راه بیت از پاستور خواهد گذشت؟

- نامزدی رئیسی بیش از آنکه مربوط به ضرورت‌های انتخابات ریاست جمهوری باشد با مساله جانشینی «رهبر» و ولی فقیه پیوند خورده است.
- رأس نظام برای برقراری توازن قوا تلاش می‌کند که نه تنها در گرو موافقت رقیبان انتخاباتی از جمله رئیسی و روحانی است بلکه حذف شدگانی مانند محمود احمدی‌نژاد را نیز باید راضی نگاه دارد.

شنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ برابر با ۲۲ آپریل ۲۰۱۷


شورای نگهبان در آخرین ساعات پنج‌شنبه، ۳۱ فروردین ۹۶،  لیست ۶ نفر نامزد تأیید صلاحیت شده برای دوازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد.

بر این اساس سید مصطفی آقا میرسلیم، اسحاق جهانگیری کوه‌شایی، حسن روحانی، سید ابراهیم رئیس‌الساداتی، محمدباقر قالیباف و سید مصطفی هاشمی‌طبا، شش نفر از معتمدان نظام جمهوری اسلامی نامزد تصدی پست ریاست جمهوری هستند که موفق شدند از سد سفت و سخت شورای نگهبان عبور کنند.

حمید بقایی، محمد غرضی، علیرضا زاکانی، مصطفی کواکبیان، محسن رهامی، حمیدرضا حاجی بابایی و محمد هاشمی (برادر اکبر هاشمی رفسنجای) از جمله چهره‌هایی هستند که رد صلاحیت شده‌اند.

بهنام محمدی kayhan.london©

در این میان اما رد صلاحیت محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم، و حمید بقایی در خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی بیشترین واکنش را به دنبال داشت.

همان شامگاه پنج‌شنبه، ۳۱ فروردین، ویدئوهایی منتشر شد که نشان می‌داد نیروی انتظامی و یگان ویژه در پی تجمع تعدادی از شهروندان در برابر منزل محمود احمدی‌نژاد در شرق تهران حاضر شده‌اند. از سوی دیگر در ساعات پایانی پنج‌شنبه سایت‌های محمود احمدی‌نژاد و «دولت بهار» که متعلق به جریان احمدی‌نژاد است برای مدتی از دسترس خارج شدند. این مسائل نشان‌دهنده‌ی تجهیز نیروهای امنیتی برای واکنش‌های احتمالی احمدی‌نژاد و بقایی به رد صلاحیت‌شان بود.

احمدی‌نژاد در نقش پسر آهنگر

هر چند رد صلاحیت محمود احمدی‌نژاد چندان دور از ذهن نبود اما در سال‌های گذشته منهای علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، بقیه رؤسای جمهور و نخست وزیر سابق نظام برای حضور دوباره در ساختار قدرت با مشکلات جدی مواجه شده‌اند.

جدا از میرحسین موسوی که در حصر است، دور قبل هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شد و خاتمی کماکان به‌ عنوان «باغی انقلاب» در محدوده طرد‌شدگان قرار دارد و حتی اصرار او برای عیادت از «رهبر» در بیمارستان نیز پذیرفته نمی‌شود!

برخلاف خاتمی که اصرار داشت، و همچنان دارد، به داخل نظام بازگردد و خود را فردی وفادار اعلام کند و حتی استاندارد ادبیات خود را مطابق میل و رضایت خاطر نظام بهبود بخشیده و پیام‌های سرپوشیده به بیت می‌فرستد، احمدی‌نژاد کوشید و اصرار کرد تا پای خود را از دایره‌ی نظام فراتر بگذارد.

احمدی نژاد در خروج از دایره‌ی نظام به دو نماد مهم توسل جست؛ نخست اینکه او در کنار مشایی با رجوع به نمادهایی از ایران باستان و گفتن از «ایران»، تمجید از کوروش و سخن گفتن از عدالت «ایران باستان»، به جنبه‌ی انترناسیونالیستی و ضد ملی نظام جمهوری اسلامی حمله کرد.

در ادبیات رسمی نظام، ایران باستان واجد یک روایت سیاه است. این روایت در واقع توسط چپی‌ها و اسلامی‌ها ساخته و جعل شده و احمدی‌نژاد از این ادبیات استاندارد خارج شد.

