جنگ نیابتی ایران و سعودی در صفحات نیویورک تایمز

شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۵ برابر با ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۶


محسن بهزادکریمی – خوانندگان حرفه‌ای روزنامه و مجلات و اهل فن با انواع مختلف نوشتارها و مقالات در دنیای مطبوعات و رسانه‌ها آشنا هستند. بسیاری از این متدهای نوشتاری پدیده‌ای نو به شمار نمی‌آیند و از دیرباز از جمله در میان روزنامه‌‌های غربی مرسوم بوده؛  از «رپرتاژآگهی» گرفته تا ستون‌های فرمایشی و مقالاتی که له یا علیه شخص یا جناح و تفکر خاصی با اهداف سیاسی یا انگیزه‌های مالی نوشته می‌شوند.

هرچند در این نوشتار هدف پرداختن به جنبه‌های اخلاقی این موضوع نیست اما ظهور این پدیده در جامعه سیاسی ایران و دسترسی سیاستمداران جمهوری اسلامی و لابی‌های رژیم به این تریبون‌ها و از سوی دیگر تن دادن روزنامه‌ها به تبلیغات سیاسی این یا آن رژیم جای تامل دارد.

Reuters©
Reuters©

این اواخر گاهی مقالاتی از محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی و دیگر مقامات و وابستگان به دستگاه نظام در نشریات معتبر جهان بازتاب می‌یابد. در هفته گذشته یک نمونه از مطالب فرمایشی به قلم محمدجواد ظریف در یکی از صفحات ویژه روزنامه معتبر نیویورک تایمز منتشر شد.

برای اطلاع آن‌ دسته از مخاطبان کیهان لندن که کمتر با نیویورک تایمز و دیگر نشریات این چنینی آشنا هستند باید بگویم که این بار موضع و قلم نویسنده بسیار تند و تیزتر و بی پرواتر از گذشته بود. با اینکه مواضع این روزنامه برای بسیاری مشخص است و در طول گفتگوهای اتمی و دیگر مسائل پیرامون روابط ایران و آمریکا نشان داده بسیار به سیاست‌های اوباما نزدیک است، اما تیتر مقاله اخیر به قلم محمدجواد ظریف بسیار توجه‌برانگیز بود: «محمد جواد ظریف: بیایید جهان را از شرّ وهابیت خلاص کنیم».

نیویورک تایمز با انتشار این مقاله ظاهرا به تریبونی تبدیل شده برای رژیم‌های دیکتاتوری تا بی پرده و بی تعارف توهّمات سیاسی خود را به خورد مخاطب بدهند. مقاله آقای ظریف مملو است از تبلیغ فرقه‌گرایی و تطهیر تروریسم شیعی و تقبیح تروریسم وهابی و تلاش می‌کند تا تمام مصائب جاری در خاورمیانه را متوجه سیاست‌های غلط غرب نماید.

آقای ظریف درست می‌گوید؛ منصفانه و بی‌طرفانه نیست اگر بخواهیم اعمال عربستان و وهابیت را در این میان نادیده بگیریم. مسلما اندیشه وهابیت تندرو برای دنیا خطرناک است، اما آیا اندیشه حزب‌اللهی و ولایت‌مدار و تندرو شیعی بی خطر است؟

ایران و عربستان

اگر در مقام مقایسه برآییم بسیاری از اعمال و مجازات‌ها و دستورعمل‌های جاری در سعودی و داعش با یکدیگر هم‌خوانی دارند. اما در سوی مقابل جز کمی تفاوت در پوشش برای بانوان یا اجازه رانندگی و مسائل جزیی دیگر، در کلیت مجازات‌ها و اعمال ضد بشری تفاوت چندانی بین دو رژیم نیست و از لحاظ آماری اصلا جنایات رژیم جمهوری اسلامی حتی با چین قابل مقایسه نیست چه رسد با سعودی. رژیم ایران در سال ۲۰۱۶ به طور متوسط هر روز یک نفر را اعدام کرده.

آقای ظریف درست می‌گوید؛ سعودی‌ها در تشکیل القاعده نقش داشتند و اسناد موجود گواه این موضوع است، اما آنها تنها دست‌اندر کاران این پروژه نبودند. اسناد موجود گواه نقش غرب و همچنین رژیم ایران در تشکیل گروه‌های افراطی در منطقه است.

