فیروزه رمضان زاده- وقتی فرسنگها دور از پایتخت، خبر کشته شدن چهار دانشآموز روستایی ساکن در استان سیستان و بلوچستان بر اثر تصادف در راه رسیدن به مدرسه منتشر شد باز هم روایت فقر گسترده، سوء تغذیه، مردودی، بازماندگی از تحصیل، کمبود معلم، مدارس کپری و خشتی و گِلی و دهها روایت ناتمام از محرومیتهای دانشآموزان این استان فقرزده بیش از پیش در بین افکار عمومی مطرح شد.
خبر این بود: صبح روز ۱۵ اسفندماه ۱۳۹۵ حوالی ساعت ۶ و ۴۰ دقیقه صبح سعیده، زبیده و زهرا امیری جوان، سه خواهر دانشآموز مقطع اول دوره متوسطه به همراه دو نفر از دوستانشان فاطمه بلوچ لاشاری و زهرا امیری رجاء مثل هر روز از خانهشان واقع در بخش لاشار نیکشهر بیرون آمدند تا به مدرسهشان در بخش مرکزی روستای اسپکه، جایی ١٠ کیلومتر دورتر از محل زندگیشان برسند، وانت پدر سه خواهر، سرویس روزانه مدرسه آنها و دو دوستشان بود اما آن روز وقتی قصد سوار شدن به وانت را داشتند ناگهان یک کامیون با سرعت زیاد با وانت تصادف میکند، در همان لحظه چرخهای کامیون، جان سه خواهر را در دم میگیرد، فاطمه بلوچ لاشاری هنگام انتقال به بیمارستان جان خود را از دست میدهد، هرچند زهرا امیری رجاء با جراحتهای بسیار جان به در برده اما شرایط جسمی او وخیم گزارش شده است.
جابجایی بیش از ۸۰۰ دانشآموز در نیک شهر با وانتبار
اگرچه سالهاست دولتهای مختلف درجمهوری اسلامی از ضرورت تحقق عدالت آموزشی و رفع محرومیت از فضاهای آموزشی در مناطق محروم سخن میگویند اما همچنان برنامه مدون و مشخصی برای چارهاندیشی و پایان دادن به این وضعیت وجود ندارد.
حبیبالله سربازی، فعال مدنی اهل سنت با اشاره به سانحه تصادف و مرگ چهار دانشآموز دختر ساکن در منطقه لاشار واقع در جنوب سیستان و بلوچستان به کیهان لندن میگوید: «این اولین بار نیست که این اتفاق در منطقه سیستان رخ داده، فروردین ماه سال ۱۳۹۴ بود که ۱۵ دانشآموزدختر مقطع راهنمایی بخش بنت نیکشهر در راه مدرسه هنگامی که سوار وانت بودند دچار تصادف شده و مجروح میشوند، یک ماه بعد از وقوع این اتفاق در اردیبهشت ۹۴ بیست و یک دانشآموز دختر مقطع دبیرستان منطقه دلگان در راه مدرسه دچار سانحه و ۱۴ نفر از آنها زخمی میشوند.»
این فعال مدنی میافزاید: «۵۵۱ دانشآموز دختر در حوزه نیکشهر به دلیل طرح روستا مرکزی با وانتبار رفت و آمد میکنند؛ ۳۱۷ دانشآموز پسر در همان منطقه با وانتبار جابجا میشوند؛ نزدیکترین مدرسه به آنها ۵ کیلومتر فاصله دارد، دورترین مدرسه ۷۰ کیلومتر فاصله دارد یعنی به طور متوسط اکثر دانشآموزان تا ۱۵ کیلومتر برای رسیدن به مدرسه مسیر طی میکنند، همین فاصله دور برای رسیدن به مدرسه باعث بروز مشکلات بسیاری برای دانشآموزان شده و سوانح بسیاری در این زمینه رخ میدهد.»
به گفته سربازی، هنگام وقوع سیل یا بارندگی مسیر برخی روستاها بسته میشود، دانشآموزانی بودهاند که در این مسیر گرفتار سیل شده و غرق شدهاند و اخبار چنین حوادثی بسیار کم به بیرون درز پیدا میکند. برای مثال، یک نوع تمساح پوزه کوتاه در برخی از رودخانههای این استان زندگی میکند که متاسفانه در خبرها آمده بود که در تیرماه سال جاری یک دانشآموز از اهالی روستا کشاری شهرستان سرباز طعمه این تمساح شده بود، بنابراین وقتی از آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان صحبت میکنیم با مشکلات متعددی مواجه هستیم مشکلاتی که در مرکز کشور وجود ندارند.
