آویده مطمئنفر- فیسبوک، مانند بسیاری از محصولات اینترنت نوآوری بزرگی است. این برنامه به ما اجازه میدهد تا با جهان فوقالعاده گستردهای از افراد جدید در ارتباط باشیم. ما میتوانیم برای خود یک هویت آنلاین ساخته واطلاعات بیشتری در مورد چگونگی استفاده از اینترنت وبرنامههای مختلف برای ایجاد کار وروابط جدید با افراد و جوامع دیگر کسب کنیم.
برای کسانی که تفکر کارآفرینی دارند، فیسبوک میتواند شروع خوبی برای کسب وکار به عنوان چگونه خود را به «بازار» معرفیکردن باشد. افرادی که هویتهای خاص اجتماعی و یا سرگرمیهای خاصی دارند میتوانند از آن برای پیدا کردن دوستانی که علایق و تمایلات مشترک دارند استفاده کنند. از نظر من، فیس بوک ابزار فوقالعادهای است اگر از آن استفاده درست به عمل آید.
جوامع تکنولوژی را نه تنها اساسا به خاطر کشف واختراع به وجود میآورند، بلکه همچنین به آن شکلی میدهند که بازتاب بنیادهای بشری است. بنیادهای بشری در بهترین یا بدترین شکل آن. بشری که در موقعیت، شرایط و تفاسیر مختلف، آسیبپذیر نیز هست. بنابراین مهم است به یاد داشته باشیم که به این دلیل، فیسبوک قابل انعطاف است وهمان اندازه که فرصت بیان به وجود میآورد تعهداتی هم همراه دارد.
قبل از این که گوگل موتور جستوجوی غالب در اینترنت شود، ارایهدهندههای خدمات اینترنت که اتاق گفتوگو یا چت رومها را اداره میکردند سیاستهایی در مورد ذخیره اطلاعات داشتند. در حال حاضر، گوگل نهاد اصلی است که به ذخیرهسازی اطلاعات میپردازد. تا به امروز، گوگل در مورد از بینبردن اطلاعات طبق درخواست، خوب عمل کرده است. ولی ذخیرهسازی اطلاعات به این معنی است که اگر شما مطلبی را در فیسبوک منتشر کنید، حتا برای یک یا دو روز، واگر آن را از بین ببرید و یا آن را تغییر دهید، این مطلب در اینترنت در دسترس بقیه جهان وجود خواهد داشت. بنابراین یک لحظه تأمل و فکر کنید، چرا که بنابر آنچه شما در فیس بوک قرار میدهید، در واقع از دیگران دعوت میکنید که شما را بهتر بشناسند. من مطمئن هستم که شما تا به حال شنیدهاید که «آزادی، مسوولیت به همراه دارد». فیسبوک مثال بسیار خوبی برای این سخن است.
خیلی پیش از به وجودآمدن فیسبوک، دانشجویی با استفاده از یک اتاق گفتوگوی آنلاین، نکاتی درباره اندازه آلت تناسلی خود را ذکر کرده بود. وقتی که او برای اولین مصاحبه استخدامی پس از پایان تحصیلات خود رفت، آن هم با کت وشلوار شیک و یک معدل خوب، از رد شدن تقاضای کارش بسیار متعجب شد. دوستی به او گفت که یکی از اعضای کمیته استخدامی، او را در اینترنت پیدا کرده وآن پست او را درباره اندازه آلت تناسلیاش دیده است. دانشجو از مقامات دانشگاه خواست که آن را حذف کنند ولی متاسفانه آنها نمیتوانستند به او کمک کنند چرا که ارایهدهنده این اطلاعات، یک موسسه اینترنتی تجاری بوده است.
با گذشت زمان، این دانشجو درباره اقدامات پر پیچ و خمی که باید به منظور حذف آن اطلاعات انجام میداد آموخت ولی هرگز فکر نمیکرد که این موضوع بیضرر میتواند به مشکل بزرگی برای او تبدیل شود. این فقط یک مثال از بسیاری نمونههای دیگر است. من فکر میکنم این مهم است که هنگام ارسال «هویت» خود در اینترنت بدانید که هدف شما در چندین سال آینده در زندگی چیست؟ به یاد داشته باشید که وجود یک تکنولوژی جدید شما را از مسوولیت استفاده آن از راههای قانونی و مناسب از جمله در نظر گرفتن تعهدات خود به عنوان یک شهروند مبرّا نمیکند.
