در «مرضیه» شکفت، غزل‌های دلکش‌ات

سه شنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ برابر با ۲۶ آپریل ۲۰۱۶


رضا مقصدی – به خاطره‌ی شورانگیز بیژن ترقی

نام تو همنشینِ نگینِ ترانه بود
شعرِ تَرت ترانه‌سرای زمانه بود

*** 

بیژن ترقیدستِ تو عاشقانه‌ترین حرف را نوشت
آنجا که ماجرای دلت صادقانه بود

*** 
بیگانه نیست خانه‌ام از آهِ آتشین
آوازِ تو یگانه‌ترین یارِ خانه بود

*** 
در «مرضیه»، شکفت، غزل‌های دلکش‌ات
«برگِ خزان»، برای دلت یک بهانه بود

*** 
میخانه‌ات به خانه‌ی دل‌ها پیاله داد
در بامدادِ سینه‌ات، شورِ شبانه بود

*** 
سوزِ تو با سروده‌ی هر ساز، می‌نشست
آهِ تو آفتابِ مرا آشیانه بود

*** 
ما را اگر که شورِ جهان، در میان گرفت
شادابی‌ی ترانه‌ی تو در میانه بود

*** 
جانِ تو با جوانه‌ی من، شادمانه زیست
هر واژه‌ات در ختِ مرا یک جوانه بود

*** 
نازُک‌تر از نسیمِ نَفَس‌های این چمن
در من، هوایِ تازه‌ی تو نازُکانه بود

*** 
شعرِ ترا دوباره دلم بر زبان کشید
دیدم که شورِ شعله‌ورش، شادمانه بود

*** 
برگِ خزان، به جانِ جوانم فرو فتاد
تیر ِ ترا همیشه دلِ من، نشانه بود

*** 
«دلکش»، غمِ قدیمِ غزل را به دل، کشید
با او تغزٌلِ دلِ تو، دلکشانه بود

*** 
این «آتشی» که از پسِ آن «کاروان» به جاست
گلبانگِ سرخِ عاطفه‌ی عاشقانه بود.

کلن ۲۰۰۹

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=40727