رضا تقیزاده – در اجرای سیاست های ابلاغ شده از سوی علی خامنهای به منظور افزایش تولید نفت خام ایران تا سقف ۵٫۷ میلیون بشکه در روز، حسن روحانی با نوشتن نامههای شخصی به مدیران شماری از موسسات معتبر سرمایهگذاری خارجی از آنها برای سفر به تهران و مذاکره پیرامون مشارکت در طرحهای تولید نفت دعوت کرد ولی بنا بر گزارش نشریه معتبر فایننشال تایمز، چاپ لندن، موسسات یاد شده عموما از قبول دعوت و سفر به تهران خودداری ورزیدند.
میانگین کنونی تولید نفت خام ایران در حال حاضر ۳٫۵ میلیون بشکه در روز و حدود ۵۰۰ هزار بشکه بیشتر از زمان پیش از لغو تحریمهای اتمی است.
در نگاهی معتدلتر از علی خامنهای، دولت حسن روحانی رسیدن به سقف تولید پیش از اعمال تحریمهای یک جانبه آمریکا و اروپا در سال ۲۰۱۲ و افزایش ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام تا پایان سال جاری را هدف قرار داده است. سرمایه لازم برای افزایش یک میلیون بشکه نفت خام بر اساس برآورد بیژن زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی یکصد میلیارد دلار و نیاز به سرمایهگذاری خارجی در صنایع بالادستی نفت ایران طی برنامه ششم ۱۳۰ میلیارد دلار اعلام شده است.
رسیدن تولید نفت به سطح ۵٫۷ میلیون بشکه در روز بر اساس خوشبینانهترین ارزیابیها، حداقل تا سال ۲۰۲۲ میلادی و تشکیل دو دولت بعدی جمهوری اسلامی نیز امکانپذیر نخواهد بود و قطعا به عمر لب بام رهبر جمهوری اسلامی که گفته میشود از بیماریهای مزمن رنج میبرد، نمیرسد.
ابلاغ سیاستهای نفتی از سوی رهبری هوشمند جمهوری اسلامی بعد از نخستین سال اجرای توافق اتمی (برجام) و فارغ شدن ایشان از ابلاغ سیاستهای اتمی صورت گرفت که طی آن استفاده از ۱۲۰٫۰۰۰ «سو»، ظرفیت جداسازی ایزوتوپهای اورانیوم (نصب یکصد هزار سانتریفیوژ)، مورد تاکید قرار گرفته بود.
دولت «تدبیر و امید» که اینک مجری دستورالعمل رییس حکومت برای فزایش تولید نفت خام شده، پس از دو سال مذاکرات نفسگیر با آمریکا و سایر اعضای گروه ۱+۵ موفق شد به جای ۱۰۰٫۰۰۰ دستگاه، اجازه استفاده از ۴۰۰۰ دستگاه سانتریفیوژ (حدود ۴ در صد از هدف ابلاغ شده) و چشمپوشی از ۹۶ در صد فرمان «آقا» را به دست آورد؛ روندی که بر اساس شواهد، در مورد افزایش ظرفیت تولید نفت خام نیز تکرار میشود، مگر آنکه معجزه خاصی تغییر این وضعیت رابرای حکومت و دولت تدبیر و امید امکانپذیر سازد.
گفتار مدیر بسیجی نفت
در دولت روحانی درهای وزارتخانه نفت بیش و کم بر همان پاشنهای میچرخند که در زمان احمدینژاد، با چند تفاوت کوچک. در زمان احمدینژاد هر چند ماه وزیران نفت تغییر میکردند، به طوری که با طعنه وزیری هامانه ( یکی از وزیرهای نفت) را «وزیری ماهانه» نام دادند و حتی طی یک برهه (نیمه سال ۲۰۱۱) احمدینژاد با ندیده گرفتن اصل ۱۳۵ قانون اساسی خودشان، شخصا وزارت نفت و به دلیل ریاست ادواری وزیر نفت ایران بر اوپک، ریاست سازمان صادرکنندگان نفت را عهدهدار شد. در دولت روحانی وزیر نفت ثابت مانده ولی تمام مدیران نفت به شکل مرتب در حال تغییراند.