او حتی از «مکتب ایران» سخن گفت و قرائتی از اسلام را صحیح دانست که بر مدار ایران و متناسب با فرهنگ و خِرد ایرانی بچرخد و مشایی نیز در کنار او از پایان اسلام‌گرایی یعنی اسلام سیاسی صحبت کرد.

حرکت نمادین دوم، ردّ امر و نهی رهبر نظام و پیش از آن، حمله به یکی از قوی‌ترین حلقه‌های خویشاوندی یعنی خانواده لاریجانی بود. احمدی نژاد با این کار، بیش از پیش از حلقه نظام و شبکه الیگاریشی خارج شده و خود را در برابر آن قرار داد. او بعد از بی اعتنایی به توصیه‌ی رهبر نظام و تمرد از نهی وی این‌طور نشان داد که گزارش‌های خود را به «جمهور» می‌دهد. احمدی نژاد بیش از آنکه خود را به شخصی در نظام مرتبط کند، کوشید در نقش پسر آهنگر برای «طرح بیت» مشکل ایجاد کند. طراحی «بیت» بر مدار رفع بحران رهبری و جانشینی ولی فقیه می‌چرخد.

دو روحانی، رقبای اصلی انتخابات
با حذف احمدی نژاد و عدم حضور سعید جلیلی در انتخابات، راه برای رقابت بین دو روحانی باز شده است. اولی سیدابراهیم رئیس‌الساداتی معروف به رئیسی که گفته می‌شود نامزد بیت برای تصدی مقام رهبری است و دیگری حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم که با «برجام»، ننگ توافق اتمی را به سینه‌ی او سنجاق کردند تا نظام بتواند ضمن حفظ ظاهر استکبارستیزی، خود را از شرّ پرونده‌ای که راه چرخش پول را مسدود کرده بود نجات دهد.

اگر چه تا کنون چرخش پول آسان‌تر نشده اما راه تنفس تنگ‌تر هم نشده است. اینک به نظر می‌رسد مأموریت روحانی به پایان رسیده و باید حذف شود. از دیدگاه «بیت» می‌بایست رئیسی بتواند با طرح رونق اقتصادی و مبارزه با فساد و توجه به تولید و رسیدگی به مستضعفین، با اخذ آرا، مهیای جانشینی برای رهبری شود. دست کم این یکی از احتمالات درباره علت شرکت سیدابراهیم رئیسی در این انتخابات است.

از میان ۶ کاندیدای تأیید صلاحیت شده، دو نفر آنها یعنی هاشمی طبا و میرسلیم برای شکستن رأی روحانی در میدان حضور دارند و کارکرد مهمی نخواهند داشت. آنها خواهند کوشید مقداری از رأی پایین روحانی را به خود اختصاص دهند. اما به نظر می‌رسد بازی اصلی بین دو مهره‌ی این شطرنج، یعنی جهانگیریِ معاون اول رییس جمهور، و قالیبافِ شهردار خواهد بود.

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران و نامزد مورد حمایت «جمنا»، آمده تا بار مناظره و حمله و جنگ تبلیغاتی علیه دولت روحانی را به دوش بکشد. او مسئولیت حمله و به نقد کشیدن کارنامه‌ی روحانی را به عهده دارد. در مقابل، اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی، که در ساعات پایانی مهلت ثبت نام و با رایزنی اصلاح‌طلبان و به عنوان «نامزد پوششی حسن روحانی» به میدان رقابت‌ها آمد نیز مسئولیت پاسخ دادن به طرح موضوعات و انتقادات از عملکرد دولت روحانی را در کارزار تبلیغات و مناظره‌ها بر عهده دارد. همچنین این احتمال می‌رود که در نهایت، جهانگیری به نفع روحانی و قالیباف به نفع رئیسی کنار بروند.

سید خراسانی برای توازن قوا در نظام
مسئله اساسی این است که نامزدی رئیسی بیش از آنکه مربوط به ضرورت‌های انتخابات ریاست جمهوری باشد با مساله جانشینی «رهبر» و ولی فقیه پیوند خورده است.

جمهوری اسلامی برای اینکه بتواند از پسِ بحران جانشینی برآید می‌بایست رهبری آینده را به اندازه کافی به جامعه بشناساند و پیش از راه یافتن به «بیت» به نوعی توسط مردم نیز «انتخاب» شده باشد.

