اعلام خبر معامله سنگ اورانیوم (کیک زرد) بین ایران و قزاقستان، و حضور یک هیات بزرگ ایرانی در کنفرانس دو روزه در مورد همکاریهای هستهای بینالمللی یا حمایت مالی اتحادیهی اروپا، بار دیگر پرسشهایی را درباره آینده و امکان اصلاح توافق هستهای مطرح میکند. این توافق در ژوییه ۲۰۱۵ بین ایران و گروه کشورهای ۱+۵ شامل امریکا، انگلیس، روسیه، چین، فرانسه و آلمان به دست آمد.
در نشست بروکسل که از ۲۸ فوریه تا ا ماه مارس ۲۰۱۷ با عنوان «همکاریهای بینالمللی هستهای، انتظارات و مسئولیتها» برگزار شد، در میان پیشنهاداتی که درباره بخشهای مختلف مطرح شد این موضوع نیز به میان آمد که ممکن است ایران و ایالات متحده تمایل داشته باشند در بعضی از سطوح توافق هستهای که «برنامه جامع اقدام مشترک» یا «برجام» نامیده میشود اصلاحاتی صورت دهند.
از طرفی دولت ترامپ اعلام کرده که نظر نهایی خود را درباره سیاستهای خود در قبال ایران به تدریج آشکار خواهد کرد و بخشی از آن را در ملاقات روز پنجشنبه با یوکیا آمانو، رییس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مطرح مینماید.
هلگا اشمیت، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در آغاز این کنفرانس بر نقش مهم همکاری در زمینه فعالیت هستهای صلح آمیز با هدف اجرای موفقیتآمیز برجام تاکید کرد.
بر اساس به اطلاعیه مطبوعاتی اتحادیه اروپا، در پیامی که توسط علی اکبر صالحی، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، خوانده شد، بر فعالیت در چارچوب همکاریهای هستهای، اعم از تحقیق و توسعه برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، تأکید شده و وعده آیندهای درخشان و همکاریهای بیشتر داده شده است.
در رابطه با اینکه آیا صالحی آینده مورد نظر را درست برآورد کرده یا نه، باید گفت چند روز بعد از بازگشت به تهران، ایران ۹۵۰ تن سنگ اورانیوم خریداری کرد که با کمک روسیه تا سه سال دیگر سوخت هستهای تولید کند.
صالحی در این باره به ایسنا گفت: «این توافق قرار است طی سه سال اجرایی شود که حدود ۶۵۰ تن آن به طور مستقیم و در دو محموله طی دو سال وارد کشور میشود و ۳۰۰ تن آن در سال سوم به ایران وارد و مجدداً به قزاقستان تحویل داده میشود.»
در حالی که پیشنهاداتی از سوی تهران و واشنگتن مبنی بر تمایل هر دو طرف بر مذاکرات مجدد درباره بخشی از توافق هستهای سال گذشته وجود دارد، ولی ممکن است بعضی با آن موافقت و برخی دیگر مخالفت کنند. هر یک از این دو کشور بر منافع خود پافشاری میکند و مسیرهای مختلفی برای سازش پیشنهاد میدهد.
دونالد ترامپ که به شدت منتقد توافق هستهای است، در کمپین انتخاباتی خود آن را «بدترین توافق ممکن» نامید. اما در طول مبارزات انتخاباتی کمی نرمتر شد و به جای آنکه اعلام کند یک طرفه آن را بر هم خواهد زد، گفت که «نگاهی به آن خواهد انداخت». او از زمانی که به ریاست جمهوری رسیده در این باره اقدامی نکرده است.
علی واعظ، تحلیلگر ارشد ایران در گروه بینالمللی بحران (ICG) میگوید هر دو کشور ایران و ایالات متحده میتوانند از برخی از جنبههای مذاکره مجدد توافق هستهای بهرهمند شوند. «گروه بینالمللی بحران» (ICG) خود را سازمان مستقلی معرفی میکند که برای دیپلماسی و جلوگیری از جنگ شکل گرفته تا جهان صلحآمیزتری بسازد. واعظ استدلال میکند که ایران از لغو تحریمها چندان بهرهای نبرده است چرا که در نتیجهی توافق هستهای مشروط بسیاری از کشورهای اروپایی و بانکهای بینالمللی از معامله با ایران باز ماندهاند.