تفاوت دیگر این است که در زمان احمدینژاد، بعد از جنگ طولانی دولت با سایر شاخههای قدرت برای تصاحب وزارت و شرکت نفت، که پیشتر در اختیار گروه «موتلفه» و نزدیکان علی خامنهای بود، وزارت نفت یکجا در اختیار سپاه قرار گرفت و رستم قاسمی، رییس قرارگاه خاتمالانبیای سپاه، وزیر نفت شد.
در دولت روحانی ضمن به کار گرفتن رستم قاسمی در نفت به عنوان مشاور ارشد، به جای سپردن یک کاسه نفت به سپاه، با به کار گرفتن مدیران بسیجی و سپاهی، حضور و مشارکت برادران سپاه تا حدودی تعدیل ولی تثبیت شد.
یکی از برادران بسیجی که مهمترین منصب در وزارتخانه را بعد از وزیر عهده دار شده، علی کاردر، مدیر عامل تازه «شرکت ملی نفت» و عملا مجری سیاستهای ابلاغ شده آقای رهبری برای افزایش تولید نفت ایران است.
برای آشنایی با عمق درایت این مدیر ارشد دولت «تدبیر و امید» و امیدوارتر شدن امت همیشه در صحنه به تحقق رهنمودهای حکیمانه آقای رهبری، استناد به پارهای اظهارات ایشان که در جریان برگزاری « هفدهمین همایش سراسری بسیج وزارت نفت» مطرح شده بیش از هر تفسیر و سند، کارساز و موثر است.
علی کاردر در گردهمایی یاد شده میگوید: «خوشبختانه بعد از ابلاغ سیاستهای مقام معظم رهبری در این حوزه (تولید ۵٫۷ میلیون بشکه نفت در روز) تکلیف ما روشن شده است- من ۲۹ ساله بودم که معاون وزیر صنایع شدم و آن زمان نظرات خیلی متفاوتی درباره عدم تولید (نفت) و نگهداری ذخایر برای نسلهای بعد وجود داشت، اما امروز سیاستهای (نفتی) نظام و انقلاب اسلامی را رهبری ابلاغ کردند و ما دیگر نظریهپردازی نمیکنیم- اجرا میکنیم!»
مدیر بسیجی نفت طی همان منبر میگوید: «ما تصور نمیکردیم عراق مقام دومی ما در اوپک را (سهم صادرات نفت) بگیرد و الان به شدت تحت فشار هستیم درباره افزایش ظرفیت تولید (نفت) ۳۵ سال است کار میکنیم [حرف میزنیم] ولی نتوانستیم به هدف مورد نظر برسیم چنانکه ظرفیت تولید نفت ایران باید تا امروز ۵٫۲ تا ۵٫۷ میلیون بشکه در روز باشد ولی نیست!»
رییس بسیجی و دانای شرکت نفت دولت «تدبیر و امید» طی مجلسی که در آن نقش «سید بروز مده» را نیز ایفا میکرد، با داخل شدن در بخش گاز نیز گفت: «در لایه نفتی پارس جنوبی ظرف ۱۱ سال گذشته چکار توانستیم بکنیم؟ قطر دارد ۳۴۰ هزار بشکه (در روز) از این لایه برداشت میکند، مهندسان ما ۳ بار حفاری افقی انجام دادند و نتوانستند بیش از ۷۰۰ متر پیش بروند، اما آن طرف (قطر) با استفاده از حفاری افقی ۱۲ کیلومتر در حوزه متعلق به ما حفاری انجام داده است.»
کاردر در مقایسه با دستاوردهای دولتهای انقلابی در حوزه نفت و مقایسه آن با کشورهای کوچک تولیدکننده بروز داد: «مالزی ۱۰ درصد تولید (نفت) ما را دارد، اما یک شرکت بینالمللی دارد (پترو ناس) که خارج از مالزی کار میگیرد و برای ما ننگ است که یک شرکت اکتشاف و توسعه در ایران نداریم!»
در قسمت یافتن راه حل برای مشکلات تولید و صادرات نفت ایران مدیر مسئول بسیجی دولت تدبیر و امید میگوید: «ما امکانات بچههای نظامی را نداریم که بتوانیم راحت پول بدهیم و مورد سؤال قرار نگیریم، مشابه ضوابطی که در سایتهای موشکی دارید و کنترل نمیشوید، و کار خوبی است.»
