در هیچ زمانی مردم ایران برای رهایی از ناملایمات و مشقات زندگی این همه به خودکشی فکر نمیکردند آن هم در شهرهای مذهبی مانند مشهد که ایرانیها معمولا برای یافتن راهحل رفع مسائل خود به آنجا میروند.
این هفته مردم این شهر باز هم شاهد پریدن جوانی از یک ساختمان بلند برای گرفتن جان خود در این شهر بودند. در هفتههای اخیر دو جوان دیگر با پریدن از طبقات بالای ساختمانهای مشهد به زندگی خود خاتمه دادند. یکی از آنها چند روز پیش از طبقه دوم دادسرای این شهر و دیگری دو ماه قبل از یک عمارت دیگر خود را به پایین پرت کردند.
نسل جوان بیکار، بیپول و سرخورده ایران در فضای سرکوب و خفقان کنونی از حداقل آزادیهای اجتماعی و سیاسی برخوردار نیست خیلی آسان کارد به استخوانش میرسد و با پریدن از بلندی خود را از ادامه زندگی پر از رنج و غصه و نگرانی راحت میکند. این روزها پلهای فراوانی که برای حل مشکلات ترافیک ساخته شده و ساختمانهای چند طبقه کار کسانی را که از ناملایمات زندگی به تنگ آمدهاند برای پایان دادن به سختیها آسان کرده است.
اما زنان و دخترها که در حکومت واپسگرا و ضد زن جمهوری اسلامی به مراتب بیش از پسرها در فشار هستند در خوزستان، ایلام و کهگیلویه برای رساندن صدای اعتراضشان به جامعه جهانی خود را آتش میزنند. این هفته سه نفر در فاصله کوتاهی در منطقه کهگیلویه و بویراحمد داوطلبانه جان خود را گرفتند.
پسر جوانی نیز در حالی که مانتوی زنانه به تن داشت خود را از طبقه پنجم ساختمانی در بلوار کوثر مشهد به پائین انداخت و درگذشت. ساکنان محل با شنیدن صدای وحشتناکی از خانههای خود بیرون آمدند و پسری را که بعد معلوم شد بیست و پنج سال داشته دیدند نیمه جان در خیابان افتاده است، او را به بیمارستان رساندند اما دقایقی بعد جان باخت. دوستان و بستگان پسر جوان گفتهاند او از تألمات روحی و روانی و نگرانیهای گوناگون رنج میبرده است.