مردم خسته‌اند: جیب خالی و کسادی بازار شب عید

-مثل سال‌های ‌گذشته در ویترین مغازه‌ها حراج زمستانی دیده می‌شود، اما مشتری‌ها فقط از پشت ویترین به لباس‌ها نگاه می‌کنند و می‌روند. -شورای عالی کار در ۲۵ اسفند ماه میزان حداقل دستمزد و حقوق کارگران در سال ۹۶ را با افزایش ۱۴.۵ درصدی ماهانه ۹۳۰ هزار تومان تعیین کرد، در حالی که چند روز پیش از تصویب این میزان دستمزد، کمیته مزد شورای عالی کار ایران ارزش سبد معیشت خانوارهای کارگری برای سال آینده را ۲ میلیون و ۴۸۹ هزار تومان اعلام کرد. -یک آموزگار بازنشسته: به نظر من خود دولت به عنوان بزرگترین کارفرما علاقه‌ای به بهتر شدن اوضاع معیشتی مردم ندارد.

پنج شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۵ برابر با ۱۶ مارس ۲۰۱۷


فیروزه رمضان زاده- «خرید مردم در مقایسه با سال‌های پیش، کمتر شده. امسال ازشلوغی و ازدحام  شب عید خبری نیست» این را صاحب یک مغازه در خیابان جمهوری می‌گوید.

او با اشاره به کسادی بازار شب عید و کاهش قدرت مالی مردم می‌گوید: «با وجود اینکه به روزهای آخر سال نزدیک شده‌ایم اما هنوز بازار پوشاک کساد است، از هر ۱۰ مشتری ۲ مشتری خریدار است، هنوز جنس‌های زیادی دارم که نفروخته‌ام. اما همین که هزینه اجاره و قبض‌های برق و آب مغازه را در بیاورم کلاه‌ام را می‌اندازم بالا.»

مثل سال‌های ‌گذشته بر روی شیشه‌های ویترین مغازه‌ها برچسب حراج زمستانی دیده می‌شود، با وجود اینکه بیشتر لباس‌ها تخفیف خورده‌اند، اما مشتری‌ها فقط از پشت ویترین به لباس‌ها نگاه می‌کنند و می‌روند.

عید نزدیک است و باز هم مثل سال‌های گذشته حکایت گرانی و قدرت پایین خرید مردم  در شب عید به‌ ویژه اقشار کم‌درآمد و کارگران مطرح می‌شود اما با موضوع تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال ۱۳۹۶ کام کارگران در ایران در واپسین نفس‌های سال ۱۳۹۵ تلخ‌تر شد.

شورای عالی کار در ۲۵ اسفند ماه میزان حداقل دستمزد و حقوق کارگران در سال ۹۶ را با افزایش ۱۴.۵ درصدی ماهانه ۹۳۰ هزار تومان تعیین کرد، در حالی که چند روز پیش از تصویب، کمیته مزد شورای عالی کار ایران ارزش سبد معیشت خانوارهای کارگری برای سال آینده را ۲ میلیون و ۴۸۹ هزار تومان اعلام کرده بود.

یک آموزگار بازنشسته با اشاره به پاین بودن میزان دستمزد تعیین شده برای کارگران معتقد است: «بعد از شش ماه انتظار، تعیین حداقل دستمزد کارگران در کشور می‌بایست در کنار نرخ تورم، نرخ سود بانکی، پرداخت مالیات و بیمه در نظر گرفته می‌شد. این حداقل حقوق حتی به یک میلیون هم نرسید. به نظر من خود دولت به عنوان بزرگترین کارفرما به هیچ عنوان، علاقه‌ای به بهتر شدن اوضاع معیشتی مردم بخصوص کارگران ندارد.»

او درباره این موضوع به کیهان لندن می‌گوید: «سالی یک‌بار است. اگر به مهمانی هم نرویم، خیلی‌ها در این روزها ترجیح می‌دهند به مسافرت بروند اما برای تامین هزینه همین یک مسافرت معمولی حداقل یک ماه حقوق سرپرست خانوار می‌رود.»

این آموزگار معتقد است: «خیلی‌ها هم در طول سال از حراجی‌ها خرید می‌کنند تا برای نوروز مجبور به خرید نباشند. خیلی‌ها هم انقدر مشکلات مالی دارند که از خرید شب عیدشان صرف نظر می‌کنند.»

این آموزگار بازنشسته سخنان خود را این طور تمام می‌کند: «در حالی که ایران ما بزرگترین کشور نفت و گاز دنیا است بعد از ۳۷ سال، مسوولانی که مرتب تبلیغ ساده‌زیستی و سادگی می‌کنند حقوق کارگری که در شرایط زیر استاندارد و بدون حمایت سندیکا و یا ارگان خاصی کار می‌کند  را  ماهی ۹۳۰ هزار تومان تعیین می‌کنند در حالی که خط زیر فقر ۳ میلیون و دویست هزارتومان است.»