واعظ در مقالهای برای مجله «مسایل بینالمللی» نوشته است: «ایران همچنان فاقد روابط بانکی بینالمللی متداول است. از ادغام موثر این کشور در اقتصاد جهانی جلوگیری به عمل آمده است. در عین حال، با تورم موجود در ایران، مردم انتظار بهبود سریع وضعیت اقتصادی را دارند.» واعظ چنین استدلال میکند که «ایالات متحده میتواند در جهت اصلاح برجام یا برخی از مفاد آن را تقویت کند و یا مواردی را به عنوان غیرهستهای طبقهبندی کند تا تحریمهایی را جبران کند که از دههی هشتاد میلادی به طور گسترده علیه معامله با ایران به خاطر حمایتاش از گروههای تروریستی در خاورمیانه وضع کرده بود»
علی واعظ به وضوح نشانههایی از تمایل ایران به مذاکرهی مجدد میبیند. او در مقالهاش برای «مسایل بینالمللی» مینویسد: «یک مقام بلندپایه ایرانی اخیرا به من گفت که آیتالله خامنهای از نمایندگان ایران در آبان ۹۵ درباره اینکه جزییات بسیاری در مذاکرات هستهای نادیده گرفته شده انتقاد کرده است، همین ممکن است چراغ سبزی برای باز کردن باب مذاکرات جدید باشد.»
ایالات متحده هم به نوبه خود منافعی در اصلاح این توافق هستهای میبیند، هرچند که ممکن است هدف نهاییاش فراتر از توافق برجام باشد.
مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی «بنیاد دفاع از دموکراسی»- یک نهاد سیاسی مرتبط با نهاد امنیت ملی مستقر درواشنگتن- میگوید: «استراتژی این است که فشارها بر رفتارهای مخرب رژیم در منطقه، حمایت از تروریسم، فعالیتهای موشکی، و همچنین فعالیتهای حقوق بشری افزایش یابد و بعد خواهیم دید آیا دوباره با رژیم بر سر میز مذاکره برجام به توافق خواهیم رسید یا نه».
دوبوویتز میگوید برای رسیدن به اینجا «شما در مدت زمان کوتاهی قانون تحریم در کنگره آینده را میبینید که یکی دو هفته آینده تصویب میشود. برنامه موشکی ایران مرکز توجه هر دو مجلس نمایندگان و سنا خواهد بود. همین میتواند فشارها را به شدت تشدید کند.»
واعظ در این رابطه مینویسد: «اگر این روش جواب دهد دولت ترامپ میتواند درباره چارچوب زمانی محدودیت ایران در غنیسازی اورانیوم (که در ۲۰۲۴ پایان میگیرد) یا درباره توان تولید پلوتونیوم (که در ۲۰۳۰ تمام میشود) در مقابل فسخ تحریمها و سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی ایران و لغو ممنوعیت دسترسی به سیستم فاینانس آمریکا برای معاملات، مذاکره کند.»
اگر کاخ سفید و کنگره تصمیم بگیرند که با افزایش فشار، ایران را به زور سر میز مذاکره بیاورند ایران ممکن است این ریسک را بالا ببرد که فاصلهاش را با واشنگتن و متحدان اروپاییاش بیشتر کند و تواناییهای فنیاش را در زمینه هستهای افزایش دهد. ارسال یک هیئت بلندپایه به بروکسل و معامله با قزاقستان دو مانور در اجرای چنین تاکتیکی هستند.
با آگاهی از اینکه ایران ممکن است با وجود تحریمهای سنگین، سر میز مذاکره دست پرتری داشته باشد چرا نباید دور جدید مذاکرات را بدون تهدید به مجازات شروع کرد؟
دوبوویتز میگوید: «رژیم در فضایی احساس مصونیت میکند که قرار نباشد پاسخگوی خشونتهایش باشد. تنها دربرابر فشار شدیدی که بقای نظام را تهدید کند آنها تن به سازش میدهند.»
*منبع: کیهان به زبان انگلیسی