مندائیان ایران، اقلیت مذهبی تحت فشار

دوشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۶ برابر با ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۷


صابئین مندائی، پیروان یحیی تمعید‌دهنده و یکی از هشت دین و مذهب در ایران هستند که گفته می‌شود به دلیل فشارهای موجود بر پیروان این آیین، مجبورند با محدودیت‌ها کنار آمده و خود را با شرایط وقف دهند. بیشتر پیروان یحیی تمعیددهنده در عراق  هستند و ایران دومین مرکز تجمع مندائیان در جهان معرفی می‌شود .همچنین تعدادی از مندائیان در کشورهای سوریه، ایالات متحده آمریکا ، کانادا، بریتانیا، آلمان ، اردن، سوئد، دانمارک و همچنین استرالیا زندگی می‌کنند.

در بعضی از روایت‌های اسلامی مندائیان را ستاره‌پرست معرفی کرده‌اند اما این تنها به دلیل آن است که در گذشته ستاره‌پرستان به دلیل ترس از خلیفه مسلمین که با آنان اتمام حجت کرده بود خود را صابئی خوانده بودند که همین امر منجر شد که پیروان یحیی تمعیددهنده نیز ستاره‌پرست خوانده شوند که تا به امروز نیز گاه این برداشت درباره آنان گفته می‌شود و به همین دلیل شایعاتی نیز بر زبان‌‌هاست که کمی به آن خواهیم پرداخت.

مندائیان ایران در کنار کارون

امروزه پس از جنگ‌هایی که در مناطق خاورمیانه صورت گرفته، تخمین شمار مندائیان دشوار است اما بر طبق آماری که گاه پیروان این آیین بیان می‌کنند هم اکنون بیش از ۷۵هزار مندائی  در جهان زندگی می‌کنند که  ۲۵هزار تن از آنان در ایران  در کنار رودخانه کارون سکونت دارند زیرا اصلی‌ترین رکن این آیین، غسل تعمید در روزهای یکشنبه آن هم در کنار آب روان است  به همین دلیل تمامی مندائیان در هر کشوری که زندگی می‌کنند در شهر و یا منطقه‌ی نزدیک به آب روان همچون رودخانه ساکن می‌شوند.

اگر بخواهیم مندائی را در ترازوی تعریف قرار دهیم به معنای ” دانش ، آگاهی و معرفت” است که از زبانِ آرامی سرچشمه می گیرد و پژوهشگران معتقد هستند که نام مندائیان ریشه در ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده است دارد که البته این تحقیقات همچنان مورد تایید قرار نگرفته است.

آیین مندائی هرچند به تعبیر دین شناسان یک دین موحد و خداپرست معرفی می شود و نام آن سه مرتبه در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان نیز ذکر شده است و پیروان آن در ایران به عنوان شهروندان ایرانی به رسمیت شناخته می شوند اما آیین مندائی  همچون آیین بهایی  به عنوان اقلیت رسمی و شناخته شده توسط قانون اساسی کشور ایران نمی باشد و به همین جهت نیز این آیین از امتیازات سه اقلیت مذهبی به رسمیت شناخته شده در ایران برخوردار نیست.

آیین مندائی با وجود  آنکه در نص قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان نیز  آمده است و به ثبوت مراجع تقلید شیعیان نیز رسیده است اما عملا  این آیین به عنوان یک دین غیررسمی و فاقد تایید مقامات جمهوری اسلامی شناخته می شود به همین دلیل آنان از دو جنبه اجتماعی و قانونی تحت فشار قرار می‌گیرند.

قانون اساسی و حقوق مندائیان

سید محمد حسینی بهشتی که به دکتر بهشتی معروف بود و نخستین رییس دیوان عالی کشور پس از انقلاب شد به مندائیان قول داده بود تا آیین مندائی در قانونی اساسی ایران گنجانده شود اما این سخن حتی پس از انتشار و بازنگری قانونی اساسی اجرایی نشد. اصل ۱۳ قانون اساسی تنها ادیان یهودی ، مسیحی و زرتشتی را که در ایران از اقلیت های مذهبی محسوب می‌شوند به عنوان ادیان رسمی معرفی می‌کند.

در اصل ۱۹ قانون اساسی عنوان شده است که «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.» قانونگذار در این قانون هیچ اشاره‌ای به مذهب شهروندان ایرانی نکرده اما بنا بر اصل ۱۳ قانون اساسی مندائیان همچون بهاییان از تحصیل در دانشگاه و یا اشتغال در ادارات دولتی محروم هستند و طی سال‌های اخیر پیروان این آیین مورد اذیت و آزار قرار گرفته‌اند.

مندائیان اجازه اشتغال در برخی مشاغل آزاد از جمله رستوران و غذافروشی و یا جواهرفروشی که حرفه اصلی آنان است را ندارند. مندائیان نسل به نسل طلافروش بوده‌اند. نام میناکاران مندائی نه تنها در ایران بلکه در جهان  شناخته شده است که می‌توان به  گنزورای بزرگ منداییان یعنی گنزورا شیخ جبار طاووسی اشاره داشت. مندائیان در فرم ثبت نام دانشگاه و یا فرم استخدام مجبور هستند یکی از سه گزینه موجود در ستون دین را انتخاب کنند در حالی که اعلام دین خودشان موجب عدم پذیرش آنان می شود.

با وجود اینکه علی یونسی دستیار ویژه حسن روحانی در اموراقوام و اقلیت های دینی  و مذهبی با مندائیان دیدار داشته و  عنوان کرده است که «درست است که در قانون اساسی نام دین صابئین به عنوان دین رسمی در کنار ادیان دیگر نیامده است، اما به نظر من برای رسمی شدن این دین منعی وجود نداشته باشد» اما همچنان تبعیض علیه این گروه مذهبی در ایران ادامه دارد.