علی کُرد، نماینده مردم خاش، میرجاوه، کورین و نصرت آباد در مجلس شورای اسلامی اسفندماه جاری در گفتگو با خبرگزاری «خانه ملت» از پسرفت روند تحصیل، فرار نخبگان به کشورهای همسایه، اداره کلاسهای پایه دبستان با معلم سرباز و آمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان انتقاد کرده بود.
در همین رابطه، حبیبالله سربازی به تدریس یک سربازمعلم در برخی مدارس استان از پایه اول تا ششم اشاره میکند و میگوید: «اجرای دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی مبنی بر ادغام کلاسهای زیر ۱۵ نفر که در سال ۸۶- ۸۷ در دولت نهم تصویب شد برای انتقال مدارس کمتر از ۱۵ نفر به یک مرکز بود که بعدها در دولت دهم نیز اجرا شد اما این طرح تمام مشکلات سیستان و بلوچستان نیست، بسیاری از روستاها هستند که بیشتر از ۳۰ تا ۴۰ دانشآموز دارند، آنها هم برای تحصیل مجبورند به روستاهای دیگر بروند این مشکل به علت طرح تجمیع نیست این به علت نبود زیرساختهای آموزشی در استان است از دبستان گرفته تا مدارس در مقطع راهنمایی و دبیرستان.»
به گفته وی، موضوع طرح تجمیع مدارس برای بالابردن کیفیت آموزشی ممکن است در روستاهای اطراف یزد اندکی جوابگو باشد اما در بلوچستان به هیچ عنوان جوابگو نیست به این دلیل که ۵۶ درصد جمعیت استان سیستان و بلوچستان هنوز روستانشین هستند یعنی بیش از نیمی از جمعیت استان اکنون در روستاها زندگی میکنند و این مساله مشکلات بسیار متعددی ایجاد کرده است.
حسن خدری، امام جمعه شهرستان زهک در بهمنماه سال گذشته گفته بود ۹۰ درصد مردم در سیستان و بلوچستان زیر خط فقر هستند.
حبیبالله سربازی به مطلع بودن مسوولان استان و نیز نمایندگان خاش، نورشهر و چابهار از کمبودها و نارساییهای مهم استان از جمله فقر اشاره میکند و میگوید: «بیش از ۸۰ درصد از مردم سیستان و بلوچستان زیر خط مطلق فقر زندگی میکنند؛ خانوادهای که زیر خط فقر زندگی میکند چطور میتواند امکانات آموزشی و رفاهی فراهم کند، آنها حتی قادر به پرداخت کرایه وانتبار برای جابجایی دانشآموزان خود نیستند، به دلیل بودجه بسیار پایین سرانه آموزشی در استان، مدارس پول گچ و تخته و ماژیک مدرسه را از خانوادهها میگیرند.»
او به سخنان حمیدرضا پشنگ، نماینده پیشین خاش در مجلس شورای اسلامی اشاره میکند که گفته بود بیش از نیمیاز دانشآموزان در استان هیچ گاه دیپلم نمیگیرند.
به گفته سربازی، این مساله فقط به باورها و سنتهای غلط برنمیگردد بیشترین مشکل موجود به فقر جامعه و نبود زیرساختهای آموزشی برمیگردد.
ناصر کاشانی نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی ۱۶ آذرماه جاری اعلام کرده بود که ۱۵۶ هزار دختر در سیستان و بلوچستان از تحصیل بازماندهاند.
طبق اعلام علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش ایران ۵۰۰ کلاس خشت و گلی در این استان وجود دارد که تا پایان سال ۹۶ باید جمع شوند.
محمد مهدی زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی هم اعلام کرده است که از ۱۲۰ هزار کلاس درس در کشور بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند و از مجموع ۱۸ هزار کلاس درس در این استان ۶ هزار کلاس درس تخریبی هستند.
نبود مدرسه در ۱۰۰ روستا
حبیب الله سربازی با اشاره به علاقه بسیاری از خانوادههای ساکن استان سیستان و بلوچستان برای ادامه تحصیل فرزندانشان تاکید میکند :«۷۰ درصد مدارس جنوب استان، مدارس خشتی گلی، کپری و فاقد استانداردهای آموزشی بدون هرگونه تهویه و امکانات خنککننده یا گرمایشی هستند، دانشآموزانی که در این مدارس تحصیل میکنند به هیچ عنوان با دانشآموزان مرکز کشور از نظر آموزشی نمیتوانند رقابت کنند، چنانچه موفق به ورود به مدرسه بشوند به دلیل فقر خانواده در همان مقطع ابتدایی ترک تحصیل میکنند، دبیرستانها هم بیشتر در مراکز شهرها هستند خانوادهها این توان مالی را ندارند که فرزند خود را برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان و دانشگاه از روستا به شهر بفرستند.»
