پسر جوانی چهارشنبه شب این هفته تلفنی به پلیس خبر داد چند مرد همسرش را در مراسم عروسی دزدیدند و با خود بردند. او گفت: من و همسرم پرستار هستیم و در یک بیمارستان کار میکردیم و پس از مدتی تصمیم به ازدواج گرفتیم.
۴۰ روز پیش با همه ایرادهایی که خانواده همسرم به من میگرفتند و با وجود اینکه شرایط ازدواج را نپذیرفته بودم آزیتا را با مهریه ۵۰ سکه به عقد خودم در آوردم و خیلی زود برای برگزاری مراسم ازدواج با نظر آزیتا سالن عروسی و آرایشگاه را انتخاب کردیم.
مراسم ازدواجمان در شب عید غدیر برگذار شد اما وقتی وارد تالار محل برگزاری جشن عروسی شدیم خانواده همسرم حرفهای توهینآمیزی به من زدند آنها از سالن عروسی، لباس عروس و داماد، میوه و غذا شکایت کردند.
چون نمیخواستم مراسم خراب شود سکوت کردم تا اینکه پس از شام خانوادهام متوجه سر و صداهایی در بیرون تالار عروسی شدند، ناگهان صدای همسرم را شنیدم که میگفت نمیخواهم بیایم وقتی از سالن بیرون رفتم دیدم برادران آزیتا او را سوار اتومبیل خود کردند و به سرعت دور شدند. پلیس در تعقیب مردانی است که عروس را با خود بردهاند.