از لنکران تا جماران

شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶ برابر با ۰۱ ژوئیه ۲۰۱۷


آوازه – شنبه شب، اول ژوییه، برای دومین بار نمایشنامه «وزیر خان لنکران» در شهر بن آلمان به روی صحنه می‌آید. فرصت مناسبی است تا درباره برنامه‌های تئاتری در برون‌مرز و دستاوردهای آن کمی صحبت کنیم.

در یک نگاه گذرا به سابقه کار تئاتر در ایران آدمی احساس غرور می کند که در سخیف‌ترین دوره‌های تاریخ ایران جوانانی سر برآورده‌اند که کمر همت بر بنیاد یک تئاتر ملی بسته‌اند. همه می‌دانیم مشروطه که سر برآورد تازه ما فهمیدیم تا چه اندازه از دنیای معاصر عقب مانده‌ایم. شعرها بازاری و واپس مانده، قصه‌سرایی‌مان مبتذل و ابتدایی، موسیقی‌مان بی شور و هیجان و تئاترمان بقال‌بازی ناصرالدین شاهی. واقعا چه نیرویی در مشروطه بود که شعرها به فرم‌های فاخر خود بازگشتند، و قصه‌ها از روایت‌های «پیرزنانه» رها شدند. مرغان سحر به جای کرکسان بر شاخه‌ها نشستند و مخاطبان تئاترمان با شگفتی تمام توانستند نمایشنامه‌های مولیر را نیز هضم کنند.

نمایش «وزیر خان لنکران» اجرای پاییز سال ۹۵

در میان هنرهایی که برشمردیم دگرگونی‌های متجددانه باور کردنی نیست، ولی هست! چند عامل در پیشرفت و تکوین تئاتر در ایران مشروطه نقش داشته است. نخستین و مهم‌ترین عامل همجواری با سرزمین‌های قفقاز است. گروه‌های نمایشی قفقاز برای خودشان اپرا و اپرت ساخته بودند و برای اجرای آن به کشورهای همسایه از جمله ایران نیز سفر می‌کردند. از جمله اپرت‌های «آرشین مالالان»، «اصلی و کَرَم» و «مشدی عباد» محبوبیت بسیار یافته‌اند.

اینها اگرچه کارهای برجسته‌ای نبودند ولی می‌توانستند جامعه جهالت‌زده ایران قاجاری را با هنرهای مطرح در دنیا آشنا سازند. همان زمان و به تقلید از قفقازیون دو سه فقره انجمن و کلوب در ایران برپا شد که پا جای پای آنها می‌گذاشت. مدت درازی نگذشت که شمال ایران سرشار از برنامه‌های نمایشی شد. به زودی هنرمندان جوانی چون لرتا و غلامعلی فکری و… به تهران نیز راه پیدا کردند. شاید ده سالی نشد که تهرانِ پایتخت دارای چند کلوب تئاتری و موسیقایی شد. نمایش‌ها لحن و شیوه شمالی خود را نگاه داشتند و این فخر را به رخ اهل تهران می‌کشیدند که رشت و انزلی پرورشگاه اصلی تئاتر مدرن ایران است.

حالا که پای تماشای یکی از نمایشنامه‌های آن دوران نشسته‌ایم این گذشته شگفت‌انگیز به یادمان آمده است. نمایشنامه را نمایشنامه‌نویس و منتقد برجسته دوران مشروطیت (میرزا فتحعلی آخوندزاده) بر ضد خفقان و فساد حکومت‌های قاجاری نوشته است. نمایشنامه «وزیر خان لنکران» هدفش افشاگری فساد تا بن دندان گرفته حکومت‌گران قاجاری است. «وزیر خان لنکران» تا به حال اجراهای موفق عدیده‌ای در ایران و در کشورهای ایرانی‌نشین داشته است. نمایشنامه را بهرخ حسین بابائی یکی از اهل حرفه مقیم شهر بُن کارگردانی کرده و ما پیش از این نیز از او نوشته‌ایم.

بهرخ حسین بابابی، پاییز ۱۳۹۵

بهرخ حسین بابائی همراه با همسرش مجید فلاح‌زاده فستیوال سالانه تئاتر آلمان و ایران را برگزار می‌کنند. کارگردانی او منسجم و پر مایه است و در هر کاری که اجرا کرده حق مطلب را ادا کرده است. با این همه ما پرسشی اساسی از او و از همتایان او داریم. تا کی می‌توان گذشته‌گرا بود و نمایشنامه‌های مدرن را به کناری گذاشت. پاسخ را می‌توان حدس زد. تعداد کم بازیگران و نبود وسایل مدرن صحنه و دکور و بُعد جغرافیایی تمرین‌ها را محدود به سالی یک بار می‌کند. هر کدام از این توجیهات درست باشد بی تفاوت است. انسان امروز می‌خواهد با هنر امروز نیز آشنا شود. «وزیر خان لنکران» هیچ چیز عمده و هیچ حرف تازه‌ای برای امروزیان ندارد. اگر هم مقدمات برای نشان دادن حجم فساد در خانه‌های اشرافی است، اینکه تحصیل حاصل است. نمونه برجسته‌تر از آن را داریم. چرا راه دور برویم، نظامی که این روزها بر ایران حکومت می‌کند شگفت‌آورترین انواع فساد را به علاقمندان عرضه می‌کند! نمایشنامه‌های مولیر هم اگر چه همگانی و همه زمانی است ولی چرا همه‌اش از زبان او بشنویم. چرا از نویسندگان و کارگردانان امروز چیزی نگوییم و نگیریم.

در همین مجموعه تئاترهای برخاسته از قفقاز یا ملهم از آن قطعه‌های دلپذیری وجود دارد که حرف‌های دیگری می‌زند. چرا از رضا کمال شهرزاد سخنی در میان نیست. مردی که به واقع عاشق تئاتر بود و عقایدی ضد استبدادی داشت. نمایشنامه‌هایش نیز با معیارهای تئاتری سازگاری دارد. چرا از کردستانی چیزی نمی‌گوییم.

نام حسن مقدم را در مقاله‌ها می‌آوریم ولی نشد که  یک بار روی نمایشنامه «جعفر خان از فرنگ برگشته» او کار کنیم.

کوتاه کنیم، فعالیت‌های هنری را باید متنوع‌تر به ثمر رسانید.  با یک رنسانس می‌توان رخوت فرهنگی را از اندام  تئاتر برون‌مرزی زدود و برای همیشه بر روی صحنه باقی ماند. همین انجمن تئاتر آلمان و ایران که زوج فلاح‌زاده بر پا کرده‌اند نزدیک به بیست و پنج سال عمر دارد. با هر مشکلی بوده سر پا مانده و علاوه بر برنامه‌های سالانه کارهای جنبی فوق‌العاده‌ای نیز عرضه کرده است.

باز تکرار می کنیم، سعی کنیم نیروی خود را پیش از آنکه با درگیر شدن با سنت و گذشته هدر بدهیم در راه آشنایی با تئاتر مدرن و معاصر به کار بزنیم.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=80598