بسیجی با درایت در خاتمه فضلپراکنیها تاکید کرد: «نمی توانم تولید نفت را افزایش ندهم، در سیاستهای رهبری ابلاغ شده است که باید به ۵٫۷ میلیون بشکه ( تولید نفت )در روز برسیم!»
مشکلات افزایش تولید نفت ایران
دولتهای جمهوری اسلامی در طول ۳۷ سال گذشته به انهدام منابع ثروتهای ملی و حاضرخوری عادت کردهاند و نه تولید ثروت. افزایش تولید نفت نیازمند سرمایه و فنآوری است و با خوردن کفگیر به ته دیگ اعتبارات و ذخیرههای مالی، سرمایهای برای نهادن در دولت اختیار نیست. راه باقی مانده این است که سرمایهگذار خارجی به سرمایهگذاری دعوت شود اما، آمدن سرمایهگذار خارجی معتبر و سرمایهگذاری در ایران با انبوهی از مشکلات و موانع روبرو است.
گذشته از قیمتهای پایین نفت و عرضه بیش از تقاضای بازار و ادامه رقابت روسیه و عربستان، تولید ۵۰۰ هزار بشکه نفت و رسیدن به سقف ۴ میلیون بشکه در روز تا پایان سال خورشیدی جاری (مارس ۲۰۱۷) و افزایش ۶۰۰ هزار بشکه در روز (تولید ۴٫۶ میلیون بشکه در روز) تا سال ۲۰۲۱، با ارزیابی امکانات و بازدارندههای سیاسی، حقوقی و عدم رغبت سرمایهگذاران خارجی برای مشارکت، کاملا دور از دسترس به نظر میرسد.
ادامه تحریمهای غیر اتمی آمریکا تنها یکی از موانع بازدارنده در راه سرمایهگذاران خارجی است. تاریخچه مستند و وضع جاری پولشویی در ایران، ادامه حمایت مالی جمهوری اسلامی از گروههای تروریستی، حضور در جنگهای منطقهای، وضعیت اسفبار بانکداری ایران، گزارش تاریک گروه اقدام مالی (فاتف) و ضریب خطر بالای سرمایهگذاری خارجی در ایران، موسسات سرمایهگذاری معتبر و شناخته شده را از حضور در ایران باز میدارد.
تلاشهای کنگره آمریکا برای وضع تحریمهای تازه علیه ایران و یا تمدید تحریمهای غیر اتمی، از جمله اقدام در دست اجرای مجلس نمایندگان آمریکا که بر اساس گزارش اختصاصی خبرگزاری رویترز طرح تمدید ۱۰ ساله « قانون تحریمهای ایران» یا « ای-اس-ا» را طی روزهای آینده به رای میگذارد (قانونی که اعتبار آن در ۳۱ ماه دسامبر سال جاری پایان می یابد) از جمله بازدارندههای مهمی است که سرمایهگذاران خارجی پیش از تصمیم به حرکت دقیقا بررسی میکنند.
بر این وضعیت نامطلوب، تکلیف روشن نشده چار چوب قراردادهای نفتی جمهوری اسلامی را نیز باید افزود. قراردادهای تازه به دلیل عدم تغییر ساختاری در مقایسه با قراردادهای موسوم به بیع متقابل برای حضور شرکتهای بزرگ نفتی مانند «بی پی»، و یا سرمایهگذاران معتبر مانند « گروه هاینز»، «گروه سرمایه»، «فیدلیتی» و گروهی دیگر با قدرت ۷ تریلیون دلار سرمایهگذاری که روحانی با نامهنگاری شخصی از آنها دعوت به عمل آورده، برای مشارکت در طرحهای اکتشاف و تولید نفت ایران رغبتی ایجاد نکرده است.
روش فتحعلیشاه در مقابل مشکلات
با وضعیت بر شمرده، بخت دولت روحانی و دولتهای جانشین او برای اجرای سیاستهای حکیمانه آقای رهبری در حوزه نفت، با تکیه بر روشهای عادی، بیش از بخت فاجعهبار اجرای سیاستهای توسعه اتمی علی خامنهای نیست.