این بیماری بزرگی است اگر فکر میکنید که به خاطر اینکه در اینترنت در یک فضای به اصطلاح مجازی به سر میبرید حق هرگونه رفتاری را دارید. این فضا نه تنها بههیچ عنوان مجازی نیست بلکه بیاندازه هم واقعی است. فیسبوک و کسانی که در فیسبوک ثبتنام میکنند انسانهایی هستند مانند من و شما و واقعیت خارجی دارند. بنابراین هرگونه رفتاری در فیسبوک نشاندهنده یک واقعیت است. در گذشته، برخوردها وقتی رخ میدادند که مردم با هم ملاقات میکردند ولی امروزه اینترنت کانال دیگری برای روابط ایجاد کرده واین امر غیرمعمول نیست که متاسفانه بعضی از افراد با هدف قلدری در اینترنت به انواع گوناگون به اذیت و آزار دیگران میپردازند. بر خلاف قلدری فیزیکی، قلدرهای الکترونیک عملا با استفاده از حسابهای ایمیل موقت و نامهای مستعار ناشناس باقی میمانند و این شاید آنها را از محدودیتهای اصول و رفتار اجتماعی آزاد میگذارد.
اینگونه رفتارهای خصمانه به منظور آسیبرسانی به دیگران نشاندهنده بیماریهای روانی جدی است به طوری که این افراد حتا شجاعت اعلام هویت خود را ندارند. متاسفانه این فضای به اصطلاح مجازی به اینگونه بیماران تا حدی این اجازه را میدهد چون آنها فکر میکنند که نمیتوانند ردیابی شوند. دسته دیگری از افراد بیمار به خیال این که این فضا مجازی است با استفاده از اسم مستعار یا عکس مستعار به خود اجازه میدهند که به حریم خصوصی زندگی شما وارد شوند.
از طرفی دیگر، مطالعات اخیر در مورد شبکههای اجتماعی نشان میدهد که این شبکههای اجتماعی به نوعی مسوول نوع جدیدی از افسردگی هستند و این سوال مطرح میشود که آیا شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک موجب به وجود آمدن افسردگی هستند یا موجب تشدید افسردگی موجود میشوند. در واقع فیسبوک زندگی اجتماعی شما را قابل مشاهده میسازد. اگر شما هیچ دوستی ندارید، یا زندگی اجتماعی شما نزدیک به صفر است، فیسبوک آن را به شما یادآوری میکند. از آنجایی که فیسبوک به ما اجازه میدهد که حالات روحی خود را به اشتراک بگذاریم، و برای برخی به اشتراک گذاشتن خلق و خوی خود میتواند بعضی از تنشها را برطرف سازد، میتواند در عین حال بهعنوان زندانی برای دیگران عمل کند، نوعی دور باطل از افسردگی مانند یک دیسک خط خورده که تکرار میشود و به ما احساس خوبی نمیدهد.
یک مطالعه جدید از دانشکده بیزنس دانشگاه ادینبورگ نشان داده است که هرچه تعداد دوستان فیسبوکی افراد بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای اضطراب ایجاد خواهد شد. مخصوصا این مطالعه نشان داده است که اضافه کردن کارفرما یا پدر ومادر به لیست دوستان فیسبوکی منجر به افزایش اضطراب میشود. هنگامی که یک کاربر تصویری از خود در فیس بوک پست میکند که برای برخی از دوستان آنلاین او غیر قابل قبول است مانند نمایش رفتارهای اهانتآمیز، بیمبالاتی، عکسهای پارتی در حال آشامیدن مشروبات الکی یا سیگار کشیدن، اضطراب و استرس افراد بیشتر میشود.
از وقتی افراد مسنتر نیز به این سایت پیوستهاند، این مشکل بزرگتر شده است زیرا انتظارات آنها با کاربران جوانتر بسیار متفاوت است. حدود ۵۵ درصد از پدر و مادرها در فیسبوک فرزندان خود را دنبال میکنند. به همین ترتیب، بیش از نیمی از کارفرمایان ادعا میکنند که بعضی از افراد را به خاطر صفحهفیس بوک آنها استخدام نکردهاند. محققان دریافتند که افراد به طور متوسط در فیسبوک با هفت محفل مختلف اجتماعی دوست هستند. شایعترین گروه دوستانی هستند که خارج از فیسبوک یکدیگر را میشناسد. این گروه ۹۱ درصد دوستان فیس بوکی را تشکیل میدهند. ۸۱ درصد دوستان فیسبوکی خانواده گسترده به حساب میروند، ۸۰ درصد خواهر و برادر، ۶۹ درصد دوستان دوستان و ۶۵ درصد همکاران افراد هستند. این مطالعه هم چنین کشف کرد که بیشتر مردم با دوست دختر یا پسر سابق خود در فیسبوک دوست هستند تا با شریک فعلی زندگی خود. تنها ۵۶ درصد از کاربران با دوست پسر، دوست دختر و یا همسر خود آنلاین در رابطه هستند.
