لای لباس‌های سفید و سیاه مرد

چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۵ برابر با ۱۲ اکتبر ۲۰۱۶


[فاطمه اختصاری]

فاطمه اختصاری

یک سمت یک سؤالِ بدون جواب بود
یک سمت نیمه ی پرِ لیوانِ آب بود
یک سمت مرد و دسته گل و تور و حلقه و…
یک سمت بی خیال، سرم در کتاب بود
این سمت چرت فلسفیِ بین شعرها
آن سمت زندگی وسط خواب و خواب بود
من خسته، دلگرفته و تنها و سر به زیر
یک چاره داشتم که فقط انتخاب بود

یک انتخاب بین خودم که خودم نبود
و دیگری که شکل خودم بود و نیستم
از تو سؤال می کنم اینجا چه می کنی؟
از من چرا سؤال نکردی که کیستم؟!
باید کنار کی بنشینم تمام عمر؟
یا نه هنوز هم سرِ حرفم بایستم؟
یک انتخاب بود که از چند بیت قبل
بی اختیار روی حروفش گریستم

شعری‌ست در مقابل‌تان، بیت آخرش
توی لباس‌شویی یک خانه گم شده
لای لباس‌های سفید و سیاه مرد
مانند روحِ یک زن دیوانه گم شده

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=55930