استان سیستان و بلوچستان با داشتن تنها سه متر مربع دارای ضعیفترین سرانه فضای آموزشی در ایران است، شاید باور کردن این موضوع سخت باشد اما دانشآموزان این استان تا کنون وسایل خنککننده، آبخوری، دستشویی و توالت یا سالن ورزش را ندیدهاند.
حبیبالله سربازی میگوید: «در حال حاضر که با شما صحبت میکنم، ۱۰۰ روستای استان هنوز مدرسه ندارند؛ خب، کودکان و نوجوانان این ۱۰۰ روستا در کجا تحصیل میکنند؟»
یک مشکل دیگر: شناسنامه
به گزارش روزنامه ایران، آمار درستی از افراد بدون شناسنامه در استان سیستان و بلوچستان وجود ندارد اما تخمین زده میشود نزدیک به ۱۵ تا ۲۰ هزار تن در این استان بدون شناسنامه هستند.
سربازی در این زمینه میگوید: «در بسیاری از روستاهای استان بچههای بسیاری از خانوادهها به دلیل نداشتن شناسنامه امکان تحصیل ندارند؛ با بسیاری از خانوادههای آنها صحبت کردیم گفتند ما شناسنامه نداریم بچههای ما هم درس نخوانده اند و بیسواد مطلق هستند؛ با یکی از دانشآموزان ساکن در حاشیه شهر ایرانشهر صحبت کردم میگوید الان باید من در کلاس اول راهنمایی میبودم ولی هنوز بیسوادم حتی بلد نیستم اسم خودم را بنویسم.»
وی این مسئله را ناشی از فاصله زیاد مراکز اداری تا روستاها و ندانستن ارزش و اهمیت شناسنامه در زمان گذشته از سوی روستاییان میداند و میافزاید: «حتی برخی به خاطر ترسی که از دولت مرکزی داشتند برای اینکه فرزندانشان به سربازی فرستاده نشوند شناسنامه نگرفتهاند اما اکنون که اهمیت موضوع شناسنامه را فهمیدهاند و دارند اقدام میکنند دولت و مسوولان ثبت احوال سن اندازی میکنند و هنوز به بسیاری از خانوادهها شناسنامه داده نشده.»
بر اساس اعلام منابع دولتی، سیستان و بلوچستان با دارا بودن بیشترین نرخ بیسوادی، یک هفتم از دانشآموزان بازمانده از تحصیل را در خود جای داده است.
به گفته احد رستمی، مدیرکل دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران، سیستان و بلوچستان آسیبپذیرترین استان ایران به لحاظ «فقر آموزشی» است.
سربازی به شعارهای حسن روحانی نیز اشاره میکند که در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری بیشترین رای موافق را از مناطق اقلیتنشین گرفته بود؛ اما معتقد است این شعارهای پر زرق و برق انتخاباتی در عمل اجرا نشده و مسکوت ماندهاند.
به گفته وی، دولت که خودش هم اعلام کرده استان سیستان و بلوچستان از لحاظ آموزشی در پایینترین ردهی جدول قرار دارد باید برای چنین منطقهای امکانات ویژه در نظر میگرفت البته اگر اصلا ارادهای برای بهبود وضعیت ساختار آموزشی این استان وجود داشته باشد.
این فعال حقوق اقلیتها فارغ از بحثهای معیشتی، نگاه تبعیضآمیز حکومت و نیز رویکرد امنیتی حاکم بر اقلیتها به ویژه مناطق سنینشین را از دلایل اصلی محرومیت در استان سیستان و بلوچستان میداند و معتقد است: «بخشی از ضعف سیستم آموزشی در استان سیستان و بلوچستان بر میگردد به نگاه خاص حکومت به منطقه بلوچنشین و سنینشین، اگر آنها در فقر آموزشی باشند به نحوی این را به نفع دولت و حکومت میدانند، گویا بلوچها را نوعی تهدید میدانند.»
به نظر میرسد با وجود این مشکلات، مسئولان دولتی در ایران چشمان خود را بر فقر مفرط، بیکاری، بحران آب، درگیری، ناامنی و دیگر کمبودها و نارساییهای جاری در این استان و دیگر مناطق حاشیهای و دور از مرکز بستهاند. در سه دهه گذشته همچنان مساله توزیع نابرابر امکانات، شکاف توسعهای و تشدید نابرابریها در مناطق محروم و توسعه نیافته نظیر سیستان و بلوچستان پابرجا بوده است.