نام‌های مندائی ممنوع است

طبق قوانین موجود در ایران نام‌هایی که ایرانیان می توانند داشته باشند می‌بایست در شورای کمیته نام ثبت احوال مهر تایید بگیرد و این اسامی باید در چارچوب اسامی مورد تایید این سازمان باشد. چارچوب‌های تعریف شده سازمان ثبت احوال نام‌های دینی و مذهبی است که مورد تایید و تعالیم دین رسمی کشور باشند، واژه‌های قرآنی و مشتقات آن، نام صحابه و شخصیت‌های اسلامی، نام‌های مربوط به فرهنگ ایران باستان تا فرهنگ جدید، نام اسطوره‌های دینی، مذهبی و ملی و نام‌های منطقه‌ای و قومی که با وجود تمام این چارچوب‌ها مندائیان از حق انتخاب نام‌هایی همچون زهرون، سیمت، انش، روشما، رام، شربای، یهانا، شیتل، یزدنا، نیکان و هیبل محروم هستند و با وجود برگزاری چندین جلسه از سوی مندائیان با مسئولان سازمان ثبت احوال باز آنان این اجازه را ندارند و داشتن نام مربوط به آیین مندائی ممنوع است.

برخورد تبعیض آمیز جامعه

محرومیت‌های قانونی و بی توجهی مسئولین کشور درخصوص اقلیت‌های غیررسمی، فضا را برای نیروهای تندرو و مردم فراهم می کند تا رفتار تبعیض‌آمیزی با هموطنان ایرانی- مندائی  که عمدتا در مناطق جنوبی کشور ساکن هستند داشته باشند.

رویه برخورد با دگراندیشان مذهبی پس از انقلاب با موج مسلمان کردن دگراندیشان و مصادره اموال آنان شروع شد و مندائیان در این مسیر نیز همچون دیگر ادیان غیررسمی دچار آزار و اذیت فراوانی شدند. بسیاری از املاک و زمین‌های آنان پس از انقلاب توسط مردم و نیروهای تندرو مصادره شد و خود  آنان نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در بسیاری از موارد  از آنان می‌خواستند تا از دین خود خارج و به دین اسلام ملحق شوند تا گزندی به آنها نرسد. این روند تا هم اکنون نیز ادامه داشته و تنها نحوه برخوردها تغییر یافته است. به گفته بعضی از مندائیان، آنان «نجس» خوانده شده و دین آنان «مسخره» می‌شود و دین اسلام را دین «واقعی» و «حق» می‌دانند. دانش‌آموزان مندائی توسط معلمان مورد تمسخر قرار می‌گیرند و این احساس تبعیض‌آمیز موجب فشارهای روحی روانی بر آنان می‌گردد.

ترویج شایعه علیه مندائیان

یکی دیگر از موارد تبعض‌آمیز علیه مندائیان، ترویج شایعات علیه آنان است. شایعاتی از قبیل اینکه  «صُبی‌ها پیرمردان خود را قبل از مرگ می‌کشند یا صبی‌ها قربانی را خفه می‌کنند، صبی‌ها ستاره‌ها را می‌پرستند و اعتقادی به خدای واحد ندارند.» دلیل ساختن این دست شایعات را می‌توان عدم اجازه انتشار تعالیم مندائی  در ایران دانست. مندائیان همچون بهاییان و دیگر ادیان غیررسمی اجازه برگزاری کنفرانس و جلسات عمومی ندارند. از سویی دیگر کتاب‌های آنان نیز  به دلیل آنکه  اکثرا به زبان غیرفارسی است  و بیشتر مردم قادر به خواندن آنها نیستند آگاهی وسیعی در سطح جامعه ایجاد نمی‌کند..

بافت عشیره‌ای و تشدید محرومیت‌ها

در بعضی از مناطق جنوب ایران که مندائیان نیز در آنجا زندگی می‌کنند، بافت جامعه به شکل عشیره‌ای- طایفه‌ای بوده که آن طایفه‌ها عمدتا مسلمانان هستند و همین امر خود موجب تشدید فشار بر آنان می‌شود و در خلاء قانونی نیز در صورتی که مشکلی برای مندائیان پیش بیاید هیچ اهرم قانونی جهت احقاق حقوق آنان در آن منطقه وجود ندارد. البته به گفته مندائیان، این محرومیت‌ها در زیست اجتماعی خلاصه نشده و آنان حتی در مراسم خاکسپاری مردگان خود با مشکلات زیادی روبرو هستند. در سال‌های اخیر اهانت و همچنین تخریب قبرستان مندائیان موجب نگرانی و آزار و اذیت آنان در این مناطق شده است. تخریب قبرستان مندائیان در شهر سوسنگرد (به عربی شهر خفاجیه) با وجود اینکه با اعتراضات بسیاری روبرو شد اما به گفته آنان تخریب آرامگاه‌های آنان همواره به شکل‌های مختلف انجام شده و هیچ نهاد قانونی و حکومتی نسبت به فشارها علیه مندائیان واکنش لازم انجام نداده است. از این فشارها نه تنها از سوی حکومت ایران جلوگیری نشده بلکه مندائیان شاهد تخریب معبد قدیمی، قبرستان و  ۱۲ بنای متعلق به آنها در سال‌های گذشته بوده‌اند که توسط شهرداری اهواز صورت گرفته بود.

در حال حاضر مندائیان در شهرهای خوزستان از جمله اهواز، سوسنگرد، ماهشهر، خرمشهر، شادگان، حمیدیه، سربندر، هویزه و دیگر شهرها زندگی می‌کنند.

*منبع: مندائیان وهویت ناشناخته آنها در ایران

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=81381