این مطالعه که با بیش از ۳۰۰ نفر در فیسبوک، عمدتا دانشجویان، با سن متوسط ۲۱ سال انجام شده هم چنین نشان میدهد که تنها یک سوم افراد از تنظیمات فهرست در حریم خصوصی در پروفایل فیسبوک که میتواند برای کنترل اطلاعات دیده شده مورد استفاده قرار گیرد استفاده میکنند. «بن ماردر» تهیه کننده این مطالعات میگوید که فیسبوک مانند یک مهمانی بزرگ است که همه دوستان میتوانند برقصند، بنوشند واز زندگی لذت ببرند اما، در حال حاضر، با وجود مادر، پدر و رئیسها، هر رویداد اجتماعی مانند مین ضدنفر میشود که میتواند هر لحظه منفجر شود.
از نقطهنظر مقایسه اجتماعی، دیدن زندگی سرشار، رنگارنگ و پر از پیچش و چرخش دیگران از طریق مقالات، عکسها، فیلمها، رویدادها، نظرات، و غیره و شاهد ثروت اجتماعی دیگران بودن در برخی باعث بیدار شدن احساس حقارت و بازتاب فقر اجتماعی آنها میشود. ولی در واقع به طور کلی مردم مشکلات خود را به اشتراک نمیگذارند و سعی میکنند که خاطرات خوب خود را به اشتراک بگذارند. بنا بر این فیسبوک چشماندازی دوراز واقعیت و دور از «شاخص ثروت اجتماعی» هر شخص را نشان میدهد. به اشتراک گذاشتن مطالب در فیسبوک نیز به منظور به رسمیت شناخته شدن، قابل قبول واقعشدن و دوستداشتنی بودن، احتمالا یکی دیگر از مشکلاتی است که در شبکه اجتماعی فیسبوک خودنمایی میکند.
اهمیت این همه، در تزلزل (رزونانس) شخصیت، هویت و شناخت از این هویت، نهفته است که اگر به رسمیت شناخته نشود، یک شکست اجتماعی قلمداد میشود. در اینجا است که فیسبوک میتواند به توسعه اضطراب اجتماعی بیانجامد و منجر به افسردگی شود. این مسایل در نهایت مشکلات اجتماعی معمولی هستند که شبکه اجتماعی فیسبوک به سادگی و به طرز بی رحمانهای برجسته کرده است.
آنچه ما در اینجا میتوانیم نتیجهگیری کنیم این است که شبکههای اجتماعی چیزی را در چگونگی ارتباطات ما تغییر ندادهاند. آنها فقط برای ما بسترهای نرم افزاری مختلفی را که از طریق آنها ارتباطات ما برقرار میشود فراهم کردهاند. مناسبات ما با افراد آنلاین کاملا مانند ارتباطات ما با کسانی است که آنلاین نیستند. شبکههای اجتماعی فقط به برخی شجاعت و جسارت بیشتری در ایجاد ارتباطات داده است. فیسبوک، همراه با بخش عمدهای از اینترنت نوآوری بزرگی است که به کاربران اجازه بیان خود وهم چنین فرصت ایجاد جوامع جدید را میدهد و به این ترتیب نشاندهندهی عرصهای است که در آن میتوان هویت خود را دست کم آنطور که مورد نظر است انتخاب کرد.
اما این آزادی به ما اجازه نمیدهد که با مصونیت از مجازات از آن سوء استفاده کرد. از آنجا که در جوامع آزاد، حق بیان به طور قانونی، سیاسی و حتا شخصی، محترم شناخته میشود، مهم است که پیامدهای آن را، هر چند زودگذر یا سرگرمکننده، در نظر داشته و مخصوصا به یاد داشته باشیم که هیچ تکنولوژی ما را از مسوولیت مبرا نمیکند.
*آویده مطمئنفر پزشک اوستوپات ساکن کانادا تحصیلات و تخصص خود را در بلژیک و انگلستان و فرانسه به انجام رسانده و هم اکنون در همین رشته در کلینیک خود به کار مشغول است. وی در بلژیک در رشتهی ژورنالیسم و رسانهها نیز تحصیل کرده و با برخی رسانههای فارسی، انگلیسی و فرانسوی همکاری داشته است.