همچنین عربستان سال‌هاست که با احداث مدارس اسلامی و تربیت امامان جماعت و نشر کتب آموزشی تلاش می‌کند تا اسلام مورد تایید خودش را در منطقه نشر و گسترش دهد و از این طریق نوعی از اندیشه تندرو اسلامی را در ذهن جوانان مسلمان خاورمیانه ترویج کرده است. اما این سیاست عربستان آیا در پاسخ به پروژه صدور انقلاب رژیم تهران نیست؟ آیا این جمهوری اسلامی نبوده که خالق این اندیشه و رویکرد بود و از قفقاز تا آمریکای جنوبی و از ژاپن تا دورافتاده‌ترین نقاط آفریقا به تبلیغ و گسترش تشیع پرداخته و می‌پردازد؟

و آقای ظریف درست می‌گوید؛ سعودی‌ها میلیون‌ها دلار خرج کرده‌اند تا لابییست‌ها را در اروپا و آمریکا برای خود بخرند و دوستانی را به سوی خود جذب کنند تا سیاست‌هایی را همسو با آنچه می‌خواهند در غرب پیش ببرند. اما آیا رژیم ایران در این راه از سعودی‌ها عقب مانده؟ دست دراز لابی رژیم در کنگره آمریکا و حالا گسترش این مافیا به اتحادیه اروپا از هیچ‌کس پنهان نیست.

آقای ظریف سوی دیگر داستان را بازگو نمی‌کند. او منکر واقعیت‌هایی است که منطقه را امروز به شرایط کنونی کشانده یا توجیهاتی ارائه می‌دهد و با مظلوم‌نمایی دست‌اندازی‌های رژیم تهران در منطقه را در جهت صلح و ثبات تعریف می‌کندǃ

ایران - عربستانتمام نگرانی ظریف در مقاله‌اش از تروریسم «سنی» است در جایی که رژیم جمهوری اسلامی بزرگترین حامی و مجری تروریسم در بیش از سه دهه اخیر بوده است. حکومتی که با بهره‌‌وری از جنگ‌های نیابتی و گروه‌های تروریستی در آتش‌افروزی‌های منطقه‌ای سهم عمده‌ای داشته و دارد. رژیمی که تا قبل از ۱۱ سپتامبر مجری بزرگترین اقدامات تروریستی به شمار می‌رود  و بر خلاف سعودی که خود را گرفتار سیاست‌های منطقه‌ای خود یافته، جمهوری اسلامی همچنان بر سیاست‌های خصمانه و حمایت‌های بی دریغ خود از گروه‌های تروریستی ادامه می‌دهد.

بد نیست نگاهی به کارنامه حکومتی بیندازیم که آقای ظریف از آن دفاع می‌کند:

آیا این جمهوری اسلامی نیست که حزب‌الله لبنان را خلق کرده و از آن حمایت می‌کند؟ آیا این جمهوری اسلامی نیست که حماس را سازماندهی کرد و از آن حمایت‌های مالی بی شائبه می‌کند؟ آیا این جمهوری اسلامی نیست که جهاد اسلامی فلسطین را بنیان نهاد تا در مقابل تمایلات احتمالی حماس به سوی عربستان و قطر حضورش در غزه کمرنگ نشود؟

این جمهوری اسلامی است که همچنان بعد از گذشت بیش از ۵ سال و کشته شدن صدها هزار سوری از اسد حمایت می‌کند. این سپاه پاسداران و نیروی قدس نبوده که از سال ۲۰۰۳ تا امروز کار سازماندهی شبه نظامیان شیعی را در خاک عراق کلید زده و پیش برنده سیاست‌های ماجراجویانه و اقتدارطلبانه رژیم جمهوری اسلامی در منطقه بوده و هست؟

آیا این جمهوری اسلامی نبوده که به جای پیشبرد مذاکره، دیپلماسی و حمایت از حقوق اقلیت شیعی در چهارچوپ پارلمانتاریسم، سیاستی خصمانه را در مقابل همسایگانش در پیش گرفته و در کشورهای بحرین، کویت، عربستان و یمن به مسلح کردن نیروهای شیعی و گسترش تروریسم در این مناطق دست زده و باعث شده تا این کشورها نیز سیاست مشابهی در تقابل با جمهوری اسلامی در دستور کار قرار دهند و اقلیت‌های قومی، مذهبی را در مناطق مرزی تحریک نمایند؟

آیا این جمهوری اسلامی نبود که از دیکتاتوری چاوز در ونزوئلا حمایت‌های مالی و نظامی می‌کرد؟ آیا این جمهوری اسلامی نبوده که تاکنون در دست کم یک آزمایش اتمی کره شمالی حضور داشته؟ آیا این رژیم ایران نبوده که از برنامه تسلیحات اتمی رژیم اسد حمایت کرده و همچنان حامی اصلی سلاّخ دمشق است؟ بگذریم از برنامه هسته‌ای خود رژیم که حالا به برکت برجام و حمایت‌های اوباما قانونی شده است.

