۲۵۰ دلار در ماه می‌شود نه تنها منظم پرداخت نمی‌شود، بلکه پوشش هزینه‌های زندگی‌اش را نمی‌دهد و در طی دو سال و نیم گذشته ۲۰ میلیون تومان کمک مالی از سوی خانواده‌اش در ایران دریافت کرده تا بتوانند هزینه‌های معیشتی خانواده‌اش را، آن هم در سطح مطلوب پوشش دهد. این پناهجوی ایرانی در مورد دیگر کمک‌های سازمان بین‌المللی مهاجرت می‌گوید: «خانواده ما را در یک اتاق در ساختمانی که حالت خوابگاه دارد اسکان داده‌اند و همه امکانات ما همین اتاق کوچک و سرویس بهداشتی و وسایلی چون پنکه و تلویزیون است. شرایط دیگر پناهجویان هم به همین شکل است. به خاطر هوای گرم اندونزی همیشه زیر باد پنکه می‌خوابیم و در نتیجه مدام سرما می‌خوریم. امکانات درمانی هم نداریم، وقتی مریض می‌شویم به کلینیک‌های دولتی مراجعه می‌کنیم اما آنها ارزان‌ترین داروها را در اختیارمان قرار می‌دهند که کیفیت و خاصیت درمانی مؤثری ندارد. حتی یکی از پناهجویان که باردار بود موقع زایمان و در حالی ‌که درد می‌کشید، دکتر تشخیص داد باید سزارین شود، ساعت‌ها درد کشید چون آی.او. ام می‌گفت نمی‌تواند هزینه سزارین را تقبل کند و این زوج هم پول نداشتند و درنهایت مجبور شدند پول سزارین را خودشان تأمین کنند».

محل سکونت پناهجویان در اندونزیبین مرگ و زندگی

احمد یکی دیگر از پناهجویان ایرانی در اندونزی است که به همراه همسر، پسر شانزده ساله و دختر شش ساله‌اش سه سال است در اندونزی به سر می‌برند. احمد که از دراویش ایرانی است و به دلیل فشارهای امنیتی و قضایی مجبور به ترک ایران شده، از طریق سواحل اندونزی به همراه خانواده عازم استرالیا می‌شود؛ اما قایق آنها غرق می‌شود و پس از بیست ساعت شناور بودن روی آب، او و اعضای این خانواده چهارنفره توسط نیروهای امدادی اندونزی و پلیس این کشور نجات پیدا کردند و به زندان منتقل شدند. احمد و خانواده‌اش یک ماه و نیم در شرایطی بسیار بد در زندان به سر می‌برند و از آنجا که او راه بازگشتی به ایران نداشته، به دفتر سازمان ملل متحد درخواست پناهندگی دهد. وی به کیهان لندن می‌گوید: «دو سال در کمپ‌های اندونزی معطل مراحل بررسی پرونده و مصاحبه‌هایم بودیم و در حال حاضر دقیقاً یک سال است که مصاحبه دوم هم انجام و پناهندگی من و خانواده‌ام از سوی سازمان ملل متحد پذیرفته‌شده است اما در این یک سال هنوز هیچ خبری از انتقالمان به کشور سوم نیست و مشخص هم نیست چه زمانی ما را به کشور مقصد منتقل می‌کنند».

وضعیت کودکان و نوجوانان

احمد جدا از شرایط بد کمپ و نبود حمایت از سوی دفتر پشتیبانی سازمان ملل، از اینکه فرزند بزرگش سه سال است از تحصیل بازمانده بسیار ناراحت است. پسری که از سن سیزده سالگی به دلیل مشکلات امنیتی پدرش از شهر و کشور فامیل خود دور شده و در حساس‌ترین سنین نوجوانی حتی امکان تحصیل را از دست‌ داده است و باید پس از انتقال به کشور سوم، از مقاطع ابتدایی دبیرستان شروع به تحصیل کند. اما او تنها کودک پناهجو نیست که دچار چنین شرایطی است و کودکان دیگر پناهجویان نیز در سال‌های انتظار در اندونزی امکان تحصیل ندارند.

لینک مستقیم به ویدیو

سیروس نیز سخنان احمد را تائید می‌کند و می‌گوید دخترش در این مدت نتوانسته به مدرسه برود و سازمان پناهجویان کودکان را به آموزشگاه زبان انگلیسی معرفی می‌کند اما این آموزشگاه فاصله زیادی با محل اسکان آنها داشت و هزینه رفت ‌و آمد آنقدر زیاد است که بعد از مدتی نتوانست کلاس‌های دخترش را ادامه دهد.

انتظار، انتظار، انتظار

دیان ویرنجوریت، سفیر اندونزی در تهران در سال ۹۲ اعلام کرد از ۱۰ نفر ایرانی که به اندونزی سفر می‌کنند پنج نفر به ایران باز نمی‌گردند و ما هم نمی‌دانیم کجا هستند، اما تصور می‌کنیم که آنها به دنبال مهاجرت غیرقانونی به استرالیا هستند. بنا به گفته پناهجویان ایرانی، دوران انتظار کسانی که با مدارک و اسناد قانع‌کننده در اندونزی درخواست پناهندگی می‌دهند، سه سال و نیم تا چهار سال است. سال‌هایی که به برزخی سخت برای پناهجویان در این کشور استوایی تبدیل‌شده و بدون شک آثار و خاطرات تلخ این روزها و هفته‌های انتظار تا سال‌ها با این افراد به‌ویژه کودکانشان باقی خواهد ماند.

——————————————————————-
* یادآوری می‌کنیم که وبسایت کیهان لندن به مدت یک سال از فروردین ۱۳۹۰ تا فروردین ۱۳۹۱ ماجرای پناهجویی یک مرد جوان ایرانی را که به همراه همسر و پسر خردسالش از راه اندونزی قصد پناهندگی به استرالیا را داشت، به طور زنده منتشر می‌کرد. ماجرای پناهجویی وی که خود را «آریا» معرفی کرده بود هم اکنون به صورت پاورقی در کیهان هفته منتشر می‌شود. انتشار این ماجرا نخستین پاورقی زنده‌ در مطبوعات ایران است. «آریا» آنچه را خود و خانواده و دیگر پناهجویان از سر می‌گذراندند همراه با نقل خاطرات و رویدادهای زندگی روزانه از طریق موبایل برای کیهان لندن می‌فرستاد، چیزی شبیه «ریالیتی شوReality Show » به صورت  نوشتاری، با این تفاوت که یکی واقعا «شو» است و دیگری واقعیتی که امروز به یک بحران جهانی تبدیل شده است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=40658

یک دیدگاه

  1. ناشناس

    با سلام وخسته نباشی پناهجوزانی که بالای پنج سال قبولی گرفتند و بلاتکلیف هستند چرا رسیدگی نمیشه ایا دراین مدت پاک بودن وانسان بودنشان مورد قبول نیست خواهشا رسیدگی فرمایید مخصوصا کشورهایی که اب و هوای بدی دارند

Comments are closed.