اما تنها خرید پوشاک و آجیل و شیرینی و شکلات و عیددیدنی دغدغه مردم نیست، آنها خریدهای ضروری‌تر مثل گوشت و مرغ و میوه و مواد غذایی هم دارند خریدهایی که اصلی‌ترین نیازهای روزانه آنها محسوب می‌شود. طی سال‌های گذشته افزایش قیمت کالاها و خدمات، هزینه‌ی ۲۴ میلیون خانواده ایرانی را حداقل ۳۶ درصد افزایش داده است. در ماه‌های پایانی سال، بیشتر اقلام مورد نیاز مردم از جمله میوه و گوشت و مرغ با افزایش قیمت به پیشباز سال نو رفته‌اند.

یک پیک موتوری که در یک شرکت حسابداری کار می‌کند، سعی می‌کند عصبانیت خود را نشان ندهد. او به کیهان لندن می‌گوید برای فرزندش‌ کفش و لباس خریده اما هنوز خریدهایشان تمام نشده است، فکرش درگیر قسط موتور و دیگر هزینه‌های ماهانه‌ی خانه است.

او ماهی ۸۸۰ هزار تومان حقوق می‌گیرد اما با اجاره خانه و پول آب و برق و تلفن، آخر ماه، پول زیادی برایش نمی‌ماند.

این جوان ۳۵ ساله که همراه همسر و پسر ۵ ساله‌شان در یک آپارتمان ۵۰ متری با ماهی ۳۰۰ هزارتومان اجاره در منطقه افسریه تهران زندگی می‌کند می‌گوید: «دیشب به خاطر مهمان سرزده‌ای که از شهرستان داشتیم برای خرید میوه اجباری رفتم تره بار، دیدم سیب شده کیلویی ۶ تا ۸ هزار تومان، کیوی ۵ تا ۷ هزار تومان،  موز ۳۸۰۰ تومان، با آن قیمت‌های سرسام‌آور و جیب خالی نتوانستم میوه ارزانی پیدا کنم و دست از پا درازتر به خانه برگشتم.»

او که می‌گوید امسال هم از کفش‌های قدیمی سال‌های گذشته‌اش استفاده می‌کند ادامه می‌دهد: «همین که برای پسرم کفش و لباس نو و ارزان پیدا کردیم کافی است الان مانده‌ام برای تهیه دو کیلو میوه شب عید حداقل باید ۲۴ هزار تومان پرداخت کنم که این برای منِ کارگر سنگین است.  بالاخره عید است و مهمان می‌آید باید یک چیزی بگذاریم جلوی مهمان، خشک و خالی که نمی‌شود.»

او در ادامه آهی می‌کشد و می‌گوید: «قیمت مرغ در بازار توزیع غیرعمده خیلی گران شده  و در روزهای اول اسفندماه  به بالای ۸۰۰۰ تومان رسیده بود. قیمت گوشت هم که پارسال ۳۴ هزار تومان بود امسال به۴۶ هزار تومان رسیده. خانم، خدا هیچ کس را شرمنده زن و بچه نکند، ما فقط شاید ماهی یک بار گوشت می‌خریم، خانمم یک کیلو گوشت را به چند قسمت ریز ریز تقسیم می‌کند که تا ماه بعد به سفره ما و شکم خالی پسرمان برسد. امسال شب عید، با این وضعیت حقوق‌ها ما و خیلی‌ها گرسنه سرمان را روی زمین می‌گذاریم، خوردن ماهی سفید و سبزی پلو هم پیشکش.»

یک دست‌فروش در ضلع جنوبی میدان هفت تیر تهران در نزدیکی مانتوفروشی‌ها دست‌فروشی می‌کند. او که اجناس‌اش را در صندوق عقب ماشین‌اش می‌فروشد  با اکراه و ‌کوتاه می‌گوید: «من هم جزوی از این ملت ۷۹ میلیون نفری هستم، هیچ رشدی از این اقتصاد ندیدیم، این نرخ رشد بالای اقتصادی که برای ما نان و آب نشد که هیچ، تازه همه چیز نسبت به سال گذشته گران‌تر هم شده. این عید هم بدتر از عید سال‌های قبل.»

یک مادر و دختر، از میدان هفت تیر برگشته‌اند، زن، تنگ بلوری ماهی را در دست گرفته، می‌گوید دست روی هر چیزی می‌گذاری گران است.

دختر که دانشجوی سال دوم دانشگاه آزاد است می‌گوید: «امسال فقط یک مانتو و شال رنگ زیتونی خریدم ۳۰۰ هزار تومان؛ می‌دانید امسال رنگ زیتونی مد سال شده اما رعایت مادرم را کردم و جرات نکردم به سراغ کیف و کفش بروم.»

مادرش در رشته ادبیات فارغ‌التحصیل شده اما نتوانسته شغل مناسبی پیدا کند و با گرفتن مدرک آرایشگری، دو سالی است که گوشه‌ای از خانه خود را به سالن آرایشگاه تبدیل کرده است؛  می‌گوید این روزها آنقدر سرش شلوغ شده که واقعاً وقت سر خاراندن ندارد. او معتقد است: «هنوز عید نشده اما میوه و سبزی گران است، اگر بتوانید پرتقال خوب  پیدا کنید که جزو اقلام مهم شب عید است کمتر از کیلویی ۱۳ هزار تومان نیست. مردم دیگر از این آمارها و از این همه شعار برای ترمیم این اقتصاد ویران شده خسته شده‌اند آنها به سفره‌های خالی خودشان نگاه می‌کنند.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=69815