تمام اینها در کنار حمایت‌های ایران از حزب‌الله و حتی حمایت‌هایی که بعدتر برملا شد مثل حمایت از دولت محمد مُرسی و اخوان‌المسلمین و حتی پناه دادن به خانواده بن لادن گواه نگرش خصمانه و جنگ‌طلبانه و اقتدارطلبی رژیم جمهوری اسلامی است. اسناد موجود نشان می‌دهد که فرمان بمب‌گذاری‌های عربستان توسط القاعده از سوی فرماندهان این گروه تروریستی در تهران کلید خورد و فرمان اجرای عملیات تروریستی از خاک ایران توسط فرمانده عملیات‌ القاعده صادر شد.

این لیست به درازای تاریخ ۳۸ ساله نظام جمهوری اسلامی است و تنها بخشی از جنایات و اعمال غیر قانونی و تروریستی رژیم در این نوشتار به تصویر کشیده شد. هیچ کدام از این اعمال بالطبع عملکرد طرف مقابل را توجیه نمی‌کند. اما با توجه به چنین کارنامه سیاهی این ادعای آقای ظریف که ایران می‌تواند رهبری مبارزه با تروریسم را در منطقه به عهده بگیرد چیزی جز یک فکاهی تاریخی نیست.

این نخستین بار نیست که جنگ نیابتی بین ایران و عربستان به صفحه منتخب سردبیر نیویورک تایمز کشیده می‌شود. پیشتر نیز در یازدهم ژانویه امسال محمدجواد ظریف مقاله دیگری را در این صفحه منتشر کرد و عربستان را به آتش‌افروزی در منطقه متهم کرد. در جواب مقاله ظریف، عادل الجبیر نیز به فاصله یک هفته در تاریخ نوزدهم ژانویه مطلب مفصلی را در همان صفحه از روزنامه نیویورک تایمز منتشر کرد و امکان تغییر در رفتار ایران و بازگشت به جامعه جهانی را بنا به کارنامه ۳۸ ساله رژیم و همچنین با استناد به قانون اساسی جمهوری اسلامی که همانا بر صدور انقلاب و حمایت از مستضعفین تاکید دارد زیر سوال برد.

با گذشت بیش از پنج سال از جنگ سوریه و گسترش درگیری‌های فرقه‌ای به دیگر نقاط منطقه و عدم وجود راهکاری مطمئن که تامین‌کننده‌ی خواسته‌ها و امنیت تمامی طرفین باشد این جنگ نیابتی  می‌رود تا وارد فاز تازه‌ای شود.

شاید انتشار مقاله یک وزیر خارجه در روزنامه‌ای بین المللی چندان غیرعادی نباشد، اما چنین تیتر و محتوایی، آن هم در روزنامه معتبر و برخوردار از سیاق مشخص سیاسی مثل نیویورک تایمز، بر نگرانی‌ها می‌افزاید.

اگر تنها یک جدال لفظی بود به راحتی می‌توانستیم از آن بگذریم، اما موضوع حساس‌تر از اینهاست. با ادامه‌ی این شرایط، دشمنی فزاینده دو حکومت ایران و عربستان تا دست کم یک دهه آینده ادامه خواهد داشت و در این مدت، با رقابت تسلیحاتی موجود، شاهد بروز دو قطب متخاصم برخوردار از تسلیحات غیرمتعارف و احتمال بروز جنگی خانمان‌سوز خواهیم بود.

از همه مهمتر آنکه در طی این مدت هر لحظه یکی از طرفین ممکن است به سلاح اتمی دست یابد و منطقه را وارد مرحله‌ی تازه‌ای از رقابت تسلیحاتی نماید. این رقابت در حال حاضر در ابعاد وسیع دیگری از جمله جنگ‌افزار الکترونیک و سایبری و توان موشکی در حال شکل‌گیری است.

*منابع:
www.aei.org
www.wsj.com
www.nytimes.com
www.jpost.com
www.huffingtonpost.com

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=53414