اما، آزمودههای تاریخی شاید بتوانند دولت تدبیر و امید حسن خان را به باز کردن گره کوری که در دست دارد یاری دهد: «چلهنشینی» یکی از پاکان و مقدسین نظام اسلامی، نظیر سعید طوسی قاری بینالمللی قران- مشهور به انجام اعمال ویژه و شخص مورد علاقه خاص آقای رهبری، یا احمد جنتی (معروف به حضرت نوح حکومت)، مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری دولت عدالتگستر، با داشتن سهم کوچکی در قتلهای زنجیرهای، شیخ حسینعلی نیری از روحانیون عضو گروه مرگ زندان اوین و طرف خطاب حسینعلی منتظری در جلسه رسیدگی به اعدامهای فلهای زندانیان، روحالله حسینیان و یا هر یک از دیگر «پاکان» نظام که شمار آنها کم نیست و هنوز به ادامه خدمتهای الهی و انسانی ادامه میدهند!
این تجربه را فتحعلیشاه قاجار پیش از آغاز جنگ عباس میرزا با هماورد روس خود، ژنرال سیسیانف فرمانده نیروهای مسلح تزار که مردم ایران در آن زمان به نام ایشچذر میشناختند (آمیزهای از ترجمه تحریف شده عنوان او)، آزمود و بنا بر بعضی روایتها به نتیجه رسید!
پیش از آغاز جنگ گنجه، فتحعلیشاه، مانند عوام، که ایشچذر (ژنرال سیسیانف) را دشمن ایران تلقی میکرد و نه آلکساندر اول تزار روسیه را، با این تصور که در صورت کشته شدن ایشچذر روسها شکست خورده و ایران به پیروزی میرسد، حاج میرزا محمد اخباری نیشابوری را که مشهور به داشتن کرامات بود برای یافتن راه حل پیروزی در جنگ احضار کرد.
فتحعلیشاه در مورد کرامات شیخ از فرزند خود امام وردی میرزا که در نه سالگی به یاد داشت میرزا محمد اخباری اشیاء را بدون لمس آنها حرکت داده بود (مانیه تیزم و یا نیرو و ترفندی که بسیاری از شعبدهکاران در اکناف جهان بر آن تسلط دارند) مطالبی شنیده بود.
در جلسه دیدار با میرزا محمد اخباری، فتحعلیشاه از او میپرسد که آیا قادر به کشتن دشمن از راه دور با تکیه بر کراماتی که دارد هست؟ و اخباری هم پاسخ میدهد آری ولی باید در گوشهای چله بنشیند- یا برای چهل روز خود را در زاویهای منزوی کند و با صرف حداقل غذا ورد بخواند.
دست بر قضا ژنرال سیسیانف در جبههای دیگر و هنگامی که به قصد تطمیع و یا ارعاب حسینقلی خان، حاکم باکو با او در قلعهای قرار دیدار و گفتگو گذاشته بود توسط اطرافیان ترسزده حسینقلی و ابراهیم خان به قتل میرسد و تزار الکساند هم به جای سیسیانف ژنرال گودویج را به فرماندهی نیروهای مسلح روسیه میگمارد.
اگر چه بعد از سیسیانف جنگ ایران و روس ادامه یافت و دو قرارداد گنجه و ترکمانچای با زور به ایران تحمیل و باکو، شیروان، گنجه، قره باغ و قفقاز از ایران جدا و به خاک روسیه تزاری ملحق شدند، اما بنا بر نتیجهگیری فتحعلیشاه، کرامات میرزا محمد اخباری موثر واقع و دشمن (فرعی) ایشجذر، در نتیجه چلهنشینی او کشته شد!
چلهنشینی میرزا محمد اخباری و کشتن دشمن از راه دور کاری بود دشوار، که کار آسانتر، چنانکه امام وردی هم نزد پدر بر آن صحه گذاشته بود، جنباندن مایع و جماد از جا و نقل آنها از مکانی به مکان دیگر بود از راه خواندن ورد و تکان دادن دست- قدرتی که روان ساختن بدون هزینه و زحمت نفت و گاز از چاههای جاندار و نیمهجان ایران به سطح زمین را ممکن میسازد و مقدسین حکومت اسلامی مانند سعید طوسی و جنتی با استفاده از کرامات خود و مبادرت به آن شاید بتوانند نیاز حکومت عدل الهی به سرمایهگذاران ایرادگیر و چموش و بی ایمان خارجی را یکبار برای همیشه مرتفع سازند!