همه چی از یاد آدم میره، مگه یادش، که همیشه یادشه…

دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۶ برابر با ۲۷ مارس ۲۰۱۷


کتایون حلاجان (+عکس، صدا) «شب و نازی من و تب» عنوان نمایشنامه‌ی تازه صدرالدین زاهد با اقتباس از شعری به همین نام از حسین پناهی است.

حسین پناهی شاعر، نویسنده، کارگردان و بازیگر تلویزیون و سینمای ایران در ۱۴ امرداد سال ۱۳۸۳ در سن ۴۸ سالگی دیده از جهان فروبست.

حسین پناهی در شعرهایش با زبانی ساده، فلسفه زیست را بازیچه تردیدهای بشری قرار می‌دهد. رنج عشق و تردید، زبان کارهای او است. شعرها و نمایشنامه‌های حسین پناهی بازتاب مسائل اجتماعی، ترس‌های بشری و اندوه و رنج دانستن است. تجربه‌ای از زیستن فقر، که شاعر را بر تاکید عشق و رعایت انسانیت در جهان می‌کشاند.

رزیتا فضایی و صدرالدین زاهد

«شب و نازی من و تب» با بازی رزیتا فضایی و صدرالدین زاهد روایتی است از هذیان‌گویی‌های تب‌آلود زوجی متفکر، که جهان برای تفکرشان جای محدودی است. کسانی که خود را در پناهگاه عشق قرار داده‌اند تا رنج فقر و دانایی را بر خود آسان کنند؛ پرسش‌ها و تردیدهای مرد از نازی است، یگانه عشق‌اش؛ و نازی صادقانه سعی در پیدا کردن پرسش‌های بی پاسخ مرد دارد. نمایش بسیار ظریف و شاعرانه کارگردانی و بازی شده است. برگشت به گذشته، آویختن به دستآویزهای ساده زندگی برای فرار از پلشتی‌ها و بی انصافی جهان مسائلی هستند که در طول این نمایش مطرح می‌شوند.

صدر الدین زاهد در پاسخ به علت انتخاب این متن به کیهان لندن می‌گوید: «متن حسین پناهی را حدود ۵ سال پیش خواندم، چیزی که در این متن بسیار جذاب بود و مرا شیفته خود کرد نوستالژی و غم نهفته در متن بود. اندوه ناشی از خواست برگشت به کودکی، حتی به رحم مادر، اندوه حسین پناهی در متن اندوه انسانی که در جنگل آسفالت تهران (کلان‌شهرها) گیر کرده و می‌خواهد برگردد به زادگاه و به گذشته‌اش 

رزیتا فضایی

صدرالدین زاهد ادامه می‌دهد: «به همین دلیل من نیز که در تبعید هستم و ترک وطن کرده‌ام با او و گفته‌هایش ارتباط برقرار کردم، این اندوه معنی خاص خودش را دارد، برگشت به ایران و سرزمین‌ام. این احساس را دست‌مایه کار بر روی این نمایش قرار دادم  و به همین دلیل هم به خودم اجازه دادم قسمت‌هایی از متن را حذف کنم و یا بخش‌هایی از ادبیات کهن و معاصر ایران را در آن وارد کنم، حتی از ترانه نیز در این نمایش استفاده کرده‌ام

صدرالدین زاهد در پاسخ به این پرسش که چرا این نمایش به زنده‌یاد بیژن مفید تقدیم شده گفت: «من با بیژن مفید چندین کار مشترک در ایران انجام داده‌ام. یکی از کارهایی که در کارگاه نمایش اجرا می‌کردیم نمایشی بود به نام «جان‌نثار» که برداشتی از تآتر روحوضی بود اما بدون تقلید؛ تا آن زمان در تآتر ایران همه تقلید روحوضی را به روی صحنه می‌بردند و ما برای اولین بار بود شاید که برداشتی از این تآتر اصیل ایرانی را بدون تقلید انجام دادیم. بعد از آن نمایش «سهراب و اسب سنجاقک» را با بیژن کار کردم.  شیوه کار بیژن مفید و جستجویی که او در ادبیات، شعر و موسیقی ایرانی می‌کرد و تاکیدی که بر سنت‌های آوازی و دستگاه‌های ایرانی داشت بسیار تاثیرگذار بودمدتی که روی متن حسین پناهی کار می‌کردم متوجه شدم که متن بسیار وابسته به یک سرزمین است، آن اندوه نهفته در متن اندوهی ایرانی است، غم دوری و هجرت مرا به یاد شعر مولانا می‌اندازد که سرود: بشنو از نی چون حکایت می کند/ از جدایی‌ها شکایت می‌کند/ کز نیستان تا مرا ببریده‌اند/ از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند. در مدت کار روی این نمایش همواره یاد و خاطره بیژن با من بود و احساس می‌کردم او بسیار خوشحال است. در نمایش نیز صحنه‌ای وجود دارد که صدای بیژن مفید خاطره‌ی بازیگر می‌شود: «نه دیگه این واسه ما دل نمیشه» این صدای ذهنی بازیگر است. و این یاد را به نام بیژن گذاشتم کسی که چون آب برآمد و چون باد شد

رزیتا فضایی

رزیتا فضایی در این نمایش نقش نازی را ایفا می‌کند. وی در دانشگاه آزاد در تهران رشته هنر و معماری خوانده است. در فواصل تحصیل جذب تآتر حرفه‌ای شده و با کارگردان‌هایی مثل محمد رحمانیان و قطب‌الدین صادقی تجربه همکاری دارد، سپس در سال ۲۰۰۸ به آلمان رفت و پس از یادگیری زبان و فرهنگ جدید دوباره در رشته مورد علاقه‌اش مشغول به کار شد.

رزیتا فضایی از تجربه همکاری در تآتر «شب و نازی و من تب» به کیهان لندن چنین توضیح می‌دهد:

 

رزیتا فضایی و صدرالدین زاهد

این نمایش به مدت دو شب درماه مارس ۲۰۱۷ در پاریس به روی صحنه رفتهنرمندانی که در این نمایش صدرالدین زاهد را یاری کرده‌اند عبارتند از: رزیتا فضایی: در نقش نازی، رضا کاوه: موسیقی، نفیسه فاضل: طراح لباس، آرش تنهایی: پوستر نمایش، رضا رشیدپور: عکاس، مهتاب صفویان برنامه‌گذار در پاریس، و تیزر نمایش از ساز نو.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=70147