این هم نظر دیگریست که علت حضور سیدابراهیم رئیس‌الساداتی را در این انتخابات توضیح می‌دهد. اگر چنین باشد، این دور از انتخابات در حوزه‌ای حساس‌تر از دوره‌های قبلی قرار می‌گیرد. چرا که در این صورت، می‌توان خطر کرد و احتمال داد که این دور، با «منتخب» شدن رئیسی، آخرین دور انتخابات ریاست جمهوری در نظام اسلامی نیز خواهد بود؛ زیرا با تغییر رهبری در آینده‌ای نه چندان دور، برای تغییر قانون اساسی تلاش خواهد شد تا متناسب با شرایط تازه در آید. راست این است که بخش  مهمی از تنشی که در ارکان نظام وجود دارد،  در قانون اساسی بازتاب یافته و همواره با انتخابات ریاست جمهوری خود را نشان داده است. انتخاب مستقیم رئیس جمهوری توسط مردم، حجمی از انرژی را در اجتماع آزاد می‌کند که برای مدت‌ها نظام را با مشکلات جدی مواجه می‌سازد.

دولت کار و کرامت

به نظر می‌رسد کماکان تلاش بیت با حذف احمدی‌نژاد، نشاندن یکی از یاران معتمد بر کرسی ریاست جمهوری است تا راه بیت از پاستور بگذرد.

شواهد نشان می‌دهد که هدف نخست «بیت» به دست گرفتن مقام ریاست جمهوری توسط ابراهیم رئیسی است تا وی در این مقام با ادعای به راه انداختن چرخ‌های تولید و گردش پول به منظور رونق اقتصادی و غلبه بر رکود جایگاه خود را تثبیت کند.

البته در این راه امکانات اقتصادی و عمرانی سپاه به همراه بنیادهای متعدد و از جمله آستان قدس در خدمت این برنامه خواهند بود تا بر رکود غلبه شود و با بهبود برخی شاخص‌های اقتصادی رضایت عمومی از رئیس جمهوری منتخب به دست آید. رئیسی بیهوده شعار «دولت کار و کرامت» را در برابر «دولت تدبیر و امید» قرار نداده است.
در کنار ادعای عمل به «اقتصاد مقاومتی»، رئیس‌الساداتی خواهد کوشید در کسوت قاضی پاک‌دستی ظاهر شود که قصد و اراده کافی برای قطع دست مفسدین اقتصادی از بیت‌المال را دارد؛ ترسیم شخصیت او با مؤلفه‌های مدیر بودن، کاردان بودن، فسادستیز بودن،  قاضی عادل بودن،  در کنار محرومین بودن و نیز قاطعیت و تدبیر در دستور کار مبلغان او قرار دارد.

پیشتر با نشستن رئیسی بر ریاست تولیت آستان قدس رضوی و با طرح دم گوشی «سید خراسانی» و شخصیت‌پردازی نیمه اسطوره‌ای از او، عملیاتِ بخشیدنِ وجهه‌ی الهی و معنوی به وی انجام شده و البته کماکان از راه‌های غیررسمی چرب کردن این وجه ادامه خواهد داشت. تا کنون کسی از رقبای درون نظام جرأت نکرده نقش وی را در کشتار دهه‌ی شصت که پای همه‌ی نظام در آن گیر است به میان بکشد.

آنچه گفته شد نیت، و یا بهتر است بگوییم، طرح یکی از بازیگران واجد قدرت است اما  در سپهر سیاست ایران عوامل و بازیگران دیگری نیز دخیل و موثرند.  آنچه در ایرانِ امروز رخ داده، دود شدن و به هوا رفتن تمام وجوه معنوی نظام جمهوری اسلامی است. اگر نظام پیشتر با هاله‌ای از ارزش‌های معنوی و با ریسمانی معنوی از آسمان آویزان شده بود اکنون صرفاً به توازن قوا تکیه دارد؛ رأس هرم نظام تلاش دارد با به کار گرفتن یک سری مناسبات در انتخابات ریاست جمهوری به این توازن دست یابد. توازنی که البته در گرو موافقت رقیبان انتخاباتی از جمله حسن روحانی و ابراهیم رئیسی ، و همچنین حذف‌شدگانی مانند محمود احمدی‌نژاد نیز هست.
روشنک آسترکی

[کیهان لندن شماره ۱۰۷]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=72368